راهنمای انتخاب رشته زبان از زبان یک فارغالتحصیل زبان
اینها که میخواهم بگویم، چیزهایی است که بنده پس از تمام کردن درسم در رشته زبان میخواهم مطرح کنم و احتمالا نظیرش را هیچجای دیگری در اینترنت پیدا نکنید. اول از همه باید به یک مسئله مهم اشاره کنیم که خیلی از افراد از آن غافلاند.
درانتخاب رشته دقت کنید:
دانشگاه قرار نیست به شما زبان انگلیسی بیاموزد!
اصلا دلیل وجود گرایشهای مختلف هم همین مسئله است. درست است که واحدهایی در ترمهای ابتدایی وجود دارند که توجهشان بر روی تقویت مهارتهای زبانی دانشجویان است؛ اما باور بفرمایید خیلی سخت است که با آن سطح از آموزش بخواهید یک مترجم یا مدرس زبان خوب بشوید. برای تحصیل در هر یک از گرایشهای رشته زبان انگلیسی، لازم است پیش از ورود به دانشگاه، یک آشنایی نسبی با زبان انگلیسی داشته باشید. این مسئله تنها به نفع شما نیست؛ بلکه به نفع اساتید و حتی سایر دانشجویان نیز هست. تصور کنید وقتی وارد کلاس میشوید و استاد با زبان انگلیسی قصد دارد ابتداییترین مفاهیم انتزاعی زبان را تدریس کند و عدهای در کلاس هیچ تصوری از صحبتهای استاد ندارند و عدهای هم از ساده بودن صحبتهای استاد دچار کسالت میشوند. مسئله این است که انسان از نظر اخلاقی در چنین شرایطی مسئول است. به عنوان یک دانشجو، باید سعی شما بر این باشد که سطح دریافتی خود از اساتید را به حد اکثر برسانید و برای این کار، به یک رابط یکسان نیاز دارید و آن هم زبان است. بسیاری از اساتید برای رفع مشکلات اینچنینی، به زبان مادری دانشجویان تدریس میکنند که البته این کار را نمیتوان الزاما کار بدی دانست؛ اما پیشفرض هیچ استادی این نیست. مکالمه به زبان مادری در کلاس انگلیسی، این فرصت را از دانشجویان میگیرد که خود را در فضایی اصطلاحا Native تصور کنند. یکی از مهمترین ابزارهای آموزشی، همین فضاهای Native است. در کشورهای خارجی افراد زیادی مبالغ هنگفتی را خرج میکنند تا به کشورهای خارجی بروند و در یک فضای Native زبان خود را تقویت کنند؛ زیرا اتمسفر آموزشی هم به اندازه محتوای آموزشی مسئلهای مهم است. پس دانشجویان نباید فرصت بودن در فضایی شبه طبیعی را از دست بدهند و اجازه بدهند که اساتید هم فضای کلاس را شبیه به سایر دروس فارسی کنند.
راهنمای آموزش زبان
یکی از نظریههای آموزش زبان، نظریه «یادگیری از طریق آموزش» است. داشتن روحیه دانشجویی بسیار مهم است و یکی از خصوصیات یک دانشجوی خوب، تلاش برای احاطه به مباحث درسی از هر طریقی است. اگر دانشجو بخواهد از این روش هم استفاده کند، بهتر است این کار به مانند اساتید خبره این کار، از طریق زبان دوم (که در اینجا انگلیسی است) ایرادات همکلاسیهای خود را رفع کند.
مسئله بعدی، نیاز به آشنایی با فرهنگ غرب است. با فراگیر شدن اینترنت، توجه به این مسئله بسیار سادهتر از قبل شده است. برای این کار، راههای مختلفی وجود دارد و خوشبختانه اکثر این راهها، انجام کارهایی لذتبخش است.
برای خود من، گوش دادن به موسیقی لذتبخشترین بخش یادگیری زبان بوده است.
