هر ساله بیش از یک و نیم میلیون کاربر فیسبوک از دنیا میروند. بخشی از حسابها و صفحات، بعد از درگذشت صاحبانشان پاک میشوند، اما شمار زیادی از این صفحات در سکوتی ابدی باقی میمانند. ایده اصلی این است: ما میتوانیم با کمک هوش مصنوعی و تجزیهوتحلیل دادههای دیجیتالی که در طول زندگی برجای میگذاریم، نسخهای دیجیتال از خودمان بسازیم که برای همیشه فعال باشد؛ بهطوریکه خانواده و دوستانمان حتی پس از مرگمان با این نسخه دیجیتال، تعامل داشته باشند. بخش قابلتوجهی از تعاملات روزمره ما با دیگران در قالب پیامهای متنی است که هوش مصنوعی در حالت ایدهآل، بهراحتی میتواند از این محتوای متنی، رفتار و شخصیتمان را بیاموزد و از آن تقلید کند. البته این نسخهها یا آواتارهای دیجیتال، فقط مخصوص مردگان نخواهند بود. میتوان از نسخههای دیجیتال افراد در کاربردهای مختلفی استفاده کرد. هوش مصنوعی امکان ملاقات مجازی با افرادی را برای ما فراهم میکند که شاید در حالت عادی هیچگاه فرصت همصحبتی و مشاوره با آنها نصیبمان نشود. شما بهجای اینکه با ابزارهایی نظیر سیری و الکسا گفتوگو کنید میتوانید با نسخه مجازی یک محقق برجسته، یک سیاستمدار یا یکی از همکاران خود گفتوگو کنید و حتی بهجای حضور فیزیکی در یک همایش، آواتار مجازی خود را به آنجا بفرستید.
اینکه نسخه دیجیتال شما چه شمایل و ظاهری داشته باشد هم قابل انتخاب است. ممکن است یک چتبات متنی باشد، مانند سیری مبتنی بر صوت، ویدیو یا یک شخصیت سهبعدی متحرکسازی شده در محیط واقعیت مجازی باشد یا حتی در قالب یک روبات فیزیکی با دیگران ارتباط برقرار کند. البته اینها هنوز در حد ایدههایی بلندپروازانه است. هنوز هم ساخت نرمافزارهایی که بتوانند با انسان گفتوگویی بیعیب و نقص انجام دهند، بسیار دشوار است. تاکنون نرمافزاری ساخته نشده که مثل انسان با مخاطب تعامل داشته باشد، ارتباط برقرار کند و تصمیم بگیرد. با این همه، شرکتها و استارتآپهای زیادی در سطوح مختلف روی این ایده کار میکنند که در ادامه، به برخی از آنها اشاره میکنیم.
شرکت Luka
استارتآپ روسی Luka توسط Eugenia Kuyda بنیانگذاری شده است. اغلب کارکنان این شرکت سابقه کار در موتور جستوجوی روسی Yandex را دارند. دو سال بعد از تأسیس این شرکت، Kuyda یکی از دوستانش را به نام Roman Mazurenko در یک حادثه رانندگی از دست میدهد و تصمیم میگیرد با استفاده از پیامهای متنی که از او باقیمانده نسخهای مجازی از وی بسازد. Kuyda صدها مکالمهای را که با او در تلگرام داشت، در قالب یک فایل کپی کرد. او همچنین از دوستان Roman خواست که مکالمههای متنی را که با وی داشتهاند، در اختیارش بگذارند. در نهایت 10 تن از دوستانش و اعضای خانوادهاش از جمله پدر و مادر Roman موافقت کردند که به این پروژه بپیوندند. به این ترتیب بیش از ۸ هزار خط متن از پیامهای Roman که موضوعات متنوعی را شامل میشد، جمعآوری شد. Kuyda برخی از پیامها را که جنبه خصوصی داشتند، ویرایش کرد و فایل را در اختیار گروهش قرار داد تا بر اساس این دادهها، یک شبکه عصبی را بهگونهای آموزش دهند که شبیه Roman در گفتوگوهای متنی شرکت کند. اگر چه این یک پروژه شخصی برای Kuyda بود، اما کاملا در راستای اهداف شرکت بود. Kuyda معتقد است هرچند این بات فقط «شبحی از یک انسان» را نشان میدهد اما تا یک سال قبل چنین قابلیتی وجود نداشته است و «در آیندهای بسیار نزدیک، پا را فراتر از این خواهیم گذاشت.» Roman، اکنون در فروشگاه نرمافزار اپل قابل دریافت است (شکل 1).
