چگونه در بازار رمزارزها مبادله کرده و کسب درآمد کنیم؟

صنعتی نوپا

صنعت رمزارزها هنوز در ابتدای راه است و با افزایش قیمت دارایی‌های رمزارزی، افراد بیشتری به این صنعت وارد می‌شوند. به‌طور معمول، تازه‌واردان به دنبال کشف این حقیقت هستند که چگونه از طریق رمزارزها کسب درآمد کنند. خوشخبتانه راه‌های قانونی زیادی برای کسب درآمد از رمزارزها وجود دارد و این‌گونه نیست که همه افراد با نصب تجهیزات ماینینگ غیرقانونی کسب درآمد کنند. تقریبا از سال 2011 تا به امروز، توسعه‌دهندگان رمزارزها، شبکه‎های اجتماعی و استارتاپ‌هایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، دائما روبه‌ افزایش است.

چگونه از رمزارزها کسب درآمد کنیم؟

اولین نکته‌ای که باید به آن دقت کنید، ذات متغیر رمرزارزها است که باعث شده ریسک سرمایه‌گذاری در آن‌ها زیاد باشد، بنابراین سرمایه‌گذاری در این حوزه به دانش و تخصص نیاز دارد. با این که متوسط حجم معاملات رمزارزها فقط یک درصد بازار مبادلات ارزی است، اما در بازار رمزارزها نوسانات شدیدتر از مکان‌های دیگری مثل بورس و فرابورس است و همین نکته باعث می‌شود این بازار برای معاملات کوتاه مدت، مناسب باشد، البته در برخی موارد به دلیل ظرفیت رشد زیادی که وجود دارد سرمایه‌گذاری بلندمدت نیز سودآوری خوبی دارد. به‌طور معمول، برای کسب درآمد قانونی از رمزارزها، راه‌حل‌های مختلفی پیش ‌روی علاقه‌مندان قرار دارد که حاشیه امنیت بیشتری دارند. اولین راه، سرمایه‌گذاری در بازار مبادلات رمزارزها است. برای این کار نیازی نیست خودتان رمزارز داشته باشید. 

رویکرد فوق مشابه آن است که در بازار سهام، روی فلزی مثل طلا سرمایه‌گذاری کنید. دومین راه، سپرده‌گذاری ارزی است که در اختیار دارید. در این روش ارز خود را به سیستم یا به کاربران دیگر وام دهید و این‌گونه کسب درآمد می‌کنید. 

سومین راهکار به این صورت است که با استخراج ارزهای دیجیتال در سیستم زنجیره بلوکی مشارکت کنید و پاداش کاری که در سیستم انجام داده‌اید را دریافت کنید که نسبت به دو روش ذکر شده، کمی وقت‌گیرتر و پیچیده‌تر است. 

مدیریت سرمایه و محاسبه نسبت ریسک به سرمایه‌گذاری

یکی از مهم‌ترین مباحث دنیای تجارت مدیریت سرمایه و ریسک است. اگر ندانید که چگونه باید در معاملات سود کنید، موفقیت‌تان تنها به شانس بستگی خواهد داشت و هیچ‌گونه کنترلی روی خطرات نخواهید داشت. به بیان دقیق‌تر، اگر محاسبه اشتباهی انجام دهید، طمع کنید یا بترسید ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهید. بنابراین برای ورود به بازار رمزارزها باید یک راهبردی مدیریت ریسک مؤثر داشته باشید. به‌طور معمول، محاسبه نسبت ریسک به سرمایه‌گذاری بر مبنای سه معیار محاسبه نسبت پاداش به ریسک (نسبت سود به زیان)، اندازه معامله و نرخ ریسک در هر معامله بستگی دارد. 

