شبکههای عصبی کانولوشنی (Convolutional Neural Networks - CNN)
شبکههای عصبی کانولوشنی (CNN) نوعی از شبکههای عصبی مصنوعی هستند که به طور ویژه برای پردازش دادههای ساختیافتهای مانند تصاویر، ویدئوها و سیگنالهای صوتی طراحی شدهاند. این شبکهها توانایی فوقالعادهای در استخراج ویژگیها و الگوهای پیچیده از این نوع دادهها دارند و به همین دلیل در حوزه بینایی ماشین کاربرد بسیار گستردهای پیدا کردهاند. در قلب CNN، عملیات کانولوشن یا پیچشی قرار دارد. در این عملیات، یک فیلتر کوچک (که به آن کرنل نیز گفته میشود) بر روی تصویر ورودی لغزیده و با بخش کوچکی از تصویر ضرب نقطهای میشود. نتیجه این عملیات یک نقشه ویژگی است که نشاندهنده حضور ویژگی خاصی در تصویر ورودی است. با استفاده از چندین فیلتر مختلف، میتوان ویژگیهای متنوعی مانند لبهها، گوشهها و بافتها را استخراج کرد. پس از لایههای کانولوشن، لایههای استخراجی قرار میگیرند که با کاهش ابعاد داده، محاسبات را کاهش داده و مدل را در برابر تغییرات کوچک در تصویر مقاومتر میکنند. در نهایت، لایههای متصل (fully connected) وظیفه طبقهبندی یا رگرسیون را بر عهده دارند.
شبکههای عصبی بازگشتی (Recurrent Neural Networks - RNN)
شبکههای عصبی بازگشتی (RNN) نوعی از شبکههای عصبی مصنوعی هستند که به طور ویژه برای پردازش دادههای ترتیبی طراحی شدهاند. این دادهها شامل توالیهایی از عناصر هستند که ترتیب آنها اهمیت دارد، مانند متن، صوت، دادههای زمانی و سیگنالها. بر خلاف شبکههای عصبی پیشخور که هر ورودی را به صورت مستقل پردازش میکنند، RNNها از یک مکانیزم حافظه داخلی برای حفظ اطلاعات در مورد ورودیهای قبلی استفاده میکنند. این ویژگی به RNNها اجازه میدهد تا وابستگیهای بین عناصر مختلف یک توالی را مدلسازی کنند و در نتیجه برای وظایفی مانند ترجمه ماشینی، تشخیص گفتار، تولید متن و پیشبینی سریهای زمانی بسیار مناسب باشند. در یک شبکه RNN، هر واحد عصبی نه تنها ورودی فعلی را دریافت میکند، بلکه خروجی واحد عصبی در گام زمانی قبلی را نیز به عنوان ورودی دریافت میکند. این اتصال بازگشتی به شبکه اجازه میدهد تا اطلاعات را در طول زمان منتقل کند و از این اطلاعات برای پیشبینی خروجیهای آینده استفاده کند.
شبکه های عصبی Long Short-Term Memory
LSTM مخفف عبارت Long Short-Term Memory است و نوع خاصی از شبکههای عصبی بازگشتی (RNN) است. همانطور که میدانیم، RNNها برای پردازش دادههای ترتیبی مانند متن، صوت و سریهای زمانی طراحی شدهاند. اما یکی از چالشهای اصلی RNNهای ساده، مشکل محو شدن گرادیان است که باعث میشود این شبکهها در یادگیری وابستگیهای طولانیمدت در دادهها با مشکل مواجه شوند. LSTM برای حل این مشکل، از مکانیسمهای دروازه یا همان گیتها استفاده میکند. این گیتها به شبکه اجازه میدهند تا اطلاعات را به صورت انتخابی به حافظه کوتاهمدت اضافه یا حذف کند و در نتیجه وابستگیهای طولانیمدت را بهتر حفظ کند. هر سلول LSTM دارای سه گیت اصلی است: گیت ورودی، گیت خروجی و گیت فراموشی. گیت ورودی تعیین میکند که چه اطلاعاتی باید به سلول اضافه شود، گیت خروجی تعیین میکند که چه اطلاعاتی از سلول خارج شود و گیت فراموشی تعیین میکند که چه اطلاعاتی از سلول حذف شود.
