جنگــاوری فضایــی؛ بررسی نسخه جدید بازی Call of Duty

با اینکه قرار بود استودیوی اینفینیتی‌وارد، زیرمجموعه «ارواح» را به عنوان قسمت تازه ندای وظیفه ادامه دهد، بازخورد ضعیف و دور از انتظار بازی باعث شد برای اولین‌بار تنها یک قسمت از یک زیرمجموعه ساخته شود. در عوض، سازندگان سراغ ساخت زیرمجموعه جدیدی رفته‌اند تا یک‌بار دیگر میزبان ندای وظیفه باشند. «ندای وظیفه: جنگاوری بی‌انتها» در آینده و جنگ‌های فضایی جریان دارد و بعد از سال‌ها یک داستان جذاب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی را برای مخاطبان سرسخت این مجموعه فراهم کرده است. منتشر شدن یک قسمت جدید از یک مجموعه در هر سال کار بسیار سختی است که هر ناشر و تهیه‌کننده‌ای توان آن را ندارد. اما نکته منفی آن است که مخاطبان، بازی را هر سال با شماره سال گذشته مقایسه می‌کنند و از طرفی سازندگان به‌ندرت دست به تغییرات بنیادین می‌زنند. جنگاوری بی‌انتها نیز قربانی چنین نگاه و البته تجربه بی‌نقص «عملیات سری ۳» (Black Ops III) و «جنگاوری پیشرفته» (Advanced Warfare) در سال‌های گذشته شده است. 

سبک: تیراندازی اول‌شخص
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One
تهیه‌کننده: Activision
سازنده: Infinity Ward    
امتیاز: 4/5  

جاذبه
مجموعه ندای وظیفه از الگویی ثابت و همیشگی استفاده می‌کند که بعد از سال‌ها به امضا و ویژگی آن تبدیل شده است. ضرباهنگ سریع، میان‌پرده‌ها، صحنه‌های سینمایی و ازپیش‌کارگردانی‌شده که باعث شده‌اند بخش داستانی بازی دست‌کمی از یک فیلم اکشن و پرهزینه نداشته باشد. اما موفقیت ندای وظیفه و محبوبیت آن به این خاطر است که استودیوهای دیگر نمی‌توانند همین ایده و الگوی همیشگی را که کاملاً برای مخاطبان مشخص شده است، در بازی‌های خود پیاده کنند؛ حتی مجموعه میدان نبرد هم که سال‌ها است به عنوان رقیب ندای وظیفه شناخته می‌شود، امسال برای اولین بار موفق شده است به استانداردهای اکتیویژن برسد و در بعضی از بخش‌ها مانند حالت آنلاین و چندنفره از آن پیشی بگیرد. اما برخورد منتقدان و مخاطبان با ندای وظیفه مانند آشنایی با شخصی است که همیشه می‌توانید او را ملاقات کنید. به این ترتیب نه تنها ایرادها و مشکلاتش را بیشتر خواهید دید، بلکه معیارهای بیشتری برای مقایسه و نقد او خواهید داشت. اکتیویژن نیز با آگاهی از این نکته، هر سال تلاش می‌کند ندای وظیفه را با حال‌وهوای جدیدی آماده کند تا این محصول پرفروش و موفق دنیای سرگرمی همچنان تازه و جذاب باقی بماند. اما واقعیت این است در دوره‌ای که سازندگان یک مجموعه در طول سال‌ها، امکانات و تنوع محدودی را برای قسمت‌های مختلف در نظر می‌گیرند، تغییر کامل مکانیک‌های گیم‌پلی برای بازی‌ای که هر سال منتشر می‌شود، کار بسیار دشواری است. به همین دلیل وجود تعدادی از مکانیک‌ها و کنترل‌هایی که در بازی‌های قبلی امتحان خود را پس داده‌اند، دور از انتظار نخواهد بود. اعضای استودیوی اینفینیتی‌وارد تلاش کرده‌اند حداقل در بخش‌هایی که امکان آن را دارند، بازی متفاوت‌تری را در مقایسه با گذشته برای مخاطبان آماده کنند و بهترین تغییر و تلاشی که کاملاً نتیجه داده است، داستان و شخصیت‌های فراموش‌نشدنی آن است.

