در حالی که در سالهای دور نرمافزارها عمدتاً از سوی صنایع خاص مورد استفاده قرار میگرفتند، اما بهلطف پیشرفتهای سختافزاری شاهد تحول عظیمی در رابطه با نرمافزارها بودیم. این تحول بهاندازهای وسیع و چشمگیر بود که درنهایت شاهد حضور مفهومی بهنام الگوریتمهای هوشمند شدیم. الگوریتمهایی که نهتنها برای حل مسائل متداول، بلکه برای پاسخگویی به نیازهای بیدرنگ مورد استفاده قرار میگیرند.
شرکتهایی همچون Uber با ارائه یک مدل تجاری خاص تعریف تازهای برای الگوریتمهای هوشمند ارائه کردند. الگوریتمهایی که در نقش مدیران به میدان وارد شدهاند. در شرایطی که بسیاری از مردم تصور میکنند برای شرکتهایی همچون Uber کار میکنند و مدیر آنها یک انسان است، اما واقعیت این است که این افراد در حال کار کردن برای یک الگوریتم هوشمند هستند.
سپتامبر سال گذشته میلادی در یکی از خیابانهای لندن تجمع اعتراضی بزرگی برپا شد. در این تجمع گروهی از موتورسواران (پیکهای موتوری) پلاکاردهایی به همراه داشتند که روی آنها نوشته شده بود : «آنها در حال خراب کردن همه چیز هستند. آنها بهدنبال از میان بردن ارزشها هستند. آنها برای به دست آوردن پول همه کار میکنند. ما انسان هستیم، نه ابزارهایی در خدمت شرکت Uber!» این تجمعکنندگان درست در مقابل دفتر شرکت UberEats در بخش جنوبی لندن یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی را برای مقابله با مفهومی که بهنام اقتصاد گیگ از آن نام برده میشود برگزار کردند (شکل 1).
صرف نظر از ماهیت اعتراضی این افراد، تجمع این افراد یک پیام بسیار مهم را مخابره کرد. در حالی که مدیریت الگوریتمی در نوع خود پدیده جالب و مقرون به صرفهای است، اما در عین حال میتواند شورش الگوریتمی را نیز بهدنبال داشته باشد. سؤال مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که شرکتکنندگان در این تجمع چگونه موفق شدند یکدیگر را پیدا کنند، در حالی که اکثر آنها هیچگونه آشنایی با یکدیگر نداشتند؟ در شرایط عادی شما بهراحتی با همکاران خود در ارتباط هستید. اما زمانی که برای یک برنامه هوشمند کار میکنید، چگونه قادرید همکاران خود را پیدا کنید و مهمتر از آن با یکدیگر دست به برپایی چنین تجمعی بزنید؟ این افراد برای آنکه یکدیگر را پیدا کنند، از رویکرد جالبی استفاده کردند. آنها بهعنوان یک مشتری به برنامه Uber وارد شدند و سفارش غذا دادند. زمانی که پیکها برای تحویل پیتزا به در منزل آنها رسیدند، به آنها اطلاع دادند که قرار است چه کاری انجام دهند.
اقتصاد گیگ محیط و زمینهای را برای عقد قراردادهای موقت ایجاد میکند. در این قراردادها سازمانها با کارگران مستقل قراردادهای کوتاهمدت منعقد میکنند. گرایش بهسمت اقتصاد گیگ از سال گذشته روند رو به رشدی داشته است. مطالعهای در این زمینه نشان میدهد تا سال 2020 نزدیک به 40 درصد از کارگران امریکایی برای پیمانکاران مستقل کار خواهند کرد. بخش عمدهای از این افراد در مشاغل کوتاهمدت به کار گرفته خواهند شد. این نیروها عمدتاً بهشکل مستقل و در مکانهای مختلف به کار گرفته میشوند. رویکرد مثبتی که این اقتصاد به همراه میآورد این است که به افراد اجازه میدهد بهطور موقت مشاغل و پروژههای مختلفی را در اقصا نقاط جهان انتخاب کنند. در این حالت کارفرمایان میتوانند زبدهترین افراد را برای انجام پروژههای خاص فارغ از موقعیت جغرافیایی آنها به کار گیرند. اما از بُعد منفی، این رویکرد موجب خواهد شد تا نرمافزار جایگزین بسیاری از کسب و کارها شود. نمونهای که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم یکی از پیامدهای منفی بهکارگیری الگوریتمهای هوشمند است. فشارهای مالی روزافزونی که به شرکتها وارد میشود، آنها را مجبور کرده است تا کارکنان بیشتری را اخراج کنند و از طرفی برای مدیریت بسیاری از کارها بهسراغ برنامههای هوشمند بروند. اما سؤال مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در دنیای واقعی مردم چند بار تمایل دارند در طول زندگی شغل خود را تغییر دهند و مسیر جدیدی را آغاز کنند؟ به نظر میرسد اقتصاد گیگ سرآغازی بر این تحول است. در اقتصاد گیگ شرکتها این شانس را پیدا میکنند تا فضای دفاتر را کوچکتر و سطح آموزشها را نیز محدودتر کنند. شرکتها برای انجام پروژههای خاص بهجای آنکه متخصصانی را استخدام کنند و هر ماه مجبور باشند دستمزد بالایی را به آنها پرداخت کنند، تنها بهصورت نیمهوقت از آنها استفاده میکنند. نمایی که اقتصاد گیگ به ما نشان میدهد این است که افراد بهواسطه اقتصاد گیگ این شانس را به دست میآورند تا توازنی میان ساعات کاری و زندگی خود به وجود آورند. همچنین، کارگران مستقل این شانس را پیدا میکنند بهجای آنکه یک شغل نهچندان جذاب را بهعنوان شغلی دائمی خود انتخاب کنند، بهسراغ کارهایی بروند که به آنها علاقه دارند. اقتصاد گیگ بخشی از یک بستر فرهنگی و محیط کسب و کار در حال تغییر است که با واژگانی همچون اقتصاد اشتراکی، اقتصاد هدیهمحور و اقتصاد مبتنیبر داد و ستد در ارتباط است.
