چگونه یک مهندس شبکه‌های بی‌سیم را استخدام کنیم؟

مطلب پیشنهادی

مهارت‌های موردنیاز مدیر شبکه

مدیر شبکه بی‌سیم کیست و چگونه به یک مدیر شبکه‌ Wireless خبره تبدیل شویم؟

یک بازار کار خوب برای مهندسان شبکه بی‌سیم

برای آن‌که موفق شوید شغلی مناسب در این حوزه متناسب با مهارت‌ها و تخصص‌ خود پیدا کنید، ابتدا باید در مصاحبه شغلی سربلند ظاهر شوید. این احتمال وجود دارد که تمام مدارک اصلی موردنیاز در این زمینه را داشته باشید و حتا تجربه کار عملی با تجهیزات بی‌سیم و طراحی شبکه‌های محلی بی‌سیم در رزومه‌تان درج شده باشد، مهارت‌های تحلیلی بالایی در زمینه حل مشکلات داشته باشید و در یک کلام متخصص خبره این حوزه باشید. با این‌حال، اگر برای سؤالاتی که کارفرمایان ممکن است از شما بپرسند آمادگی لازم را نداشته باشید، یک فرصت بزرگ را از دست خواهید داد. بسته به شرکت یا سازمانی که قصد ورود به آن‌را دارید، اگر خوش‌شانس باشید مصاحبه با چند پرسش ساده آغاز می‌شود؛ اما فرصت‌های مهم زندگی را نمی‌توان با چنین طرز فکری به‌راحتی از دست داد. برای آن‌که اطلاعات کلی درباره پرسش‌هایی به‌دست آورید که ممکن است در جلسه مصاحبه با آن‌ها روبرو شوید، در این مقاله با هفت پرسش مهم آشنا می‌شویم که بیشتر مهندسان شبکه بی‌سیم در جلسات مصاحبه به آن‌ها پاسخ می‌دهند. همچنین، برای کمک به خوانندگان پاسخ کوتاهی برای آن‌ها ارائه کرده‌ایم تا شانس موفقیت‌تان در مصاحبه‌ها بیشتر شود. 

1. تفاوت بین IBSS ،BSS و ESS را توضیح دهید.

مجموعه خدمات پایه (BSS) سرنام Basic Service Set به ایستگاه‌هایی اشاره دارد که می‌توانند در لایه فیزیکی مدل OSI با یک‌دیگر ارتباط برقرار کنند. هر BSS با یک BSSID مشخص می‌شود که مک‌ آدرس تراشه وای‌فای یک نقطه دسترسی بی‌سیم (WAP) است که به BSS سرویس‌دهی می‌کند. IEEE 802.11 مجموعه خدمات پایه را به‌عنوان بلوک‌های سازنده یک شبکه محلی بی‌سیم تعریف می‌کند. این بلوک‌ها از مجموعه خدمات پایه که متشکل از ایستگاه‌های بی‌سیم ثابت یا سیار هستند و یک ایستگاه پایه مرکزی اختیاری که به‌عنوان نقطه دسترسی شناخته می‌شود، تشکیل شده‌اند. 

مجموعه خدمات پایه مستقل (IBSS) سرنام  Independent BSS، شکلی موقت از BSS است که نمی‌تواند به هیچ مجموعه خدمات پایه دیگری متصل شود، زیرا شامل هیچ نقطه دسترسی‌ای نیست. به‌عبارت دیگر، نمی‌تواند به هیچ مجموعه خدمات پایه دیگری متصل شود.

مجموعه خدمات توسعه‌یافته (ESS) سرنام Extended Service Set شامل مجموعه‌ای از خدمات پایه است که نقاط دسترسی هستند و توسط یک سیستم توزیع به ‌هم متصل شده‌اند. مجموعه خدمات توسعه‌یافته از ترکیب دو یا چند BSS با نقطه دسترسی به‌وجود می‌آیند. در این حالت، BSSها از طریق یک سیستم توزیع که یک شبکه سیمی یا بی‌سیم است به یک‌دیگر متصل می‌شوند. در معماری فوق، سیستم توزیع اکسس‌پوینت‌ها را در BSS‌ها به‌ هم متصل می‌کند. لازم به توضیح است که مجموعه خدمات توسعه‌یافته از دو نوع ایستگاه استفاده می‌کنند که سیار و ثابت است. ایستگاه‌های سیار ایستگاه‌های معمولی داخل یک BSS  هستند. ایستگاه‌های ثابت ایستگاه‌های نقطه دسترسی هستند که بخشی از یک شبکه محلی سیمی هستند. 