مطلب پیشنهادی

آیا سونی می‌تواند موفقیت پلی‌استیشن را با واقعیت مجازی هم تکرار کند؟

ایستگاه بازی مجازی

برای شخصیت‌پردازی، به یک بازی نقش‌آفرینی با صدها ساعت گیم‌پلی احتیاج ندارید؛ بلکه با چند خط گفت‌وگو و تعدادی تصمیم باورپذیر می‌توانید در کمتر از پنج دقیقه شخصیتتان را در ذهن مخاطب ماندگار کنید. داستان جنگاوری بی‌انتها نیز با همین ظرافت‌ها موفق می‌شود شخصیت‌های باورپذیری را معرفی کند که سرنوشتشان برای مخاطبان مهم است. «نیک رِیز» بعد از کشته شدن فرمانده سفینه و با وجود موقعیت حساسی که جامعه جهانی فضایی را تهدید می‌کند، جانشین فرمانده می‌شود. منابع زمین تمام شده‌اند و کشورهای مختلف با همکاری یکدیگر تلاش می‌کنند از سیاره‌های دیگر منابع مورد نیازشان را فراهم کنند؛ این موضوع باعث شده است سیاره‌های زیادی در اختیار انسان‌ها قرار بگیرد. در این میان گروهی نیز وظیفه حفظ امنیت را بر عهده دارند و نیک و همراهان سفینه‌اش یکی از آن‌ها هستند. اما گروهی شبه‌نظامی برای در دست گرفتن ایستگاه‌های فضایی و در اختیار گرفتن منابع وارد جنگ می‌شوند و زمین و ساکنان آن نیز از این درگیری بی‌نصیب نمی‌مانند.

شکل 1: جزئیات صحنه در نبردهای فضایی بسیار چشمگیر و زیبا هستند.

گرچه نویسندگان تلاش کرده‌اند دنیای باورپذیری را مانند مجموعه «اثر جرمی» (Mass Effect) در کهکشان بسازند، این دنیا خالی از جزئیات است و نام‌ها و تجهیزات پیشرفته تنها بهانه‌ای برای معرفی محیط بازی هستند. ناگفته نماند که خبری از موجودات فضایی در بازی نیست و ماندگارترین نقش را روباتی به نام «ایتان» به عهده دارد که در نبردها همواره همراه نیک است و به او کمک می‌کند. نویسندگان به‌خوبی الگوی تکراری یک روبات را کنار گذاشته‌اند و مانند انسان‌ها شخصیت‌پردازی کاملی برای آن تدارک دیده‌اند. از طرفی رابطه نیک با دیگر هم‌رزم‌های خود نیز یکی دیگر از جذابیت‌های داستان است. «نورا» هم به عنوان یک هم‌رزم زن، پرداخت بسیار مناسبی دارد و تعریف‌های تکراری و قابل پیش‌بینی از یک زن در یک بازی اکشن را کنار زده است. در پایان، گرچه همراهی‌تان با نیک و هم‌رزم‌های وی تنها پنج تا هفت ساعت طول می‌کشد، مهم‌ترین نقطه قوت بازی و یکی از بهترین روایت‌ها در این مجموعه از زمان جنگاوری نوین تاکنون است.