شبکههای مولد تخاصمی (Generative Adversarial Networks - GAN)
شبکههای مولد تخاصمی (GAN) یکی از جذابترین و پرکاربردترین مفاهیم در حوزه یادگیری عمیق هستند. این شبکهها از دو شبکه عصبی تشکیل شدهاند که در یک بازی مداوم با هم رقابت میکنند. یک شبکه، مولد نام دارد که وظیفه تولید دادههای جدید (مانند تصاویر، صدا یا متن) را بر عهده دارد. شبکه دیگر، متمایزگر نامیده میشود و وظیفه تشخیص دادههای تولید شده توسط مولد از دادههای واقعی را دارد. در این بازی، مولد تلاش میکند تا دادههایی تولید کند که متمایزگر نتواند آنها را از دادههای واقعی تشخیص دهد، در حالی که متمایزگر تلاش میکند تا دادههای تولید شده توسط مولد را از دادههای واقعی تشخیص دهد. این رقابت مداوم باعث میشود که هر دو شبکه به طور همزمان بهبود پیدا کنند و در نهایت، مولد قادر به تولید دادههای بسیار واقعگرایانهای شود.
GANها به دلیل تواناییشان در تولید دادههای جدید و خلاقانه، در حوزههای مختلفی از جمله تولید تصاویر، تولید ویدئو، تولید موسیقی، طراحی دارو و حتی هنرهای بصری کاربرد دارند. برای مثال، GANها میتوانند تصاویر بسیار واقعگرایانه از چهره انسانها تولید کنند، سبکهای هنری جدیدی ایجاد کنند یا حتی تصاویر را به سبکهای هنری مختلف تبدیل کنند. همچنین، GANها میتوانند برای پر کردن بخشهای گمشده تصاویر، بهبود کیفیت تصاویر و تولید دادههای مصنوعی برای آموزش مدلهای دیگر استفاده شوند. یکی از جذابترین ویژگیهای GANها، توانایی آنها در تولید دادههای جدید و خلاقانه است که شبیه به دادههای آموزشی نیستند. این حرف بدان معنا است که GANها میتوانند الگوهای پنهان در دادهها را کشف کنند و از آنها برای ایجاد دادههای جدید و منحصر به فرد استفاده کنند. با این حال، آموزش GANها میتواند چالشبرانگیز باشد و به تنظیم دقیق پارامترها و انتخاب معماری مناسب نیاز دارد.
شبکههای خودرمزگذار (Autoencoders)
شبکههای خودرمزگذار نوعی از شبکههای عصبی مصنوعی هستند که با هدف یادگیری یک نمایش فشرده و مفید از دادهها طراحی شدهاند. این شبکهها از دو بخش اصلی تشکیل شدهاند: رمزگذار (encoder) و رمزگشا (decoder). رمزگذار ورودی را به یک نمایش با ابعاد کمتر (که به آن کد نهفته یا latent code گفته میشود) تبدیل میکند. این نمایش فشرده، ویژگیهای اصلی داده را حفظ میکند. سپس، رمزگشا تلاش میکند تا از این نمایش فشرده، ورودی اصلی را بازسازی کند. هدف اصلی خودرمزگذار این است که یاد بگیرد چگونه اطلاعات مهم در دادهها را حفظ کند و در عین حال ابعاد داده را کاهش دهد. این کار به دلایل مختلفی مفید است. اول، نمایش فشرده دادهها میتواند برای کاربردهایی مانند کاهش ابعاد، فشردهسازی دادهها و تشخیص ناهنجاریها مفید باشد. دوم، لایههای پنهان خودرمزگذار میتوانند به عنوان یک ویژگی استخراجکننده عمل کنند و ویژگیهای مفیدی را برای سایر مدلهای یادگیری ماشین فراهم کنند. مکانیسم عملکردی خودرمزگذار به این صورت است که مولفه رمزگذار، ورودی به شبکه داده را دریافت میکند و مبتنی بر لایههای متعدد است که به تدریج ویژگیهای پیچیدهتر را از داده استخراج میکنند. در نهایت، یک لایه فشرده، نمایش نهایی و فشرده داده را تولید میکند. مولفه رمزگشا سعی میکند با استفاده از لایههای متعدد، ورودی اصلی را از این نمایش بازسازی کند.