بدیهی است که یک مهندس شبکه بی‌سیم برای پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها باید دانش عمیقی داشته باشد تا بتواند توضیحی کامل همراه با ذکر مثال برای هر یک از این مفاهیم ارائه کند. 

2. تفاوت بین WLAN و WiMAX را توضیح دهید

شبکه محلی بی‌سیم‌ (WLAN) اتصال بین دستگاه‌های سازگار با شبکه WLAN را بر مبنای پروتکلی که شبکه از آن پشتیبانی می‌کند، فراهم می‌کند. شبکه‌های محلی بی‌سیم از مجموعه استانداردهای 802.11 که توسط موسسه مهندسان برق و الکترونیک (IEEE) ارائه شده است، مثل 11a، 11b، 11g، 11n، 11ac و11ad پشتیبانی می‌کند. 

از سوی دیگر، WiMAX به‌عنوان یک شبکه گسترده برای اتصال دستگاه‌های بی‌سیم مختلف به شبکه استفاده می‌شود. وایمکس از استانداردهای IEEE 16d و IEEE e16 پشتیبانی می‌کند. 

بدیهی است که برای پاسخ‌گویی به این دو پرسش‌ باید دانش عمیقی در ارتباط با استانداردها، کانال‌ها، باندهای فرکانسی، اعوجاج فرکانس‌ها، امنیت و موارد مشابه داشته باشید. به‌بیان دیگر، تنها برای پاسخ‌گویی به این دو پرسش، باید تجربه کار عملی و مطالعه عمیقی در مورد معماری شبکه‌های بی‌سیم داشته باشید تا بتوانید مشکلات را شرح داده و برای آن‌ها راه‌حلی ارائه کنید.  

پرسش‌های سخت‌تر 

مدیران استخدامی برای یک موقعیت شغلی حساس مثل مهندس شبکه بی‌سیم سخت‌گیر هستند و به‌راحتی افرادی که رزومه ارسال می‌کنند را استخدام نمی‌کنند و در بیشتر موارد پرسش‌های فنی و ریزبینانه‌ای مطرح می‌کنند. اکنون که با دو سوال ساده در این حوزه آشنا شدید، بهتر است با دو پرسش سخت‌تر دیگر آشنا شوید. 

3. طرح‌های مدولاسیون DSSS و CCK را توضیح دهید.

طیف گسترده دنباله مستقيم (DSSS) سرنام Direct Sequence Spread Spectrum   و کلیدزنی کد مکمل (CCK) سرنام  Complementary Code Keying اشاره به طرح‌های مدولاسیون دستگاه‌های WLAN دارند و با استاندارد IEEE 802.11b هماهنگ هستند.

در سیستم‌های DSSS، کدهای PN بیت‌های اطلاعات را تعدیل می‌کنند و اجازه می‌دهند تمام پهنای باند سیستم در دسترس کاربران قرار داشته باشد. DSSS مدولاسیونی است که در آن جریان‌های داده‌ای به تکه‌های کوچکی تقسیم می‌شوند که این تکه‌های کوچک چیپ‌ها (chips) نام دارند. چیپ‌هایی که روی همه فرکانس‌های موجود در یکی از سه کانال عریض به‌شکل همزمان پخش می‌شوند. در این معماری، فرآیند تقسیم و رمزگذاری داده‌ها «چیپ‌سازی» نامیده می‌شود. نرخ توزیع استفاده شده برای انتقال داده‌ها نیز «کد چیپ‌سازی» نامیده می‌شود که برای هر دستگاه کدی منحصربه‌فرد است.

