دیتاسنتر داینامیک: قبل از اینكه سعی كنیم نقش و تأثیر مراكز داده نرمافزارمحور در شهرهای هوشمند آینده را درک کنیم، دوست داریم بدانیم شما شهرهای هوشمند را چهطور تعریف میكنید؟
راشیک پارما: هنگامی كه داریم درباره شهرهای «هوشمندتر» فكر میكنیم، باید تاریخچه شهرهای خودمان را به یاد بیاوریم. شهرها فضایی برای امنیت بیشتر و پناه گرفتن بودند. هنگامی كه سیر تكامل انسان و شهرنشینیاش را بررسی میكنید، در نظر بگیرید كه دولتها برای ارائه سفارشهای انسان تشكیل شدهاند. شهرها پلتفرمی هستند كه امكان پاسخگویی به سفارشها را با روشهای قابل مدیریت فراهم میكنند. بنابراین، شهرهای تكاملیافته روشهای بهبودیافتهتری فراهم میكنند. مردم نیز براساس این شهرها، زندگیشان را بهبود میدهند و لذت میبرند. نتیجه همه اینها ظهور كسبوكارها هستند. امروزه، ما تمایل داریم بفهمیم چه چیزی به تكامل شهرها و توسعه پایدار آنها كمك بیشتری میكند و ببینیم فرآیند تكامل چهطور باید ادامه یابد. شهرها باید به این سمت حركت كنند و فقط موقعیتی برای كسب درآمد و گذران معیشت مردم نباشند. اینجا است كه آیبیام باید وارد بازی شود و به هوشمندتر شدن شهرها كمك كند. آیبیام بیش از 2500 پروژه انجام شده در شهرهای سراسر جهان دارد. هریك از این پروژهها شامل چند جزء گسترده هستند. نخستین جزء فناوری است. در نگاه نخست، مشكلات حملونقل، بهداشت و درمان، شغل و ایمنی شهر اهمیت ندارند، بلكه نکته حیاتی و مهمتر این است فناوری چگونه میتواند در قالب IT وارد شهر شود، این مشكلات را برطرف سازد و مانند یك پیشرو در هر بخش عمل كند. جزء دوم، رویارویی با آینده و چالشهای گسترش شهر است. این جزء با آداب و رسوم مردم، حسابهای بانكی، سفارشیسازی عادتهای روزانه و چیزهای دیگر درهمتنیده است. این تغییرات پیچیده هستند و فناوری نقش كمتر و مردم نقش پررنگتری ایفا میكنند و در روند رو به جلو گسترش شهر تأثیر بهسزایی دارند. همینطور كه پروژه به جلو پیش میرود، برخی از تغییرات رخ داده در مردم جا میافتد و فناوری با یك نقش بزرگتر برمیگردد تا برخی شغلهای جدید را ایجاد كند؛ با ابزارهایی برای ساخت پلتفرمهای پایدار كه منجر به شهرهای پایدار جدید و مجموعهای از هنجارهای ساختاریافته میشوند.
SDDC را چگونه تعریف میكنید؟
برای درك SDDC نیز باید به روند تكامل این فناوری نگاه كنیم. برگردیم به عقب؛ به اختراع ترانزیستور در سال 1947. این اختراع پایه كامپیوترهای امروزی است كه داریم استفاده میكنیم. این اختراع روند تكاملی خودش را طی كرد و به سال 2010 رسید كه ما ركورد یك میلیارد ترانزیستور در هر اینچ را بهدست آوردیم. ما از ترانزیستور به بخش متنوعی از فناوریها رسیدیم. همین قابلیت به ما اجازه میدهد در مسیری كه میخواهیم طی كنیم، تجدید نظر كرده و دنبال ساختارهای اساسی یكپارچهای از فناوریها برای رسیدن به یك اقتصاد بهتر از نظر مقیاسپذیری و ارزشگذاری باشیم. ما داریم از جایی كه هستیم به نقطهای حركت میكنیم كه مراكز داده جمعوجور برای هر كسبوكاری مناسب هستند و بزرگ و دستنیافتنی بهنظر نمیرسند. شما همینطور كه یك مركزداده قدرتمندتر، ارزانتر و انعطافپذیرتر دریافت میكنید، برای سازمانهای مختلف این قابلیت فراهم میشود كه خدمات اختصاصیشان را ارائه كنند. رهیافت قرار دادن چندین سرویس و محصول روی یك پلتفرم مشترك اقتصادیتر است. ما این كار را در صنعت مخابرات برای كسبوكارهای كوچكتر انجام دادیم و قابلیتی فراهم كردیم تا شالودههای زیربنایی MPLS و SBMPX خود را عرضه كنند، اما با هزینه كمتر و در قالب خدمات ابر.
