او میگوید که سالی چندبار از کوه به شهر بارسلونا میرود و چند روزی آنجا میماند. بیرون میرود و به مردم نگاه میکند که با اطمینان در خیابان بالا و پایین میروند. همه با اعتماد قدم میزنند. به نظر میرسد که در مورد قصدشان خیلی اطمینان دارند؛ به قدمهایشان اطمینان دارند... اما شاید دقیقا نمیدانند که به کجا دارند میروند. این است تفاوت بین یک آدم مشغول (Busy) و یک آدم خلاق (Productive). به تقاوتهای دیگر این دو دسته آدم توجه کنید.
1. آدم های مشغول وانمود میکنند که ماموریتی دارند. آدمهای خلاق برای زندگی خود ماموریتی دارند
آدمهای مشغول شک خود را در مورد مقصدشان در زندگی، با جنبوجوش زیاد و در گامهای کوچک پنهان میکنند. اما آدمها مولد اجازه میدهند که دیگران شک را در گامهای کوچکشان ببینند، چرا که مقصد آنها روشن است.
2. آدمهای مشغول اولویتهای زیادی دارند. آدمهای خلاق فقط چند اولویت دارند
اگر آدمها زمانشان را مدیریت کنند، هیچوقت سرشان خیلی شلوغ نمیشود. موفقیت در زندگی، به تعداد اولویتها بستگی دارد. اگر سه اولویت دارید، شما اولویت دارید، اگر 25 تا اولویت دارید، شما دیگر اولویتی ندارید. اصل پارتو میگوید که 80 درصد نتایج دلخواه ما از 20 درصد فعالیت ما به دست میآید. هنری فورد ثروتش را به این دلیل به دست نیاورد که اتومبیلهای بهتری میساخت، بلکه به این دلیل که سیستم بهتری برای ساخت اتومبیل پدید آورد.
آدمهای مشغول سعی میکنند که اتومبیل بهتری بسازند در حالی که آدمهای خلاق سعی میکنند سیستم بهتری برای ساخت اتومبیل بسازند.
3. آدمهای مشغول به سرعت بله را میگویند. آدمهای خلاق به آرامی بله میگویند
تعریف وارن بافت از یکپارچگی این است: شما باید به اغلب چیزها نه بگویید. اگر به اغلب چیزها نه نگویید، باید به میان استخر اولویتهای دیگران شیرجه بزنید. یکپارچگی این است که ارزشهای شما مشخص باشد و زمان شما هم در خدمت آن ارزشها.
4. آدمهای مشغول روی عمل تمرکز میکنند. آدمهای خلاق بر شفافیتِ قبل از عمل تمرکز میکنند
برای تمرکز روی آن 20 درصد از فعالیت پربازده، شما باید به روشنی بدانید که چه به دست میآورید. تجربیات شخصی شما اگر به خوبی مستند شده باشند، میتوانند بزرگترین منبع برای هدایت شما برای یک زندگی خوب باشند. متاسفانه اغلب مردم تجربیاتشان را فقط در فیسبوک مستند میکنند! برای خودتان دفتری داشته باشید و هر شب 5 دقیقه وقت بگذارید و ببینید آن روز چه کار کردهاید و چه کار نکرده اید. چیزی که خیلی وقتها میتواند الهامبخش شما باشد.
5. آدمهای مشغول همه درها را باز نگه می دارند. آدمهای خلاق درها را میبندند
به عنوان یک جوان، خوب است که انتخابهای مختلف را برای خودتان نگه دارید: سفر رفتن خوب است، یادگرفتن یک زبان خارجی، کوهنوردی، رفتن به دانشگاه، کار کردن در بخشهای تکنولوژی و زندگی در یک کشور خارجی همه خوبند. اما در زندگی لحظهای میرسد که باید گزینههای زیاد را رها کنید و روی چیزهای خاصی تمرکز کنید. اگر هدف من در اول سال این باشد که تا پایان آن سال زبان اسپانیایی یاد بگیرم، حتما تا آخر سال اسپانیایی حرف خواهم زد، اما اگر هدفم این باشد که اسپانیایی یاد بگیرم، 30 درصد بیشتر درآمد داشته باشم، به ده تا کشور سفر بکنم، تناسب اندام کار کنم، به دنبال مقدمات ازدواج باشم و ضمنا به همه کنسرت ها هم بروم، در آخر سال، نمیتوانم اسپانیایی حرف بزنم.