دژ فضایی
روند بازی و مکانیک‌های آن به سه دسته تقسیم می‌شوند که هرکدام جذابیت‌ها و مکانیک‌های خاص خود را دارند. وقتی در مکان‌های بسته یا روی زمین سیاره‌ها هستید، با همان روند آشنای این مجموعه طرف هستید. برای به دست گرفتن اسلحه‌های بهتر و قوی‌تر باید کمی منتظر بمانید، اما به لطف نشانه‌گیری دقیق و بی‌نقص این مجموعه مشکلی برای درگیری‌های نزدیک یا دور نخواهید داشت. البته برخلاف همیشه به دلیل وجود دشمنان قوی‌تر که زره‌های مقاوم‌تری دارند، از ضرباهنگ بالای بازی کم می‌شود. در این موقعیت‌ها چاره‌ای جز پنهان شدن پشت موانع یا جابه‌جایی سریع نخواهید داشت و دیگر خبری از شلیک سریع و رسیدن به پایان نقشه نخواهد بود. بخش دوم بازی درگیری در جاذبه صفر و در میان فضا است که حال‌وهوای بازی را کاملاً دگرگون می‌کند. همراه با لباس نظامی خاصتان که حرکت به جهت‌های مختلف را فراهم می‌کند، یک قلاب ویژه هم در اختیار دارید که می‌توانید از آن برای جابه‌جایی سریع‌تر بین موانع کمک بگیرید. افزون بر این، اگر در لحظه مناسب قلاب را به طرف دشمن پرتاب کنید، می‌توانید او را به طرف خود بکشید و با یک تمام‌کننده زیبا کارش را بسازید. اما نشانه‌گیری و تشخیص موقعیت دشمنان در نبردهایی که در جاذبه صفر انجام می‌شوند، کار بسیار سختی است که البته این موضوع از ضعف خود بازی است. سازندگان در ابتدای درگیری محل قرار گرفتن دشمنان را مشخص می‌کنند و دیگر هیچ راهنمایی در کار نخواهد بود. به این ترتیب بسیار پیش می‌آید که از طرفی که مشخص نیست، گلوله‌ها به سمتتان می‌آیند و تا به خودتان مسلط شوید، باید بازی را از آخرین چک‌پوینت آغاز کنید. یک نقشه کوچک که شما را در مرکز و موقعیت دشمنان را در اطرافتان نشان می‌داد، می‌توانست کیفیت این بخش‌های هیجان‌انگیز را بهبود ببخشد؛ اما جنگاوری بی‌انتها هنوز یک برگ برنده دیگر هم در بخش داستانی دارد.

گرچه نویسندگان تلاش کرده‌اند دنیای باورپذیری را مانند مجموعه «اثر جرمی» (Mass Effect) در کهکشان بسازند، این دنیا خالی از جزئیات است

ماشین‌های جنگی یا وسایل نقلیه نظامی همواره بخشی از تجربه ندای وظیفه هستند، اما سال‌ها است که تمرکز روند بازی بر روی آن‌ها نبوده و بخشی از مکانیک‌های اصلی بازی نبوده‌اند. این‌بار نبردهای سریع با جنگنده‌های فضایی بخش جدایی‌ناپذیر بازی بوده و تنوع زیادی را میان روند همیشگی آن ایجاد کرده است. در این نبردها باید با جنگنده‌های دشمن درگیر شوید و در فضای کهکشان زنده بمانید. البته ایتان هم به عنوان کمک‌خلبان جنگنده در کنارتان است تا احساس تنهایی نکنید. گرچه کمی طول می‌کشد تا به کنترل جنگنده‌ها عادت کنید، مأموریت‌های هیجان‌انگیزی را تجربه خواهید کرد که اوج آن‌ها ترکیب سه بخش مختلف روند بازی با یکدیگر است. 
برای اولین‌بار می‌توانید با کمک نقشه فضایی که در قسمت فرماندهی سفینه در اختیارتان است، سراغ مأموریت‌های جانبی بروید. این مأموریت‌های کوتاه هر کدام ویژگی و روند مخصوص به خود را دارند و تجربه بخش داستانی را افزایش می‌دهند. افزون بر این شانس بیشتری برای پرواز با جنگنده‌ها خواهید داشت تا پروازها و نبردهای کوتاه در مأموریت‌های اصلی جبران شود. یکی از بهترین مأموریت‌های جانبی نیز از بین بردن یکی از فرمانده‌های دشمن است که باید آن را به صورت مخفی‌کاری تمام کرده و از یک هویت ناشناس استفاده کنید. این مأموریت‌های جانبی بسیار کوتاه هستند، اما جزئیات بسیاری را از داستان بازی روایت می‌کنند و اطلاعات بیشتری را در اختیارتان می‌گذارند. البته نباید مانند مجموعه اثر جرمی انتظار زیادی از سفینه و قسمت‌های مختلف آن داشته باشید، اما هر بار که در راه یک مأموریت به طرف جنگنده خود می‌روید، به جای تماشای صفحه آماده شدن بازی، می‌توانید به گفت‌وگوهای شخصیت‌ها گوش کنید و لحظه‌ای از بازی جدا نشوید.