مفهوم SDDC چگونه با شهرهای هوشمندتر گره میخورد؟ در این میان، فناوریها و رویكردهای دیگری هم مطرح هستند كه ما برای چشمانداز شهرهای هوشمند آینده در نظر بگیریم؟
هنگامی كه به شهرهای هوشمندتر دقیقتر نگاه میكنیم، درمییابیم به سرویسدهندگان مراكز داده خوبی برای فراهم كردن خدمات در سطح شهر نیاز داریم. این مراكز داده باید رقابتی و ارائهدهنده یك پلتفرم زیرساختی باشند. همانطور كه در شهرها، انشعابات آب، فاضلاب، خیابانها و انرژی دارید، IT باید در قالب كلاود یكی از اصلیترین سرویسهای شهر باشد و اسلحهخانه شهرتان محسوب شود. شما باید بتوانید یك پلتفرم IT را با نیازهای شهری انطباق دهید. اینجا است كه نیاز به چالاكی و سبكی بیشتر IT داریم و SDDC اهمیت مییابد. SDDC اجازه میدهد پیكرههای مشتركی از زیرساخت مبتنی بر ذخیرهسازی، محاسبات، ارتباطات و شبكهسازی به وجود آید كه براساس اینها میتوانید نرمافزار را پیكربندی مجدد كنید و برای ارائه خدمات مطلوبتر و رفع نیازهای بزرگتر آماده سازید. SDDC به شما اجازه میدهد خدمات متنوعتری با تغییر و تبدیل زیرساختهای استاندارد (اما یك پلتفرم سختافزاری یكسان) برای پاسخگویی به نیازهای مختلف مطرح شده در آینده ارائه دهید. اینجا است كه به سیستمهای یادگیری خود ادراکی (Self-Cognitive) نیاز داریم. به این معنی كه در آینده مردم نیاز نداشته باشند سیستمهای خود را دائماً سفارشی و دستكاری كنند تا برای هر كاری یك راهاندازی و پیكربندی خاص استفاده شود؛ بلكه سیستمهای هوشمند به صورت پویا نیازها را رفع میكنند.
بنابراین كلاود نخستین گام برای داشتن یك شهر هوشمندتر است؟
بله؛ شهر ساندرلند در انگلیس نمونه كاملی از این موضوع است. ما روی این شهر به مدت سه یا چهار سال كار كردیم. مدیر فناوری و شهردار ساندرلند دریافتند که باید به یك ارائهدهنده خدمات به كسبوكارهای شهر تبدیل شوند. آنها میتوانستند اجازه بدهند یك سرویسدهنده دیگر بیاید و اینكار را انجام دهد یا اینكه خود مراكز دولتی كه مدیریت شهر را عهدهدار است، خدمات لازم را فراهم كند. در نهایت، آیبیام و مدیران شهری با كمك یكدیگر یك زیرساخت و شبكه شهری ساختند. شما ممكن است استدلال كنید كه یك شهر كوچك، نیروهای فنی و متخصص مورد نیاز را ندارد. آیبیام میتواند كل كار را پیادهسازی كند. شما میتوانید با سازمانهای دیگری كه توانایی انجام این كارها را دارند، شریك شوید. این شهر با آیبیام برای راهاندازی و نگهداری زیرساختهای محاسباتی و كلاود همكاری كرد. مردم این شهر اكنون دارند از این خدمات استفاده میكنند و كسبوكارهای نوپای زیادی شكل گرفته است. این خدمات به صورت رقابتی ارائه میشود كه در برخی موارد اقتصادیتر و بسیار سودمند است و كسبوكارهای منطقه میتوانند در یك محیط رقابتی مثبت رشد و فعالیت كنند. ساندرلند یك شهر بسیار پیشرو و روشنفكرانه است. ما در اروپا، بیش از 80 درصد بحثمان با مدیران شهری درباره خدمات مشابهی است كه در ساندرلند رخ داد. آنها متوجه شدهاند كه باید با ارائهدهندگان خدمات ابر ارتباط برقرار كنند و در برخی مواقع از خدمات ابری آیبیام با نام SoftLayer یا آمازون و مایكروسافت برای استفاده در شهرشان سؤال میپرسند و تحقیق میكنند. زیرا میخواهند قیمتها را بسنجند و مزیتهای رقابتی هر شركت را ارزیابی كنند.