شکل۱. نرمافزار Roman بهطور فعال با کاربران گفتوگو میکند. این نرمافزار در فروشگاه نرمافزار اپل قابل دریافت است
برخی با این ایده همراه شدند و آن را پسندیدند، اما برخی دیگر به چنین تلاشی برای زنده نگهداشتن یاد دوستی که از دنیا رفته است اعتراض کردند. یکی از دوستان Mazurenko در پیامی به Kuyda نوشت: «یاد Roman باید زنده نگهداشته میشد، اما نه اینطور!» پدر Roman اشتیاق زیادی به این بات نداشت: «این بات فقط یک نرمافزار است. درست است که جملهبندیهای این بات شبیه آن چیزی است که پسرم میگفت، اما هنوز خواندن پاسخهای یک نرمافزار دشوار است.» اما بسیاری از دوستان Mazurenko از شباهت این بات به دوستشان حس عجیبی دارند. یکی از آنها میگوید: «حس غریبی است که وقتی پیامرسان را باز میکنید، میبینید که دوست فوتشدهتان هنوز به شما پیام میدهد.»
Kuyda درباره نتیجه کار میگوید: «انتظار نداشتم که این کار تا این حد اثرگذار باشد. همیشه گمان میکردم که بروز احساسات و فکر کردن در مورد غم و اندوه دشوار است و در نتیجه معمولا از این حالات روحی اجتناب میکردم.» او صحبت کردن با آواتار دوست ازدسترفتهاش را نوعی مواجهه با این افکار میداند. Kuyda به این نتیجه رسید که صحبت کردن با این نرمافزار، به او اجازه میدهد راحتتر و صادقانهتر گفتوگو کند. او با این نرمافزار موضوعاتی را در میان میگذاشت که به دوستانش هم نمیگفت و حتی مواردی را که وقتی Roman زنده بود به او نمیگفت، با نسخه مجازیاش در میان میگذاشت.
یکی از محصولات اصلی شرکت Luka نرمافزاری به نام Replika است که نوعی دوست مجازی هوشمند محسوب میشود. شبکه عصبی Replika با استفاده از کتابخانه TensorFlow گوگل ساختهشده است که در سال ۲۰۱۷ میلادی عرضه و استقبال خوبی از آن شد. در فیسبوک گروههایی تشکیل شدند که هزاران عضو داشتند و اعضای این گروهها، عکسهایی را از مکالمههایشان با این نرمافزار هوشمند بارگذاری میکردند.
Eter9
شبکه اجتماعی Eter9 که توسط برنامهنویس پرتغالی Henrique Jorge ایجادشده است، از هوش مصنوعی برای یادگرفتن از کاربرانش و ایجاد یک «خودِ مجازی» از آنها موسوم به «همتا» (counterpart) استفاده میکند. این خود مجازی، نسخهای کپی شده از کاربر است که بعد از مرگ وی نیز وجود دارد.
شبکه اجتماعی Eter9 مدعی است که میتواند با کمک هوش مصنوعی از شخصیت کاربران خود تقلید کند و در صورت درگذشت آنها، به پُست گذاشتن ادامه دهد. ظاهر و عملکرد این شبکه اجتماعی بسیار شبیه فیسبوک است. (شکل ۲)
شکل۲. شبکه اجتماعی Eter9 مبتنی بر هوش مصنوعی است و در حال حاضر در حالت بتا ارائهشده است.