روش کار راحت است: ابتدا موسیقی را گوش میکنید و از آن لذت ببرید؛ بعد سعی کنید تا حد ممکن روی کلمات تمرکز کنید و در انتها هم، بروید سراغ متن ترانه. کلمات را بیابید و معنای آنهایی که نمیدانید را ابتدا حدس بزنید و بعد، آنها را در دیکشنریهای مختلف چک کنید. روش بعدی، تماشای فیلم و سریال است. بهتر است ابتدا فیلمها را با زیرنویس انگلیسی و سپس بدون زیرنویس ببینید. پس از این که کمی راه افتادید، به سراغ پیدا کردن دوستهایی از کشورهای دیگر بروید. نیازی نیست این دوستان حتما از خود انگلستان یا آمریکا باشند؛ اما اگر برای مثال دوست انگلیسیزبانی از نیوزلند پیدا کردید، توجه داشته باشید که ممکن است از لحاظ گرامری، با چیزی که قرار است در دانشگاه از آن استفاده کنید، تفاوتهای زیادی ببینید. مسئله دیگری که بیشتر متوجه دانشجویان گرایش ادبیات انگلیسی است، مطالعه کتابهای زبان اصلی است. البته این کار در ترمهای ابتدایی ممکن است خیلی سخت و خستهکننده باشد؛ اما در ادامه، یکی از لذیذترین تفریحات شما خواهد بود.
خب. حالا که کمی با چیزی که در انتظارتان است آشنا شدید، باید ببینید که کدام یک از گرایشهای رشته زبان انگلیسی برای شما مناسبتر است.
راهنمای انتخاب گرایشهای رشته زبان
رشته زبان انگلیسی در دوره کارشناسی دارای سه گرایش است:
- آموزش زبان انگلیسی
- مترجمی زبان انگلیسی
- ادبیات زبان انگلیسی
در ادامه، به بررسی هر یک از این گرایشها جهت راهنمایی بهترین انتخاب رشته زبان خواهیم پرداخت.
1. گرایش آموزش زبان انگلیسی برای معلمان
اگر تصمیم دارید در آینده استاد زبان بشوید و در کل معلم زبان بودن را دوست دارید، این گزینه برای شما مناسب است. در ابتدای صحبت اگر یادتان باشد به این اشاره کردیم که بهتر است پیش از ورود به دانشگاه زبانتان خوب باشد. یکی از دلایلش همین است که بتوانید نظریههای آموزشی را یاد بگیرید. محتوای مطالب آموزشی گرایش آموزش رشته زبان انگلیسی چندان ساده نیست و یادگیری آنها به زبان غیرفارسی هم کار را سختتر کرده است.
در رشته زبان انگلیسی گرایش آموزش، شما با زیر و بم آموزش زبان انگلیسی به تمام ردههای سنی آشنا میشوید. کمی هم با روانشناسی، جامعهشناسی، اصول تربیتی و سایر زمینههای تربیتی آشنا میشوید. توجه داشته باشید که این گرایش یک گرایش انسانمحور است و اگر درونگرا هستید یا خیلی حوصله سر و کله زدن با آدمها را ندارید، بهتر است سراغ این رشته نروید.
2. گرایش مترجمی زبان انگلیسی برای درونگراها
گرایش مترجمی زبان انگلیسی، جایی است که شما با آدمهای زیادی سر و کار ندارید و تنها رفیق شما، موارد آموزشی است. این رشته برای افراد درونگرا مناسبتر است؛ زیرا میتوانند حریم و خلوت خود را پررنگتر ببینند. هرچند هر برونگرایی نیز میتواند سبک خودش با مسئله حضور در این رشته کنار بیاید.