شبکههای عصبی پرسپترون چند لایه (Multilayer Perceptron - MLP)
پرسپترون چند لایه (MLP) یکی از قدیمیترین و بنیادیترین انواع شبکههای عصبی مصنوعی است. این شبکهها از چندین لایه نورون تشکیل شدهاند که به صورت سلسلهوار به هم متصل هستند. هر لایه، اطلاعات را از لایه قبلی دریافت کرده و پس از پردازش، به لایه بعدی ارسال میکند. MLPها به دلیل سادگی و قابلیت یادگیری الگوهای پیچیده، به عنوان پایه و اساس بسیاری از شبکههای عصبی مدرن مانند شبکههای کانولوشنی و شبکههای بازگشتی مورد استفاده قرار میگیرند. مکانیزم عملکرد پرسپترون چند لایه به این صورت است. هر نورون یک تابع فعالسازی غیرخطی را اعمال میکند تا به شبکه اجازه دهد تا روابط پیچیدهتری را مدلسازی کند. لایه اول، لایه ورودی است که دادههای خام را دریافت میکند. لایههای میانی (پنهان) عملیات پردازش را انجام میدهند و لایه آخر، لایه خروجی است که نتیجه نهایی را تولید میکند. وزنهای بین نورونها نقش مهمی در یادگیری شبکه دارند.
شبکههای باور عمیق (Deep Belief Networks - DBN)
شبکههای باور عمیق (DBN) نوعی از شبکههای عصبی مصنوعی هستند که به دلیل تواناییشان در یادگیری سلسله مراتبی ویژگیها و مدلسازی توزیعهای احتمالی پیچیده، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کردهاند. این شبکهها از چندین لایه ماشین بولتزمن محدود (Restricted Boltzmann Machines - RBM) تشکیل شدهاند که به صورت پشتهای روی هم قرار گرفتهاند. هر RBM یک شبکه عصبی دو لایه است که بین لایه ورودی و لایه پنهان اتصالات وجود دارد، اما بین نورونهای هر لایه اتصالی وجود ندارد. آموزش DBN به صورت گسسته و لایه به لایه انجام میشود. ابتدا اولین RBM آموزش میبیند تا توزیع دادههای ورودی را مدلسازی کند. سپس خروجی این RBM به عنوان ورودی برای RBM بعدی استفاده میشود و این روند تا آخرین لایه ادامه پیدا میکند. پس از آموزش پیشپرداز، کل شبکه به صورت یک شبکه عصبی خروجیای آموزش داده میشود تا وظیفه خاصی مانند طبقهبندی یا رگرسیون را انجام دهد.
شبکههای عصبی بازگشتی با گیت (Gated Recurrent Unit - GRU)
شبکههای عصبی بازگشتی با گیت (GRU) نوعی از شبکههای عصبی بازگشتی (RNN) هستند که به طور خاص برای بهبود توانایی RNNها در یادگیری وابستگیهای طولانیمدت در دادههای ترتیبی طراحی شدهاند. همانطور که میدانیم، RNNهای ساده در مواجهه با توالیهای طولانی، دچار مشکل محو شدن گرادیان میشوند که باعث میشود شبکه نتواند اطلاعات مهمی را از مراحل اولیه توالی به مراحل بعدی منتقل کند. GRUها برای حل این مشکل از مکانیسمهای دروازه استفاده میکنند. این گیتها به شبکه اجازه میدهند تا به صورت انتخابی اطلاعات را از مراحل قبلی حفظ یا فراموش کند. به عبارت دیگر، GRUها یک نوع حافظه کوتاهمدت دارند که به آنها امکان میدهد تا اطلاعات مرتبط را در طول زمان به خاطر بسپارند و از اطلاعات غیرمرتبط صرفنظر کنند. مکانیسم کاری GRU به این صورت است که در هر مرحله زمانی، GRU دو گیت اصلی دارد:
- گیت بهروزرسانی (Update Gate): این گیت تعیین میکند که چقدر از اطلاعات حالت قبلی باید به حالت جدید منتقل شود. اگر این گیت مقدار به 1 نزدیک باشد، بیشتر اطلاعات حالت قبلی حفظ میشود و اگر به 0 نزدیک باشد، اطلاعات جدیدتر بیشتر تأثیر میگذارد.