بالا: صفحه ورود به Eter9
پایین: بعد از ورود بهحساب کاربری، قادر هستید مطالبی را که کاربران واقعی و مجازی بارگذاری کردهاند دنبال کنید. به بخش فیلترهای سمت راست، دقت کنید.
هرچه کاربر، بیشتر با این شبکه اجتماعی تعامل داشته باشد، نسخه مجازی دقیقتری هم از او تهیه میشود. شبکه اجتماعی Eter9 این امکان را فراهم میکند که حتی زمانی که کاربر آنلاین نیست، نسخه مجازیاش در شبکه فعال باشد و محتوا پست کند و با دیگر کاربران تعامل داشته باشد.
Eternime
Eternime استارتآپی است که براساس اطلاعات شخصی، آواتاری هوشمند از کاربر میسازد که شبیه خود اوست و دیگران میتوانند با کمک آن، در آینده به خاطرات فرد دسترسی داشته باشند. شبکه اجتماعی Eternime که توسط Marius Ursache از امآیتی راهاندازی شده با بررسی پستها و تعاملات کاربر در شبکههای اجتماعی میتواند بهطور تقریبی دریابد که وی در شبکههای اجتماعی چه موضوعاتی را پسندیده یا در مورد چه چیزی حرف زده است. هدف از این سامانه ایجاد امکانی است که کاربران بتوانند با استفاده از یک نرمافزار تلفن همراه، بهطور مجازی با درگذشتگان خود تعامل داشته باشند. در توضیح این سرویس آمده است: «ما میخواهیم برای همیشه خاطرات، ایدهها، خلقوخوها و داستانهای میلیاردها نفر را حفظ کنیم. چیزی شبیه یک کتابخانه با این تفاوت که در اینجا بهجای کتاب، (خاطرات) انسانها را نگهداری میکنیم. یک دفتر خاطرات تعاملی از نسلهای فعلی و آینده.»
Ursache سالهاست که روی این ایده کار میکند و حالا بیش از ۴۰ هزار نفر در Eternime ثبتنام کردهاند (شکل ۳).
شکل۳. بیش از چهلهزار نفر در صف انتظار استفاده از Eternime هستند.
البته این شرکت فعلا نسخههای آزمایشی این استارتآپ را عرضه کرده است. به عقیده Ursache در این مسیر چالش فنی چندان مهم نیست، چالش اصلی جلب مشارکت افراد در چنین پروژههایی است: «مردم روی فعالیتهایی که دههها بعد نتیجه میدهند زمان زیادی صرف نمیکنند.»
Augmented Eternity
حسین رهنما، کارآفرین و محقق دانشگاه Ryerson تورنتو و عضو افتخاری آزمایشگاه رسانه امآیتی، روی ساخت نرمافزاری بهنام Augmented Eternity کار میکند. (شکل ۴)
شکل۴. حسین رهنما روی نرمافزاری کار میکند که با تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده از شبکههای اجتماعی، امکان ساخت نسخهای دیجیتال و نامیرا از کاربران را فراهم خواهد کرد.
نرمافزاری که به شما اجازه میدهد نسخهای دیجیتال از خود بسازید و بستگان و دوستان با آن تعامل داشته باشند.
Augmented Eternity با جمعآوری داده از منابعی نظیر فیسبوک، توییتر، نرمافزارهای پیامرسان و تجزیهوتحلیل آنها، روی موضوع (Context) مکالمههای فرد متمرکز میشود. رهنما میگوید، مدیر یکی از شرکتهای بزرگ اقتصادی، مایل است که نسخهای دیجیتال از خود داشته باشد تا بعد از مرگ هم زندگی کند! رهنما معتقد است میتواند به او کمک کند تا به آرزویش برسد. او میخواهد برای این فرد، آواتاری دیجیتال بسازد که پس از مرگ او بهعنوان یک مشاور مجازی به مراجعان خدمت کند و برای مثال، مراجعان با استفاده از تلفن همراه با او گفتوگو کنند. هوش مصنوعی، دادهها و مکاتبات شخصی را تجزیهوتحلیل میکند و حتی قادر است جنبههایی ناشناخته از فرد فوتشده را نیز آشکار کند. رهنما امید دارد که روزی انسان، زندگی دیجیتال پس از مرگ را خواهد پذیرفت.