شکل 2: کارگردانی روند بازی حرف اول را در «جنگاوری بی‌انتها» می‌زند و انگار فیلم سینمایی کاملی در اطرافتان در جریان است. 

صحبت از گرافیک یک بازی در نسل هشتم کار مشکلی است. بعد از چند سال حالا دیگر به بافت‌های باکیفت، نورپردازی‌های حرفه‌ای و انیمیشن‌های واقعی شخصیت‌ها عادت کرده‌ایم. اما آنچه مجموعه ندای وظیفه و جنگاوری بی‌انتها را از دیگر بازی‌ها جدا می‌کند،‏ استفاده به‌موقع و مناسب از امکانات بصری است و در این زمینه هیچ کم‌وکسری ندارد. واقعیت این است که طراحان هنری و کارگردان بازی از همه توان موتور گرافیکی بازی برای خلق جلوه‌های سینمایی کمک گرفته‌اند و لحظه‌ای شما را رها نمی‌کنند. نقشه‌های بسته و کوچک‌ هم این فرصت را در اختیار سازندگان قرار داده‌اند تا برای هر قدمتان برنامه‌ریزی کنند. به این ترتیب مشخص است که چنین گرافیک و جلوه‌های بصری را در بخش آنلاین و چندنفره که با نرخ ثابت ۶۰ فریم اجرا می‌شود، نخواهید دید.

ندای آنلاین
مدت‌ها است که بخش داستانی مجموعه ندای وظیفه بهانه‌ای برای آشنایی با بخش آنلاین است. سازندگان هم با پشتیبانی کامل این بخش و منتشر کردن نقشه‌ها و امکانات تازه شما را تا یک سال و تا زمان به بازار آمدن شماره جدید سرگرم می‌کنند. بخش چندنفره جنگاوری نوین بسیار شبیه «عملیات سری ۳» است و از همان مکانیک حرکت روی دیوارها و کمک گرفتن از جت‌پک برای حرکت در نقشه استفاده می‌کند. طبق معمول هم کلاس‌های مختلفی وجود دارند که برای هر کدام توانایی‌های مخصوصی در نظر گرفته شده است. اما سازندگان برای تازه‌کارها و کسانی که تجربه کمتری دارند، بخشی را به عنوان مأموریت‌های گروهی طراحی کرده‌اند که هر کدام هدف مشخصی دارند. در این بخش دیگر نگران عقب ماندن از دیگران و عصبانی کردنشان نخواهید بود و با خیال راحت می‌توانید برای ارتقای شخصیت خود و به دست آوردن امتیاز تجربه برای اسلحه‌ها و امکانات جدید تلاش کنید.