محاسبه سود و زیان

برای موفقیت در هر یک از روش‌های کسب درآمد از رمزارزها باید نحوه محاسبه سطوح سود و زیان احتمالی را بررسی کنید. ریسک ضرر بر مبنای دو معیار لیمیت اوردر (Limit Order) و استاپ لیمیت (Stop Limit) مشخص می‌شوند. به بیان دقیق‌تر، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و نقطه توقف میزان ریسک را مشخص می‌کند. لیمیت اوردر سفارشی برای خرید یا فروش یک دارایی در یک قیمت مشخص است. لیمیت اوردر یکی از ساده‌ترین انواع سفارش در صرافی‌های ارز دیجیتال است. به‌طور مثال، اگر قصد خرید بیت کوین با قیمت 6600 دلار را دارید، می‌توانید یک لیمیت اوردر ثبت کنید. در این حالت سفارش شما خود را باید وقتی نهایی کنید که قیمت 6600 دلار یا پایین‌تر برای این ارز دیجیتال در سفارشات فروش در دسترس باشد. اگر تمام سفارش‌های فروش در قیمت‌های بالاتر باشند، باید صبر کنید تا قیمت به گزینه مدنظر شما برسد و بعد سفارش را تکمیل می‌شود. همین قاعده برای فروش هم صدق می‌کند. به‌طور مثال، اگر قصد فروش بیت‌کوین‌هایی با قیمت 6600 دلار را دارید، می‌توانید یک لیمیت اوردر ثبت کنید. با این‌حال، سفارش را باید زمانی نهایی کنید که قیمت 6600 دلار یا بالاتر برای ارز دیجیتال در دسترس باشد. اگر تمام سفارش‌های خرید در قیمت‌های کمتر باشند، باید صبر کنید تا قیمت به گزینه مدنظرتان برسد و بعد سفارش را تکمیل کنید. 

در طرف دیگر، استاپ لیمیت قرار دارد. استاپ لیمیت سفارشی است که اگر قیمت به نقطه X برسد، یک سفارش با قیمت Y ثبت می‌شود. لیمیت اوردر برای معاملات حرفه‌ای و دقیق کاربرد دارد و برای کاهش ریسک استفاده می‌شود. به‌طور مثال، یک سفارش استاپ لیمیت فروش برای بیت‌کوین ثبت می‌کنید و می‌گویید اگر قیمت بیت‌کوین به 6600 دلار یا بالاتر رسید، یک سفارش فروش با قیمت بالاتر از 6600 دلار  ثبت کن. به احتمال زیاد در تحلیل‌ها مشاهده کردید که کارشناسان می‌گویند اگر قیمت از سطحی عبور کند، یک رشد شدید تا فلان قیمت را خواهد داشت که به آن قله می‌گویند. به‌طور مثال، اگر قیمت بیت‌کوین از 4200 دلار عبور کند تا 5200 دلار رشد می‌کند یا اگر به زیر 3800 دلار رسید، سقوط شدیدی (دامنه) خواهد داشت، در این‌جا توقف ضرر یا استاپ لاس (stop loss) برابر با 3800 است.  ‌‌حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مدنظر برای تعیین نقطه خروج مشخص می‌شود. سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف قله و دامنه و نقطه ورود به معامله است. به‌طور مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار خرید کرده‌اید، حدضرر (استاپ لاس) خود را باید روی 20 دلار و حد سود (هدف) خود را روی 30 دلار قرار دهید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله با فرمول زیر محاسبه می‌شود. 

5$=25$-30$

در ادامه، میزان خطر با میزان سود، مقایسه شده و نرخ مخاطره به پاداش را مشخص می‌کند:

С= A/B

در نسبت فوق، A  ضرری است که با سفارش Stop-loss مشخص کرده‌اید، B  میزان سودی است که با سفارش Take-profit  مشخص کرده‌اید و C، نسبت مخاطره به پاداش (ضرر به سود) است. اگرC  عددی کمتر از 1 باشد، احتمال ضرر یا مخاطره، بزرگ‌تر از احتمال سود است، اما اگر این مقدار، بیشتر از 1 باشد، میزان سود معامله بیشتر از ضرر احتمالی آن است. کارشناسان حوزه اقتصاد پیشنهاد می‌کنند بهتر است در معاملات نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آن‌ها بین عدد 2 تا 3 باشد. به بیان دقیق‌تر، ظرفیت سود شما باید چند برابر ضرر احتمالی باشد.