اما كلاود، اساساً مراكز داده نرمافزارمحور نیست؟
ما بخشهایی از آن را انجام میدهیم. با مجازیسازی دسكتاپ شروع میكنیم كه شما به آن دسكتاپهای نرمافزارمحور(Software-Defined Desktop) میگویید. اما SDDC هنوز به آن سطح از بلوغ نرسیده است كه بتوان به صورت مقیاسپذیر پیادهسازیاش كرد. پلتفرم OpenStack یا تكنیكهای مشابه دیگر در حال تحول هستند و شما اكنون میتوانید بسیاری از چیزها را مجازیسازی كنید. اما هنوز شكافهای بزرگی وجود دارد. در نقطهای كه اكنون هستیم، میتوانیم حركت به سوی یك پلتفرم با كمترین خطرهای تجاری را انجام بدهیم. به شدت در حال حركت رو به جلو هستیم و گاهی مجبور میشویم برخی چیزها را به صورت آزمایش و خطا انجام دهیم؛ زیرا تا پیش از این هیچكس انجام نداده است.
چه مانعی مسیر حرکت به سوی SDDC وجود دارد؟ و نه تنها برای شهرهای هوشمندتر؟
شكافی كه از آن صحبت شد، در همین مرحله است. در حال حاضر، راهكارهایی برای هر جنبه از «نرمافزارمحوری» وجود دارد اما شما نمیدانید كدام راهكار و محیط نرمافزارمحور قابلیت سازگاری و هماهنگی با یكدیگر را دارند و میتوانند به صورت یكپارچه مورد استفاده قرار گیرند. این یك شكاف بزرگ است. شما در این زمان نمیتوانید مردم را مجبور كنید همهچیز را تبدیل به شبكه، محاسبات و ذخیرهسازی كنند. این چیزها نیاز به سازگاری و همگونی دارند و باید به یكدیگر پیوند بخورند. نرمافزارمحوری به صورت واقعی خودكارسازی و یكپارچگی براساس سه حوزه شبكهسازی، محاسبات و ذخیرهسازی است. بعد میتوانید شاهد كنترل و مدیریت براساس نرمافزار باشید. برای رسیدن به محیطهای SDDC باید همهچیز باهم كار كنند. آیبیام به شدت در تلاش است سطح خودكارسازی و یكپارچهسازی را در خدمات و محصولات خود افزایش دهد تا به این نقطه برسیم. تصور میكنیم این هدف برای كسبوكارها و بخشهای تجاری سودمند خواهد بود و یك فضای شكوفایی جدید كسبوكاری ایجاد میكند. این بخشی از تصویری است كه درباره «اشتراكگذاری هر چیزی» داریم و به ارائهدهندگان خدمات ابر اجازه میدهد روی مدلهای محیطهای اشتراكی تمركز كنند. این خوب است و برای بسیاری از مشتریان و مصرفكنندگان مناسب است. آیبیام در یك بازار سازمانی فعالیت میكند كه شركتها در وهله اول تضمین سطح كیفیت خدمات میخواهند. راهبرد ما در SoftLayer مدیریت لایه سختافزار خام (Bare Metal) و گرفتن تعهداتی است كه شما را برای انجام هر كار دیگری توانمند میسازد. باید این فشار را از روی شركتها برداریم كه حتماً كلاود داشته باشند. ممكن است ما یك پلتفرم كلاود نداشته باشیم، ولی بتوانیم مدل SDDC را پیادهسازی كنیم. ما در فضای سازمانی سعی میكنیم روی كنترل و مدیریت پلتفرم كلاود تركیبی تمركز كنیم، اما نمیتوان همهچیز را در نظر گرفت. مثلاً ممكن است نتوانیم مركز داده فعلی شركت را نگه داریم كه برایشان خیلی اهمیت دارد. همین محدودیتها یك چالش بزرگ فناوریگونه ایجاد میكنند.