- گیت بازنشانی (Reset Gate): این گیت تعیین میکند که چقدر از اطلاعات حالت قبلی باید در محاسبه حالت جدید نادیده گرفته شود. اگر این گیت مقدار به 0 نزدیک باشد، اطلاعات حالت قبلی بیشتر نادیده گرفته میشود و شبکه بیشتر به ورودی فعلی توجه میکند.
این دو گیت به صورت تعاملی با هم کار میکنند تا به GRU اجازه دهند تا به طور موثر اطلاعات را در طول زمان پردازش کند و وابستگیهای طولانیمدت را مدلسازی کند.
بهترین الگوریتم یادگیری عمیق
پاسخ قطعی و واحدی برای این پرسش وجود ندارد. انتخاب بهترین الگوریتم یادگیری عمیق به عوامل مختلفی از جمله موارد زیر بستگی دارد:
- نوع داده: آیا با تصاویر، متن، صوت یا دادههای عددی سر و کار دارید؟
- حجم داده: حجم دادههای شما چقدر است؟
- هدف مسئله: آیا میخواهید دادهها را طبقهبندی کنید، رگرسیون انجام دهید، یا مسئله دیگری را حل کنید؟
- منابع محاسباتی: چه سختافزاری در اختیار دارید؟
- دقت مورد نیاز: به چه سطحی از دقت نیاز دارید؟
با این حال، الگوریتمهای زیر به شکل گسترده در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرند:
- شبکههای عصبی کانولوشنی (CNN): برای پردازش تصاویر، ویدئو و دادههای مکانی بسیار مناسب هستند.
- شبکههای عصبی بازگشتی (RNN): برای پردازش دادههای ترتیبی مانند متن، صوت و سریهای زمانی کاربرد دارند. انواع خاصی از RNN مانند LSTM و GRU برای حفظ وابستگیهای طولانیمدت در دادههای ترتیبی بسیار موثر هستند.
- شبکههای مولد متخاصم (GAN): برای تولید دادههای مصنوعی بسیار واقعگرایانه (مانند تصاویر، ویدئو و صدا) استفاده میشوند.
- شبکههای خودرمزگذار (Autoencoder): برای کاهش ابعاد داده، فشردهسازی داده و تشخیص ناهنجاری کاربرد دارند.
- پرسپترونهای چند لایه (MLP): برای مسائل طبقهبندی و رگرسیون عمومی استفاده میشوند.
چگونه بهترین الگوریتم را انتخاب کنیم؟
ابتدا مشکل خود را به خوبی تعریف کنید. دقیقا مشخص کنید که میخواهید چه مسئلهای را حل کنید. دادههای خود را تحلیل کنید. نوع، حجم و ویژگیهای دادههای خود را بررسی کنید. الگوریتمهای مختلف را امتحان کنید. چندین الگوریتم مختلف را با پارامترهای مختلف آزمایش کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید. از تجربه دیگران استفاده کنید. مقالات تحقیقاتی، کتابها و منابع آنلاین را مطالعه کنید تا ببینید دیگران برای مسائل مشابه چه الگوریتمهایی استفاده کردهاند. از ابزارهای خودکارسازی استفاده کنید. این ابزارها میتوانند به شما در انتخاب بهترین الگوریتم کمک کنند. برای درک بهتر موضوع اجازه دهید به ذکر مثالی بپردازیم. اگر میخواهید تصاویری از گربهها و سگها را از هم تشخیص دهید، شبکههای کانولوشنی (CNN) انتخاب مناسبی هستند. اما اگر میخواهید متن یک آهنگ را بر اساس ملودی آن پیشبینی کنید، شبکههای بازگشتی (RNN) مناسبتر خواهند بود. در نهایت، بهترین راه برای انتخاب الگوریتم مناسب، آزمایش و خطا است. با آزمایش الگوریتمهای مختلف و تنظیم پارامترهای آنها، میتوانید به بهترین نتیجه برسید.
جمعبندی
یادگیری عمیق با ارائه طیف گستردهای از الگوریتمها، انقلابی در حوزه هوش مصنوعی ایجاد کرده است. هر یک از این الگوریتمها دارای مزایا و محدودیتهای خاص خود هستند و انتخاب بهترین الگوریتم برای یک مسئله خاص نیازمند درک عمیق از دادهها و هدف مسئله است.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