CCK در سال 1999 به‌عنوان جایگزین کد Barker در شبکه‌های دیجیتال بی‌سیم ارائه شد، زیرا CCK از دنباله‌های بیت به‌طور مؤثرتری استفاده می‌کند و قادر است به شکل کارآمدتری از آن‌ها استفاده کند. CCK توانایی انتقال داده‌های بیشتری در هر واحد برای پهنای باند سیگنال را دارد. 

همان‌گونه که حدس زدید، یک مهندس شبکه بی‌سیم نه‌تنها در مورد این فناوری‌ها باید دانش کافی داشته باشد، بلکه باید در مورد چالش‌های امنیتی و آسیب‌پذیری‌هایی که باعث می‌شوند هکرها به شبکه‌های بی‌سیم حمله کنند اطلاعات کافی داشته باشد. 

4. توضیح دهید که چرا پشته TCP/IP و OSI متفاوت از یک‌دیگر هستند.

مدل‌های TCP/IP (پروتکل کنترل انتقال/پروتکل اینترنت) و OSI (اتصال سیستم‌های باز) دارای لایه‌های متفاوتی هستند. TCP/IP یک استاندارد چهار لایه است که برای برنامه‌های اینترنتی طراحی شده است. در حالی‌که OSI استاندارد معماری پروتکل شبکه است که هفت لایه دارد. OSI یک پشته عمومی است که به دستگاه‌های مختلف اجازه می‌دهد بدون هیچ مشکلی با یک‌دیگر ارتباط برقرار کنند و امکان دسترسی آزاد به پروتکل‌ها را به‌وجود می‌آورد. در مدل TCP/IP، لایه دسترسی شبکه با لایه‌های فیزیکی و پیوند داده در مدل OSI مطابقت دارد.

کارشناسان باتجربه شبکه می‌دانند که آشنایی با نحوه کار این دو پروتکل و زیرپروتکل‌های آن‌ها، به‌ویژه TCP/IP که امروزه به‌شکل گسترده‌ای در شبکه‌های ارتباطی استفاده می‌شود به چند ماه مطالعه عمیق و کار عملی نیاز دارد. به‌طوری که یک متخصص شبکه قادر باشد درباره نحوه انتقال اطلاعات توسط لایه‌های هر یک از این پروتکل‌ها، سرآیندها، فلگ‌ها و دیگر جزئیات این لایه‌ها توضیح جامع، اما ساده‌ای ارائه کند. 

سوالات پیشرفته‌تر مصاحبه 

اگر برای یک موقعیت سطح بالای مهندس شبکه بی‌سیم درخواست ارسال می‌کنید، باید خود را برای پرسش‌های چالشی‌ و فنی‌تر آماده کنید. سه مورد از این پرسش‌ها به‌شرح زیر است:

5. دستورالعمل‌های اساسی برای اجرای CAPWAP را شرح دهید.

کنترل و تامین نقاط دسترسی بی‌سیم (CAPWAP) سرنام Control and Provisioning of Wireless Access Points  یک پروتکل استاندارد شبکه است که به کنترل دسترسی شبکه محلی بی‌سیم مرکزی اجازه می‌دهد مجموعه‌ای از نقاط دسترسی بی‌سیم را مدیریت کند. پروتکل CAPWAP برای تبادل ترافیک بین نقاط دسترسی و کنترلرهای شبکه محلی بی‌سیم، تونل‌های ارتباطی ویژه‌ای ایجاد می‌کند. پروتکل CAPWAP مبتنی بر پروتکل LWAPP سرنام Lightweight Access Point است. پروتکل مذکور اجازه می‌دهد، کنترلر شبکه محلی بی‌سیم مجموعه‌ای از نقاط دسترسی بی‌سیم را کنترل کند. لازم به توضیح است که نقاط دسترسی سازگار با LWAPP می‌توانند کنترلر CAPWAP را پیدا کنند و به آن متصل شوند. 