میتوانیم شهرها را با مزایای كلاود تركیبی ببینیم؟ طوریكه از كلاود به عنوان منبع سختافزاری پشتیبان استفاده کند؟
ریودِژانیرو از برزیل از كلاود به همین صورت استفاده میکند. این شهر با چالشهای جام جهانی فوتبال 2014 روبهرو بود و در آینده میزبان بازیهای المپیك 2016 است. پس میداند باید به مقابله با حجم زیادی از ترافیك و تماشاگر برود كه سروكار مستقیمی با مردم و IT دارند. این وضعیت برای این شهر بیسابقه است. به همین دلیل، برای ریودِژانیرو یك مركز كنترل ساختیم. این شهر در آینده میتواند با ترافیكهای غیرمنتظره كنار بیاید و بلایای طبیعی را مدیریت كند و سیستمهای آن هرگز از كار نیفتند. ما فقط درباره حوادث طبیعی صحبت نمیكنیم، بلكه داریم درباره رویدادی غیرمنتظره صحبت میكنیم كه وقوعاش حتمی است، ولی نیازهای به وجود آمده برای كلاود غیرمنتظره نیستند. در این شهر دو مركز كنترل كامل سیال ساخته شده است (شکل 1).
شکل 1: دیدگاه هوشمند: اتاق کنترل شهر هوشمند ریودِژانیرو نصب شده توسط آیبیام
اینترنت اشیا نیز مقولهای است كه به زیرساختهای شهرهای هوشمند نیاز دارد. موافق هستید؟
شما دوباره باید به عقب برگردید و واكاوی كنید؛ زیرا میخواهیم شهرها نخستین مكانی باشند كه هوشمندتر شوند. واكاویهای ما در آكادمی فناوری آیبیام به پروژهای به نام Instrument of Planning ختم شد. این پروژه روی تواناییهای دستگاههایی مانند خودروها، جادهها، یخچالها و مواد غذایی متمركز شده است. فناوریهایی كه روی این موضوعها متمركز شدهاند، بهطور وسیعی دسترسپذیری و مقرونبهصرفه بودن را برای مردم سراسر جهان به ارمغان میآورند. از هنگامی كه اینترنت اشیا را كلید زدیم، شروع به جمعآوری اطلاعات بیشتری درباره دنیای واقعی كردیم و این اطلاعات، با آنچه اكنون در دنیای واقعی وجود دارد، كمكمان میكنند تصمیمهای «هوشمندتری» بگیریم و از این تصمیمها بهتر استفاده كنیم. همچنین، به ما اجازه میدهد چگونه از منابع بهطور «هوشمندتر» بهرهبرداری كنیم. من روی كلمه «هوشمندتر» تأكید دارم و نگفتم «هوشمند»؛ زیرا اعتقاد داریم در شروع سفری هستیم كه به آگاهی و بینشهای جدید میرسیم. این سفر به ما اجازه میدهد خدمات را بهبود دهیم و به فضاهای جدیدی برسیم؛ زیرا هنجارهای جدیدی در میان جامعه و مردم جا افتاده و روند تكامل ادامه پیدا میكند. در واقع، اینترنت اشیا همان چیزی است كه برای دستگاهها و هوشمندی نیاز داریم. همزمان كه شروع به یافتن روشهایی برای بهكارگیری فناوریها و بهبود سیستمها برای اینترنت اشیا میكنید، ابزارهای جدیدی عرضه میشوند كه به شما توانایی این كارها را میدهند. اجازه بدهید نگاهی به شهر پوتنزای ایتالیا داشته باشیم. این شهر برای ما چالش تازهای ایجاد كرد: با وجود جمعیت مسن این شهر چگونه به سوی بهتر شدن حركت كنیم؟ مدیران شهری از ما میخواستند سیستمهایی طراحی كنیم كه جمعیت مسن بتوانند بهتر و راحتتر و طولانیتر در خانهشان زندگی كنند. آیبیام سیستمی طراحی كرد و به صورت آزمایشی در 50 خانه نصب كرد كه بهطور مستقیم به مراكز مراقبت از افراد سالخورده و بیمار متصل میشود. ما در این طرح آزمایشی كشف كردیم باید اطلاعاتی درباره مصرف آب برای پیشبینی سلامت فرد كسب كنیم. افراد مسن از یك الگوی مشخص و ثابت برای زندگی در خانه استفاده میكنند. مانند دوش گرفتن، چای خوردن و نهار. هرگونه تغییر در این وضعیت و الگو میتواند شروع یك بیماری یا شاخصی برای یك بیماری زودرس باشد. اپراتورهای این سیستم با گزارشگیری و ردگیریهای روزانه خود میتوانند یك بیماری را سریع تشخیص داده و خدمات اضافی و سریعی ارائه دهند.