گرایش مترجمی زبان انگلیسی، جایی است که یاد میگیرید چگونه متنهای تخصصی و فوق تخصصی را به فارسی یا انگلیسی روان برگردانید. در ترمهای بالاتر، به متن بسنده نمیشود و یاد میگیرید فیلم و موسیقی را هم بدون متن ترجمه کنید. غول آخر و سختترین بخش ترجمه، ترجمه همزمان است که آن را هم بهمرور و در ادامه گرایش مترجمی رشته زبان انگلیسی فرا میگیرید.
همانقدر که توانایی و دانش زبان انگلیسی پیش از ورود به گرایش مترجمی این رشته مهم است، داشتن درکی عمیق از دستور زبان فارسی و همچنین توانایی نگارش جذاب نیز در آن اهمیت دارد. این مشکلی است که اکثر دانشجویان فعلی با آن دست و پنجه نرم میکنند: عدم توانایی تطبیق میان عناصر دو زبان. این مشکل نه تنها باعث ایجاد مشکلاتی فاحش در ترجمه میشود، بلکه حتی یادگیری فراگیر را با مسائلی بغرنج روبرو میکند. پس اگر قصد دارید در انتخاب رشته زبان، گرایش مترجمی را انتخاب کنید، قبل از آن به آخرین نمره درس زبان فارسی خود هم نگاهی بیاندازید و ببینید اصلا استعداد نویسندگی دارید یا خیر؟ اگر داشتید و نمره خوبی هم گرفته بودید که هیچ؛ اما در غیر این صورت، احتمالا باید تلاش بیشتری را صرف این دو مقوله کنید.
اگر قصد دارید در انتخاب رشته زبان، گرایش مترجمی را انتخاب کنید، قبل از آن به آخرین نمره درس زبان فارسی خود هم نگاهی بیاندازید
3. گرایش ادبیات انگلیسی
باوری که میان اهالی آکادمیک رشته زبان انگلیسی وجود دارد این است که گرایش ادبیات، سختترین شاخه رشته زبان انگلیسی است. کاری با درست یا غلط بودن این باور ندارم؛ اما ماهیت چندگانه ادبیات، باعث شده که گرایش ادبیات از دو گرایش دیگر جذابتر باشد. شما با ورود به گرایش ادبیات انگلیسی، عملا فرصت این را دارید که از درس خود لذت ببرید و غرق در آثار بزرگان ادبیات جهان مانند شکسپیر شوید؛ اما در کنار این غرق شدن، ممکن است از فرط سختی محتوا، مجالی برای نفس کشیدن پیدا نکنید و خفه شوید. اگر راستش را بخواهید، گرایش ادبیات انگلیسی نسبت به دو گرایش دیگر از نظر کاربردی در رده پایینتری قرار میگیرد و ممکن است نتوان بازار کار مشخصی برای آن تعریف کرد؛ اما همانطور که گفتیم، مسئله لذت دانشجویان از چیزی است که با آن سر و کار دارند. وجهه ادبی زبان، تاریخ ادبیات انگلیسی و آشنایی با اصطلاحات اصطلاحا مُرده که دیگر خود گویشوران انگلیسی هم از آن استفاده نمیکنند، از مزایای انتخاب این رشته است. جدا از این موارد، در ترمهای بالاتر، آشنایی با نقد ادبی و دیدگاههای مختلف در این باب، ادبیات انگلیسی را به یکی از جذابترین رشتههای آکادمیک موجود در ایران بدل میکند.
نکته مثبت ماجرا این است که ادبیات انگلیسی گرایشی پذیرفتهشده در تمام ابعاد است و هرچند شاید مهارتهای ترجمه شما را به اندازه گرایش مترجمی و توانایی آموزش شما را به اندازه گرایش آموزش تقویت نکند؛ اما به شما فرصت فعالیت و اشتغال در هر دو زمینه ترجمه و آموزش را میدهد. با این حساب، هرچند ممکن است شانس شما کمی کمرنگتر باشد، اما همچنان شانس خوبی برای ادامه فعالیت وجود دارد.