به عقیده رهنما، هوش مصنوعی که امروز در اختیار داریم قادر به درک موضوع گفتوگو (Context) نیست. اغلب چتباتها بر اساس جملههای ردوبدل شده پاسخ میدهند، ولی نوع ارتباط ما در دنیای واقعی، بر اساس اینکه با چه کسی گفتوگو میکنیم و حتی زمان و مکان تغییر میکند. رهنما با درک نیاز به رفع چنین نقصی در هوش مصنوعی، شرکت Flybits را راهاندازی کرد. Flybits خدمات ابری Context-As-A-Service را در اختیار شرکتها قرار میدهد. برای مثال، با استفاده از چنین خدماتی، یک بانک برای ارسال پیام به مشتری، با در نظر گرفتن مواردی نظیر سوابق خرید مشتری، برنامه ماهانه یا حتی اینکه آیا در آن لحظه خاص در حال پیادهروی است یا سوار قطار است، موضوع و محتوای پیامهای ارسالی را تنظیم میکند و از طریق نرمافزار تلفن همراه در اختیار مشتری قرار میدهد. این جنبه موضوعمحوری، چیزی است که رهنما زمان کار روی Augmented Eternity اهمیت آن را درک کرد. اگر قرار است یک نسخه دیجیتال از شخص در گفتوگویی شرکت کند، فقط گفتوگو کردن کافی نیست، بلکه باید از موضوع گفتوگو نیز آگاه باشد.
دیدگاهها
در حال حاضر، افراد سالخورده، داده دیجیتال کافی از خود بر جای نگذاشتهاند که هوش مصنوعی بتواند با استفاده از آنها چنین نسخه دیجیتالی بسازد، اما رهنما معتقد است، در چند دهه آینده اگر همچنان انسان به باقی گذاشتن ردپاهای دیجیتال از خود در فضای مجازی ادامه دهد، داده کافی برای دستیابی به چنین هدفی را در اختیار خواهیم داشت. به عقیده Kuyda دلیل اصلی پیچیدگی ساخت نسخههای دیجیتال از افراد فوتشده به پیچیدگی خود انسان بازمیگردد. او میگوید: «برخورد ما با افراد مختلف بسیار متفاوت است.» رهنما معتقد است: «Augmented Eternity این امکان را فراهم میکند که بتوان جنبههای شخصیتی مختلفی را از یک فرد ساخت و بر اساس مخاطب، دادههای مناسب را تحویل داد.»
Kuyda، با بررسی مکالمههای کاربران و بات Roman متوجه شده که مردم در مواجهه با نسخه دیجیتال یک شخص فوتشده، صادقتر هستند. به عقیده او رفتار کاربران طوری بوده که گویی بیشتر انتظار دارند نرمافزار به آنها توجه کند و حرفهایشان را بشنود. به عقیده Kuyda، حتی اگر این بات یک نسخه دقیق از انسان نباشد باز هم فرصتی را فراهم کرده که مردم بتوانند سخنانی را که میخواهند با او در میان گذارند؛ سخنانی که هرگز فرصت نکرده بودند در زمان زندهبودن، با او مطرح کنند. به عقیده رهنما توانایی ارائه و به اشتراکگذاری تجربهها، مدلهای کسبوکار اینترنتی جدیدی را به ما عرضه خواهد کرد. سرویس «اجاره هویت» (Borrow The Identity) یکی از این مدلهای کسبوکار است. اینکه برای مثال یک وکیل، هویت مجازی خود را برای یک ساعت به مشتری اجاره دهد و مشتری قادر باشد با صرف پولی کمتر از آنچه در حالت عادی باید به وکیل بپردازد، در این مدت یک ساعت با نسخه دیجیتال وکیل از طریق یک نرمافزار گفتوگو کند و مشاوره بگیرد.