6. آدمهای مشغول در مورد این که چقدر مشغول هستند صحبت میکنند. آدمهای خلاق اجازه میدهند که نتایج صحبت کنند
استفان گینگ میگوید «یک نویسنده، تولیدکننده کلمات است. کلمه تولید کنید: شما یک نویسنده هستید. کلمه تولید نکنید: شما نویسنده نیستید.»
این یک نکته اساسی و در عین حال واضح است. صحبت کردن درباره نوشتن، نوشتن نیست. نویسندگانی که کتاب منتشر کردهاند معمولا در باره کتاب بعدیشان چیزی نمیگویند. آنها روی تولید آن متمرکز میشوند.هرچقدر که بیشتر رشد میکنم کمتر و کمتر به آنچه که مردم میگویند تصمیم دارند انجام دهند علاقمند میشوم. از آنها میپرسم که چه کارهایی انجام دادهاند. عملکرد گذشته، نشاندهنده عملکرد آینده است.
احساس مولد بودن با مولد بودن یکسان نیست. این خیلی مهم است. من میتوانم احساس مولد بودن بکنم هنگامی که دارم مین کرافت بازی میکنم. من موقعی احساس خلاق بون میکنم که در حال تولید یک مطلب هستم که به دیگران کمک میکند که بهتر عمل کنند.
7. آدمهای مشغول در مورد این صحبت میکند که زمان اندکی دارند. آدمهای خلاق زمانشان را به چیزهای مهم اختصاص میدهند
زمانی را که صرف بهانهها میکنیم، جز زمانهای آفرینش نیستند. اگر به خودتان اجازه بدهید که بهانه آوردن را تمرین کنید، روز به روز در این کار ماهرتر میشوید. آدمهای خلاق زمانشان را با بهانه تلف نمیکنند. انجام یک عمل، در جهت ارزشها و رسالتهای ما است. اما یک بهانه چنین خصوصیتی ندارد.
یک ضربالمثل ایرلندی میگوید که هر کاری بکنیم بهتر است که هیچ کاری نکنیم. (به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل). این یک دروغ است. هیچ کاری نکنیم بهتر است از انجام کاری که در جهت ارزشهای ما نیست. پس هنوز میتوانید بنشنید!
(به مقاله «اگر موفقیت میخواهید این ده بهانه را کنار بگذارید» رجوع کنید.)
8 . آدمهای مشغول چندکاره هستند. آدمهای خلاق تمرکز میکنند
آمهای خلاق تمرکز کردن را بلدند. آیا در مورد تکنیک پامادورو چیزی شنیدهاید؟ کمی بی رحمانه است اما موثر است. کاری که باید انجام بشود را مشخص کنید. مثلا خواندن چند صفحه از کتاب دانشگاهیتان. ساعت را برای 20 دقیقه بعد تنظیم کنید. شروع کنید به خواندن و تا زنگ ساعت درنیامد شما هم بلند نشوید. هیچ چیز نباید مزاحم شما شود. (باید ایمیلم را چک کنم، باید آب بخورم، باید دوش بگیرم و... ). کمی بعد از انجام این کار، ساعت را دوباره برای بیست دقیقه بعدی تنظیم میکنید. چندتا پامادورو میتوانید در یک روز تعیین کنید؟
9. آدمهای مشغول، به سرعت به ایمیلهای خود جواب میدهند. آدمهای خلاق دیرتر جواب میدهند
ایمیلها فهرست جمعوجوری از اولویتها هستند. ایرادش کجاست: آن ها اولویتهای دیگران هستند نه شما. اگر شما به هر ایمیلی جواب بدهید در واقع زندگی خودتان را به هزاران قطعه کوچک تقسیم کردهاید که در خدمت دیگران قرار دارند.