آمار دقیقی از بزرگی و اندازه اقتصاد گیگ در مقیاس جهانی در دسترس نیست. اما در کشوری همچون امریکا بهتنهایی نزدیک به 800 هزار نفر از طریق شرکتهایی همچون Uber، دلیورو، لیفت و تسکربیت بدون آنکه در استخدام مسئولی باشند، به کار مشغولند و هزینه زندگی خود را تأمین میکنند. سال گذشته میلادی، دانشگاه کارنگی ملون واژه مدیریت الگوریتمی که از سوی مؤسسه تعامل انسان و کامپیوتر مطرح شد را عامل اصلی شکلگیری اقتصاد گیگ توصیف کرد. برای شرکتهای بزرگی همچون Uber که بهدنبال آن هستند تا سرویسهای حمل و نقل قابل اعتمادی را ارائه کنند، مدیریت الگوریتمی اجازه میدهد فارغ از پرداختن به مباحثی همچون آموزش، بررسی وضعیت کارکنان و صرف هزینه از بابت ارائه آموزشهای تخصصی به کارکنان حوزه کاری خود را گسترش دهد و خدمات خود را در سریعترین زمان و به شکلی استاندارد و بدون عیب عرضه کند. شاید بینیازی به ارائه آموزشها و ارزیابی وضعیت کارکنان غیرحرفهای که مخارج بالایی را به شرکتها تحمیل میکند، خود بهتنهایی یک عامل پیشبرنده در این زمینه باشد. مدافعان این رویکرد معتقدند این اقتصاد باعث به وجود آمدن فرصتهای شغلی تازهای شده است و مشکل ظلم به کارکنان را در بخشهایی از بازار که وضعیت روشنی از آن در اختیار نیست حل میکند. اما تجمع تابستان سال گذشته نشان داد افرادی که در این اقتصاد به کار اشتغال دارند، از وضعیت خود راضی نیستند. این افراد ضمن آنکه به تناقضات اشاره دارند، بر این موضوع تأکید دارند بهجای آنکه رئیس خود باشند، باید مطیع الگوریتم هوشمندی شوند که روی گوشی همراه آنها قرار دارد و رفتارش با آنها به دور از انصاف است.
ویل شو که در گذشته یکی از بانکداران مطرح اروپا بود، در سال 2013 سرویس ارسال غذایی دلیورو را در لندن تأسیس کرد. این سرویس ارسال مواد غذایی هماکنون نزدیک به 20 هزار پیک مستقل را در 84 شهر و 12 کشور جهان در اختیار دارد. این سرویس که در ابتدا موفق شد سرمایه 275 میلیون دلاری را از سرمایهگذاران به دست آورد، هماکنون ارزشی در حدود نیم میلیارد دلار دارد و به یکی از موفقترین استارتآپهای اروپا تبدیل شده است. زمانی که یک مشتری غذایی را از طریق این سرویس سفارش میدهد، الگوریتم هوشمند پیامی را برای نزدیکترین پیکی که در نزدیکی رستوران مورد نظر قرار دارد ارسال میکند. (شکل 2)
بسیاری بر این باورند که مدیریت الگوریتمی آینده مدیریت است. اما عده دیگری از کارشناسان از این رویکرد بهنام عصر سیاهی در مدیریت ظالمانه نام بردهاند. به نظر میرسد مدیریت الگوریتمی تحت تأثیر الگوی مدیریت علمی است که نزدیک به صد سال پیش از سوی فردریک تیلور ارائه شد. الگویی که در مدت زمان بسیار کوتاهی در تمام کارخانههای ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. تیلور در آن زمان متوجه دو خلأ بزرگ شد. اول آنکه کارگران تا حد امکان آهسته و کند کار میکنند و دوم آنکه کارفرمایان تا جای ممکن چانهزنی میکنند تا حقوق کمی را پرداخت کنند. این دو خلأ تیلور را به این فکر انداخت تا مجموعه دستورالعملها و فرمولهایی را ارائه کند تا کارخانهها بتوانند بهشکل بهتری از ظرفیتهای انسانی استفاده کنند. او به مدیران کارخانهها پیشنهاد داد از دستگاههای زمانسنج و همچنین دفترچه وضعیتهای متعلق به هر سالن تولیدی در کارخانه خود استفاده کنند. در ادامه مدت زمان لازم برای کامل شدن هر مرحله از کار تولید را محاسبه و سپس از بهترین رویکرد برای رسیدن به حداکثر بهرهوری استفاده کنند. او در سال 1911 کتابی تحت عنوان مبانی مدیریت علمی منتشر کرد و به تشریح این فرضیه پرداخت. او در کتاب خود برای اولین بار از واژه شرح وظایف استفاده کرد. شرح وظایف نهتنها اعلام میدارد یک فرد بهطور مشخص مسئول انجام چه کاری است، بلکه مدت زمانی که مجاز است کار خود را به سرانجام برساند را مشخص میکند. امروزه بسیاری از راهکارهای مدیریت نوین وام گرفته از فرضیه مدیریت علمی تیلور هستند. این فرضیه در اوایل قرن بیستم به اقتصاد ایالات متحده کمک بسیاری کرد و باعث تحول عظیمی در خط تولید هنری فورد شد. اگرچه بعدها انتقادات زیادی بر خشکی نظریات او به دلیل نادیده گرفتن جنبههای انسانی و عاطفی کارگران به عمل آمد.