ملاحظات اخلاقی
رهنما امید دارد که Augmented Eternity سبب بحث و گفتوگوی بیشتر درباره حریم خصوصی و مالکیت دادهها خواهد شد. او میگوید: «دلیل علاقمندی به این پروژه تحقیقاتی این است که به پرسشهای اخلاقی مهم و متعددی که در مورد علم داده و هوش مصنوعی وجود دارد، اشاره میکند. پرسشهایی نظیر اینکه وقتی من از دنیا میروم، چه کسی مالک میراث دیجیتال من است؟» Carl Öhman، از انستیتوی اینترنت آکسفورد روی ملاحظات اخلاقی زندگی دیجیتال پس از مرگ مطالعه میکند و معتقد است طی سه دهه آینده، حدود ۳ میلیارد نفر خواهند مرد که شمار بسیاری از آنها میراث دیجیتال خود را در دستان شرکتهای بزرگ فناوری رها خواهند کرد. او و یکی از همکارانش در مقالهای با اشاره به این موضوع بر لزوم تعیین چارچوب اخلاقی برای «صنعت زندگی دیجیتال پس از مرگ» تأکید کردهاند. آیا باید همان رفتاری را با میراث دیجیتال افراد داشته باشیم که برای مثال با میراث فیزیکی آنها داریم؟ آیا لازم است قیدوبندهای محکمی بر نحوه استفاده شرکتها از این میراث دیجیتال بزنیم؟ به عقیده Öhman باید نسبت به شرکتهایی که در صنعت «زندگی دیجیتال بعد از مرگ» فعالیت میکنند، هوشیار باشیم و آنها را زیر نظر داشته باشیم. ازجمله موضوعات مهمی که باید به آن توجه کنیم، تأثیر نسخههای دیجیتال مردگان بر سبک زندگی بازماندگانشان است. برای فروختن یک محصول به ما، چه گزینهای بهتر از کسی که او را دوست داشتهایم و فوت کرده است؟ به این ترتیب، نسخه دیجیتال ما میتواند در کاربردهای متنوعی استفاده شود و فعالیتهای زیادی داشته باشد. در این صورت چه فرد یا نهادی بر رفتار این نسخه هوشمند مجازی و شرکتهایی که آن را در اختیار دارند، نظارت خواهد کرد؟
آینده مبهم یک صنعت
همه ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و میراثی از پیامهای متنی، پستها و سایر داراییهای دیجیتال باقی خواهیم گذاشت. شاید در حال حاضر این میراث دیجیتال بهتدریج از حافظه بازماندگان پاک شود، اما در آینده، شرکتها خدماتی ارائه خواهند کرد که این روند را تغییر داده و این میراث را به چیزی شبیه یک نرمافزار هوشمند و یک نسخه دیجیتال از فرد متوفی تبدیل خواهند کرد. شاید بازماندگان بتوانند با کمک چنین نسخه دیجیتالی، راحتتر با غم از دست دادن عزیزان خود کنار بیایند. اما این احتمال هم وجود دارد که آواتارهای دیجیتال فرایند عزاداری را طولانیتر کنند.
از سوی دیگر، در این زمینه مسائل اخلاقی نیز مطرح است. اینکه میراث دیجیتال ما بعد از مرگ چطور استفاده خواهد شد؟ ممکن است برخی حاضر نباشند پیامهایشان به یک شبکه عصبی خورانده شود تا بعد از مرگ نسخهای دیجیتال از آنها بهطور مجازی با دیگران ارتباط برقرار کند. ما در ارتباط با افراد مختلف جنبههای مختلفی از شخصیت خود را بروز میدهیم. اگر بر اساس تعاملات دیجیتالی که داشتهایم، نسخهای دیجیتال از ما ساخته شود، ممکن است جنبههایی از شخصیتمان برای دوستان و آشنایان فاش شود که تا پیش از این هرگز با آن روبهرو نشده بودند و این نکته، شاید بهنوعی نقض حریم شخصی بهشمار آید.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