من ده سال پیش از خانههای آینده مایكروسافت بازدید كردم و سالهای بعد هم نمونههای مشابه زیادی دیدم كه لقب «هوشمند» را یدك میكشیدند، اما اخیراً تعداد كمی پیادهسازی و واقعاً كاربردی شدند. چه عاملی مانع تحقیق کاربردی شدن این فناوریها شده است؟
هنگامی كه شما هزینهها و مزایای یك فناوری را تجزیه و تحلیل میكنید، متوجه میشوید كه یك فناوری پایدار و با دوام گرانقیمت است و شاید مقرون به صرفه نیست، اما اكنون هزینهها بهطور كامل به یك فضای جدید منتقل شدند. چرا نرمافزارمحوری فضای جدید را به سوی كاهش هزینهها سوق میدهد؟ بهنظر من، یكی از دلایل آن میتواند این باشد كه میتوانید با سرعت شتابدهندهای خدمات و محصولات و راهكارهای نرمافزارمحور بیشتری ارائه دهید.
امروزه، دریافتیم مردم حتی افراد سالخورده بسیار راحتتر با فناوری كار میكنند؛ بنابراین، مشتریان به سوی فناوریهای جدید خودشان گرایش دارند.
از نظر آیبیام قطعه گم شده پازل یک شهر هوشمندتر با تمام ظرفیتهایش چیست؟
از نظر گروه فنی آیبیام، بزرگترین چالش این است: هنگامی که شما انواع این سیستمها را دریافت میكنید، پیچیدگیهای مدیریت و مقیاس كردن آنها فراتر از توان و ظرفیت هر انسانی است. حتی سعی برای درك و فهم نحوه كاركرد این سیستمها سخت است. در اینجا ما نگاهی به مبحث یادگیری ماشین و ظرفیتهای ادراكی داریم. واقعاً محیطهای نرمافزارمحور علاوه بر ارائه خدمات، باید بتوانند بهطور پویا دست به خودپیكربندی و هماهنگی با نیازمندیهای جدید بزنند و حتی یك گام جلوتر، بتوانند الگوهای مصرف و ارتباط مشتریان را پیشبینی و تحقیق كنند. سیستمها باید توانایی انطباق و آمادگی ارائه خدمات برحسب تقاضا را داشته باشند. این چیزی است كه ما با واتسون (ابركامپیوتر هوشمند آیبیام كه از فناوریهای ادراكی استفاده میکند و کسبوکار کاملی پیرامون شکل آن شکل گرفته است) انجام شده است. با استفاده از ظرفیتهای ادراكی میتوان یك ماشین یادگیری واقعی ساخت. در گذشته این امر میسر نبود، اما اكنون واتسون آزمایشهایی را در یك بیمارستان كانادا برای درمان بیماران با استفاده از ادراك با موفقیت پشت سر گذاشته است. این به ما در رسیدن به الگوریتمهای یادگیری ماشین جدید كمك میكند كه هیچگاه پیشبینی نكرده بودیم. به همین دلیل، امید زیادی داریم با ظرفیتهای واقعی ایجاد شده بتوانیم فضاهای مراكز داده نرمافزارمحور را ایجاد كنیم.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