امروزه کارگرانی که در شرکتهای بزرگی همچون آمازون به کار اشتغال دارند، از دستگاههای قابل حمل هوشمند استفاده میکنند. این دستگاهها بهوضوح به کاربران کمک میکنند بستههای خاص را از درون قفسهها پیدا و همچنین مدت زمان برداشت و تحویل بستهها از سوی کارگران را اندازهگیری کنند. بدون شک این رویکرد برای مشاغل خاص مفید است، بهواسطه آنکه قادرند عملکرد خود را بهخوبی محاسبه کنند. اما برای افرادی که برای امرار معاش خود به چنین مشاغلی نیاز دارند، این رویکرد همانند یک کابوس شبانه تمام نشدنی است. ارمیا پراسل استاد حقوق دانشگاه آکسفورد رویکردهایی همچون مدیریت الگوریتمی و الگوریتمهای هوشمندی که از سوی شرکتهایی همچون Uber، دلیورو و حتی آمازون مورد استفاده قرار میگیرد را نگارش دوم فرضیه تیلور موسوم به تیلوریسم 2 نام نهاده است. او میگوید: «الگوریتمهای هوشمند به شکلی باورنکردنی و کاملاً دقیق بر عملکرد کارگران نظارت دارند. حتی خود تیلور و پیروان فرضیه او نیز قادر نبودند چنین سطحی از نظارت بر نیروی کار را تصور کنند. بهعقیده من مدیریت الگوریتمی در گام بعد بهسراغ بخش خدمات خواهد رفت. کارگرانی که در صنایعی همچون خردهفروشیها و رستورانها به کار اشتغال دارند تا به این لحظه خطر خاصی را احساس نمیکردند. اما از این پس ممکن است بر عملکرد کارگران زرنگ و کند نظارتهایی صورت بگیرد و همین موضوع شرایط را برای آنها سخت خواهد کرد. فناوریهای نوینی همچون اینترنت اشیا و مدیریت الگوریتمی به فرضیه تیلور کمک خواهند کرد تا بهراحتی بهسراغ این کارگران بیایند.»
افرادی که از مدیریت الگوریتمی پشتیبانی میکنند، همواره بر این موضوع تأکید دارند که این الگوریتمها فارغ از هرگونه تعصب نژادی، رنگ پوست، جنسیت و... به مردم کمک میکنند. آنها تبعیضات را از میان خواهند برد. اما در مقابل مخالفان میگویند این رویکرد تنها بهمنظور کم کردن دستمزدها و استثمار کارگران مورد استفاده قرار میگیرند. این الگوریتمها یادآور کارفرمایان سنتی هستند، با این تفاوت که هیچکدام از مسئولیتهای آنها در ارتباط با بیمه، پرداخت پاداشهای تشویقی بیشتر و... را عهدهدار نمیشوند.
درنهایت به اعتقاد کارشناسان حوزه اقتصاد برنده اصلی این بازی مدیران شرکتها و مصرفکنندهها هستند. در حالی که این سیستم مدیریت، کارگران را در فشار سنگینی قرار میدهد، اما باعث میشود محصولات و سرویسها به قیمت ارزانی به دست مصرفکننده نهایی برسد. تیلور در کتابی که سال 1911 منتشر کرد، این چنین نوشت: «درنهایت این مردم هستند که نحوه و شیوه کار را برای کارگران و کارفرمایان مشخص خواهند کرد. در حالی که در نگاه اول ما با دو عنصر عامل انسانی و کارفرما روبهرو هستیم، اما در مقابل از بعد سوم که همان مردم هستند غافل شدهایم. مردم نقش اصلی را در زمینه مدیریت علمی ایفا خواهند کرد.»
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