برای پیاده‌سازی CAPWAP، ابتدا باید تنظیمات فایروال را به‌درستی تنظیم کنید. اولین موردی که باید بررسی کنید این است که آیا پیکربندی‌های دیوار آتش تنها اجازه انتقال ترافیک از نقاط دسترسی که از پروتکل LWAPP استفاده می‌کنند را می‌دهد. اگر پاسخ مثبت است، اولین کاری که باید انجام دهید این است که دیوار آتش را به‌گونه‌ای تنظیم کنید تا به ترافیک نقاط دسترسی که از طرف CAPWAP می‌آیند نیز اجازه عبور دهد. در مرحله بعد، پورت‌های ۵۲۴۶ و 5247 UDP پروتکل CAPWAP را فعال کنید. هدف این است که اگر لیست‌های کنترل دسترسی (ACL) مسیر کنترل بین نقاط دسترسی و کنترل‌کننده را مسدود می‌کنند، با باز کردن پورت‌های پروتکل جدید، اجازه دهید ترافیک نقاط دسترسی در اختیار کلاینت‌ها قرار گیرد.

6. نحوه عملکرد WLC را هنگام بررسی انتقال بسته توضیح دهید

یک بسته LWAPP تمام بسته‌های 802.11 را کپسوله می‌کند و آن‌ها را به کنترل‌کننده شبکه محلی بی‌سیم (WLC) سرنام Wireless LAN Controller ارسال می‌کند. دقت کنید که WLC بر مبنای آدرس آی‌پی مقصد کار می‌کند، از این‌رو، اگر مقصد یک کلاینت بی‌سیم باشد، بسته قبل از رسیدن به LWAPP، کپسوله می‌شود و برای کلاینت بی‌سیم ارسال می‌شود. اگر مقصد در شبکه سیمی باشد، LWAPP سرآیند 802.11 را به سرآیند اترنت تغییر می‌دهد، بسته را برای سوئیچ شبکه ارسال می‌کند تا در نهایت به‌ دست کلاینت سیمی برسد. WLC سرآیند اترنت را زمانی‌که یک بسته از سمت شبکه سیمی می‌آید، حذف می‌کند، آن‌را با یک سرآیند 802.11 جایگزین می‌کند و اطلاعات سرآیند LWAPP را به آن اضافه می‌کند. در نهایت بسته کپسوله شده و برای کلاینت بی‌سیم ارسال می‌شود.

7. در WLAN چه پیام‌هایی بین AP و STA مبادله می‌شوند و هر یک چه وظایفی دارند؟

پیام‌های مختلفی بین نقاط دسترسی و ایستگاه‌ها در یک شبکه محلی بی‌سیم برای اهداف مختلفی مثل برقراری اتصال، انتقال داده، خاتمه دادن به اتصال و موارد دیگر مبادله می‌شود. نقاط دسترسی، دستگاه‌هایی هستند که نقش مهمی در بهبود عملکرد شبکه‌های بی‌سیم و سیمی دارند. در ادامه به چند مورد از پیام‌های WLAN MAC به‌همراه عملکرد اصلی آن‌ها نگاهی خواهیم داشت. 

• Association response: نقطه دسترسی این پیام را در پاسخ به دریافت درخواست ارتباط ارسال می‌کند.
• Association request: ایستگاه این پیام را پس از احرازهویت برای به‌دست آوردن ارتباط به نقطه دسترسی ارسال می‌کند.
• Authentication: ایستگاه با این پیام احراز هویت را درخواست می‌کند.
• De-authentication: یک ایستگاه احرازهویت‌شده از این پیام برای اعلام این‌که گیرنده دیگر نیازی به احرازهویت ندارد استفاده می‌کند.
• Probe request: در شبکه محلی بی‌سیم این پیام برای یافتن نقطه دسترسی ارسال می‌شود.

کلام آخر

برای پاسخ‌گویی به سوالات مصاحبه مهندس شبکه بی‌سیم، باید وقت کافی اختصاص دهید. در حالی که ممکن است از تجربه خود به‌عنوان یک مهندس شبکه بی‌سیم برای پاسخ‌گویی به پرسش‌هایی همانند موارد مطرح‌شده در بالا استفاده کنید، اما هنوز هم باید بتوانید پاسخ‌های خود را به‌طور خلاصه و به‌شکل ساده بیان کنید. از این‌رو، پیشنهاد می‌کنم، پرسش‌های این مقاله را به دقت مطالعه کنید، زیرا برای پاسخ‌گویی به هر یک از این پرسش‌ها باید مطالعه جامعی داشته باشید.