وقتی میلباکستان را چک میکنید و ایمیلهای زیادی میبینید، با هر ایمیل سه کار میتوانید انجام بدهید: پاکش کنید، جواب بدهید، به تعویق بندازید. این مقاله مربوط به مدیریت امیل نیست. میتوانید به یک مقاله مدیریت ایمیلها مراجعه کنید و کارهای لازم را انجام بدهید.
10. آدمهای مشغول ساعتهای فعالیت را اندازهگیری میکنند، آدمهای خلاق نتایج را اندازهگیری میکنند
مدیران مشغول وقتی میبینند که دیگران آرام و بدون عجله هستند و از کارشان لذت میبرند ناامید میشوند. در حالی که مدیران خلاق دوست دارند که ببینند دیگران از کارشان لذت میبرند و دوست دارند محیطی فراهم کنند که در آن دیگران بتوانند رشد کنند و موفق شوند. مدیران مشغول معمولا ناامید میشوند. آن ها میخواهند بر اساس سعی و تلاششان ارزشگذاری شوند نه بر اساس نتایجی که به دست میآورند. مولد بودن، ارزشگذاریِ سفر ما به سوی رشد و کمال است، نه ارزیابی تعداد لحظههای فعالیت.
11. آدمهای مشغول در مورد تغیییرات آینده صحبت می کنند. آدمهای خلاق دارند تغییرات را به وجود میآورند
کلیان جورنت زمان زیادی را صرف این که در آینده قرار است چه کارهایی انجام دهد نمیکند. او در باره کارهایی که انجام داده، چیزهایی که آموخته و آدمهایی که به او الهام بخشیدهاند حرف میزند. به جای صحبت کردن در مورد این که چه کار میخواهیم بکنیم، بیاییم اولین قدمها را در همان مسیر برداریم. همین حالا چه کاری می توانید انجام بدهید که به تایید دیگران احتیاجی ندارد؟ با منابع، دانش و امکاناتی که در اختیار دارید چکار میتوانید انجام بدهید؟ همان کار را انجام بدهید. خیلی جالب است که جهان چگونه به آدمهایی که حرف زدن را متوقف و عمل را را شروع میکند پاداش میدهد.
ما با ظرفیتهای زیادی به دنیا میآییم. در بیستسالگی توانایی های بالقوه فراوانی داریم. در سی سالگی مهارتهای ما تکمیل میشوند. در چهل سالگی ظرفیتهای بالقوه ما به فعل تبدیل میشوند. در 60 سالگی میتوانیم به دیگران بگوییم که ظرفیتهای بالقوه زیادی دارند که عدم استفاده از آن یکی از بیرحمانهترین کارهایی است که میتوانند با زندگی خود بکنند.
اجازه ندهیم ظرفیتهای ما هدر برود. چیز شگفتانگیزی بسازیم. این پاداش ماست.
====================
شاید به این مقالات هم علاقمند باشید:
- ۷ قاعده که مدیران بزرگ به خود تحمیل میکنند
- ۲۰ نکته مهم که نباید در یک رزومۀ تأثیرگذار باشد
- اگر موفقیت میخواهید، این ۲۵ ویژگی را از خود دور کنید
- اگر میخواهید قبل از ۳۰ سالگی مدیرعامل شوید، این ۳ نکته را به خاطر بسپارید
- ۸ اتفاق خوبی که پس از ترک شبکههای اجتماعی برای شما میافتد
- ۱۰ نشانه اعتیاد به گوشی و ۴ راه مقابله با آن
- ۱۴ جایی که میتوانید رایگان و آنلاین تحصیل کنید
- چرا ثروتمندترین مرد چین پیش از میلیاردر شدن شادتر بود
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