در سال 1987راشل و اندی برلینر امپراطوری غذاهای یخزده گیاهی ارگانیک خود را با یک پای ظرفی (pot pie) در آشپزخانه خود در کالیفرنیا آغاز کردند. وقتی راشل دخترش اِمی را باردار بود به او گفته شد که باید استراحت کند و سرپا نایستد و از آشپزخانه دور باشد. بعد از آن که این زوج از شامهای یخزدهایی که اندی به خانه میآورد، ناامید شدند؛ فهمیدنند که میتوانند کار بهتری انجام دهند. آشپزخانه اندی برای راهاندازی بازاری برای غذاهای یخزده گیاهی ارگانیک پیشقدم شد. در حال حاضر، این کسب و کار 500 میلیون دلار در آمریکا، بریتانیا و فرانسه درآمد دارد و انتظار میرود که پایش به آسیا و استرالیا هم برسد. برلینرها که حالا پدربزرگ و مادربزرگ شدهاند، تصمیم دارند این کسب و کار خانوادگی را حفظ کنند و ضمن توسعه آن به صورت زنجیرهای از امتیازات اصلی آن محافظت نمایند.
وقتی کارمان را آغاز کردیم، هدف ما 5/2 میلیون دلار فروش بود. ما فکر کردیم که با این پول درآمد کافی برای زندگی و پرداخت خرج تحصیل و دانشگاه اِمی را خواهیم داشت. ما برای تمام این چیزها برنامهریزی نکرده بودیم. تازه پس از چهار سال از راهاندازی کسب و کارمان، سود کسب کردیم و رویای ساختن یک کسب و کار نیم میلیارد دلاری به سرمان زد.
در ابتدا مادر ریچارد به ما کمک میکرد و دوستان هم در مورد دستور پخت غذاها کمکمان میکردند. ما به نمایشگاه غذاهای ارگانیک رفتیم، بازدید کنندگانی که که از پایهای ظرفی ما خورده بودند گفتند که این پایها خیلی خوشمزه هستند و نظیرشان در نمایشگاه نیست. این گونه بود که کار توزیع را آغاز کردیم. در ابتدا، بزرگترین مشکل ما تولید مواد اولیه با کیفیت بود. هیچ کس محصولات ارگانیک نداشت. وقتی ما کارمان را با کشاورزان کوچک شروع کردیم آنها هم با کسب و کار ما رشد کردند. امروز ما با کشاورزانی سر و کار داریم که 20 هزار هکتار زمین را پوشش میدهند. هنوز هم غذاهایمان را همانند زمانی که در آشپزخانه شخصیمان بودیم، درست میکنیم- فقط مقیاس کار بزرگتر شده است. سرآشپزمان هنوز هم به خانه ما میآید تا دستور پخت غذاهای جدید را با هم امتحان کنیم.
شرکتهای غذایی بزرگ پیشنهاداتی برای ما داشتند یا این که به همکاری با ما ابراز علاقه میکردند. اما ما همیشه میدانستیم که میخواهیم خصوصی و خانوادگی باشیم. قبلاً یک شرکت چای گیاهی داشتیم و آن را فروختیم. متوجه شدیم برای هر کسی که کار میکنیم اوضاع به سرعت خراب میشود، و همین به ما انگیزه داد تا این کسب و کار را تحت کنترل خودمان بگیریم. ما از سوی سرمایهگذاران تحت فشار نیستیم و همین باعث شده که به ماموریت اصلی خود پایبند باشیم.
چالش بزرگ دیگر ما سوپرمارکتها هستند. ما بودجه بازاریابی نداریم. فروشگاههای زنجیرهای مواد غذایی از ما میخواهند تبلیغ کنیم و تخفیف بدهیم. اما محصولات ما بدون آنها هم خوب فروش میروند. ما رشد دو رقمی را تجربه میکنیم و شرکتهایی که پولشان را صرف هزینه بازاریابی یا تبلیغات میکنند در حال رکود هستند؛ ما کارمان را درست انجام میدهیم.
ما خانواده کوچکی هستیم. داستانهای خانوادههای بزرگ را شنیدهایم و در نسل بعدی مسائل پیچیدهتر هم میشوند. اِمی بسیار درگیر پایداری این شرکت و فرهنگ آن است. او و همسرش که هر دو عضو هیئت مدیره هستند، روند پیشرفت کار را دنبال میکنند. بهرحال، هیچ کدام از آنها به دنبال مدیرعامل شدن نیستند و علاقمندند که فرهنگ، ارزشها و ماموریتی که داریم را تضمین کنند. حتی فکر کردن به این که کارها را به شکل متفاوتی انجام دهیم برایمان غیرقابل تحمل است.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