نبردهای سریع با جنگنده‌های فضایی بخش جدایی‌ناپذیر بازی بوده و تنوع زیادی را میان روند همیشگی آن ایجاد کرده است

با اینکه اکتیویژن تاکنون درباره سِرورهای اختصاصی بازی اظهار نظری نکرده است، به نظر می‌رسد که بیشتر وقت‌ها یکی از بازیکنان به عنوان میزبان شناخته می‌شود و دیگران به بازی او اضافه می‌شوند. این موضوع در بخشی که به سرعت و دقت زیادی احتیاج دارد، باعث شده است تا تجربه روانی نداشته باشید و بارها با افت نرخ فریم روبه‌رو شوید. افزون بر این، سیستم احیای بازیکنان در نقشه نیز ایرادهای فراوانی دارد و بازی نمی‌تواند مکان امنی را برای بازگرداندن شما به نقشه انتخاب کند. به این ترتیب بسیار پیش می‌آید که بازی درست شما را در میان درگیری یا مقابل رقیب احیا ‌کند و تا به خودتان بیایید با یک گلوله نقش بر زمین شوید. به هر حال اگر دنبال یک همکاری گروهی و بدون مشکل هستید، بهتر است هم‌زمان با حالت چندنفره سراغ بخش زامبی بروید که حالا به سنت ندای وظیفه به یک بازی جانبی تبدیل شده است.
استودیوی «تری‌آرک» برای اولین‌بار در قسمت نخست عملیات سری یک بخش جانبی را با حضور زامبی‌ها معرفی کرد که داستان و حال‌وهوای مخصوص به خود را داشت. استودیوی اینفینیتی‌وارد هم امسال این سنت را ادامه داده و سراغ چهار شخصیت در دهه هشتاد میلادی رفته است که در یک شهربازی پر از زامبی‌های مختلف گرفتار شده‌اند. همکاری آنلاین با سه شخصیت دیگر حرف اول را در این بخش می‌زند و تا رسیدن نقشه‌های جدید، با محیط‌های مختلفی در شهربازی طرف هستید که قدم گذاشتن به هر کدام از آن‌ها به برنامه‌ریزی گروهی احتیاج دارد. خوشبختانه، هر اسلحه یا ارتقایی را که در بخش زامبی یا حالت چندنفره به دست بیاورید، در هر دو بخش قابل دسترسی است. برای مثال، اگر یک سلاح را در سناریوهای چندنفره نصیب خود کرده‌ باشید و بعد، ویژگی‌های اضافی آن مانند دوربین را در بخش زامبی به دست بیاورید، می‌توانید هر دو را در هر بخشی که می‌خواهید، با هم استفاده کنید. 

شکل 3: «ایتان» یکی از به‌یادماندنی‌ترین روبات‌ها در بازی‌های اکشن است. 

جنگاوری ناتمام
جنگاوری بی‌انتها در مقایسه با «میدان نبرد ۱» در مقام پایین‌تری قرار می‌گیرد و مشکلات فنی فراوانی در بخش چندنفره و آنلاین دارد که امیدوار هستیم با آپدیت‌های جدید برطرف شوند. از طرفی تنها کسانی که یکی از نسخه‌های ویژه بازی را تهیه کنند می‌توانند بازسازی «جنگاوری نوین» (Modern Warfare)، یکی از بهترین شماره‌های این مجموعه را دانلود کنند که بعد از سال‌ها همچنان از شماره‌های جدید ندای وظیفه بهتر است. اما این تصمیم اکتیویژن بسیاری از مخاطبان را ناراحت و ناامید کرده است و کسانی که نسخه معمول جنگاوری بی‌انتها را خریده باشند، به این محتوای اضافی ارزشمند دسترسی نخواهند داشت. استودیوی «اینفینیتی‌وارد» که زمانی با ساخت «جنگاوری نوین» تعریف کاملاً جدیدی را از سبک تیراندازی اول‌شخص ارائه کرد، قرار است جنگاوری بی‌انتها را در سال‌های آینده ادامه دهد. اگر زیاد اهل بازی آنلاین نیستید و دلتان می‌خواهد یک بخش داستانی سینمایی و لذت‌بخش را همراه با شخصیت‌های دوست‌داشتنی تجربه کنید، جنگاوری بی‌انتها شما را ناامید نخواهد کرد. در غیر این صورت بهتر است تا زمان برطرف شدن ایرادهای بخش آنلاین یا فروش جداگانه بازسازی جنگاوری نوین، منتظر بمانید.