توجه داشته باشید که ضریب درس زبان عمومی برای تمامی این گرایشها 2 است و این مقدار برای درس زبان تخصصی به 3 میرسد.
انتخاب رشته درست و درآمد بالا
نکات پایانی
مجانی کار نکنید:
زبان انگلیسی و نحوه صحیح استفاده از آن، مهارتی است که به تدریج و طی سالهای تحصیل در دانشگاه در اختیار شما قرار میگیرد. در این بین، همیشه دوست، آشنا و فامیلی پیدا میشود که میآید و میگوید که چند صفحه متن ساده برای ترجمه دارد و وقتی متن را میبینید، میفهمید اسناد سری ناسا در ارتباط با وجود حیاط در آلفاقنطورس فرق زیادی با آن متن ندارد. برای خودتان، برای دانشجویان زبان انگلیسی و برای افراد شاغل در این مسیر، احترام قائل شوید و در ازای ترجمه آن متن، پول بگیرید.
زبان یک دانش چندبعدی است:
احتمال این که تمام مهارتهای شما به اندازه هم رشد نکنند وجود دارد. ممکن است در مهراتهای شنیداری خوب نباشید و در عوض در نوشتن یک استاد ذاتی باشید. ایرادی ندارد. میتوانید همیشه کاری متناسب با مهارتهای خود پیدا کنید و البته، پیشینهاد ما این است که حتما برای رفع نقاط ضعف خود تلاش کنید.
زبان فرّار است:
از یادگیری دست نکشید. تابستان را به انجام کاری مرتبط با زبان بگذرانید. سرتان را با فیلم و سریال گرم نگه دارید تا زبان از مغزتان دور نشود. برای جبران یک ماه دوری زبان از مغز، نیاز به صرف دو برابر همان زمان را دارید و در واقع این وسط سه ماه ضرر میکنید. اجازه ندهید زبان از شما فاصله بگیرد.
کسب درآمد کنید:
کسب درآمد از رشته دانشگاهی، هرقدر هم که کم باشد، باعث افزایش علاقه شما به آن و ایجاد انگیزه بیشتر در شما میشود. پس سعی کنید اگر کار دائمی مرتبط با رشته خود ندارید هم هر از گاهی از آن کسب درآمد کنید.
شوآف نکنید:
این یکی یک پیشنهاد شخصی است. زبان فارسی شاید در بسیاری از موارد معادلهای خوبی برای بسیاری از واژگان انگلیسی نداشته باشد، اما بیایید قبول کنیم که در اکثر مکالمات روزمره، نیازی به استفاده از معادل انگلیسی نیست. همین «شوآف» را هم میتوان «خودنمایی» نوشت و به عمد آنطور نوشتم. به فارسی، زبان مادری خود احترام بگذارید و سعی کنید در مکالمات روزمره خود تا حد امکان از واژگان فارسی استفاده کنید؛ اما در محیط آموزشی و بین افرادی که دست در آتش زبان انگلیسی دارند، هیچ ایرادی ندارد که تمام مکالمه به زبان انگلیسی باشد و اگر معنای کلمهیی را نمیدانستید، از فارسی آن استفاده کنید. هیچکس یک استاد به دنیا نیامده است. همه ما در حال آموختنیم.
اساتید شما دیکشنری نیستند:
یکی از زشتترین عاداتی که میان دانشجویان کمابیش دیده میشود، پرسیدن معنای واژهها از استاد است. شاید بتوان در عصر وجود اینترنت و گوگل، به دانشجویانی که گرامر خاصی را از استاد میپرسند خرده نگرفت؛ اما دانشجویی که با این همه دیکشنری آنلاین و آفلاین، معنای لغات را از استاد خود سوال میکند، لازم است راجع به نقش خود، استاد، زبان، دیکشنری، اینترنت، درد پایه صندلی و اصابت آن با صورت توجیه شود.
شاید به مطالب زیر علاقهمند باشید:
نظر شما چیست؟