محاسبه ابعاد معامله

در این زمینه دو گزینه در دسترس است. گزینه اول، قانون دو درصد است. الکساندر الدر، معامله‌گر و استاد برجسته اقتصاد در کتاب خود زندگی از راه داد و ستد در بازارهای مالی می‌گوید: «بر مبنای قانون دو درصد، سرمایه‌گذاران در هر معامله بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمی‌کنند. این استراتژی از شما در برابر خطر خورده شدن توسط کوسه‌ها محافظت می‌کند. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه در اثر چند ضرر بزرگ از شما دور می‌شود.» گزینه دوم، قانون شرط کلی (Kelly) است. این قانون می‌گوید برای به‌ حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده کنید. شرط کلی بر مبنای فرمول زیر استفاده می‌شود:

f = x/K

در فرمول مذکور، x ارزش معامله و K  سرمایه موجود است. وقتی فرمول فوق را بسط دهیم به فرمول دقیق‌تر زیر دست پیدا می‌کنیم:

fmax=1/g.(p/B – (1-p)/A)

در فرمول فوق حد مقدار f به شرح زیر مشخص می‌شود: 

• A: سود حاصل از سفارشTake-Profit  است. 
• B:  ضرر حاصل از سفارشStop-Loss   است. 
• G: اهرم معامله است که اگر از آن صرفنظر کنید، مقدار پیش‌‌فرض 1 است. 
• P: احتمال موفقیت است. 

در مرحله بعد باید مخاطره مربوط به تصمیم‌گیری اشتباه را بررسی کنیم. اگر بخواهید برآوردی در ارتباط با میزان موفقیت داشته باشید، p در فرمول قبل اشاره به دو مبحث زیر دارد:

• منابع خارجی: برخی معامله‌گران از متوسط سیگنال‌های موفق استفاده می‌کنند. بنابراین باید به این نکته دقت کنید که کانال‌ها، شبکه‌های اجتماعی و افراد ممکن است اطلاعات و ارقام اشتباه یا گمراه‌کننده منتشر کنند.
• استراتژی معاملاتی خودتان: بهتر است آمار معاملات را خودتان جمع‌آوری و ارزیابی کنید تا در ادامه بتوانید برنامه راهبردی خود را آزمایش کنید. هنگامی که ملزومات موردنیاز را جمع‌آوری کردید در ادامه باید از فرمول مذکور استفاده کنید: 

P=limn>∞ M/N

در فرمول فول P احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنش‌های مثبت است. M تعداد تراکنش‌های سودآور است و N تعداد معاملات انجام شده بر مبنای یک برنامه راهبردی مشخص است.

چگونه مدیریت دقیقی بر سرمایه‌های خود در معاملات رمزارزها داشته باشیم؟

برای موفقیت در بازار رمزارزها باید بر مبنای برنامه مشخصی به مدیریت سرمایه‌های خود بپردازید. سرمایه‌های رمزارزی همانند سرمایه‌های ملموس ارزشمند هستند و بر مبنای یک برنامه راهبردی به مدیریت آن‌ها پرداخت، اما مدیریت سرمایه چیست؟ یک برنامه راهبردی مالی است که نحوه سرمایه‌گذاری روی دارایی‌های رمزارزی مختلف را مشخص می‌کند. مدیریت سرمایه، زمان ورود معامله‌گر به معامله، میزان خرید و نقطه خروج از معامله را مشخص می‌کند. تنها بر مبنای این استراتژی است که می‌توانید با خیال آسوده به معامله بپردازید. مدیریت سرمایه، میزان خطری که باید برای انجام یک معامله قبول کنید و میزان ضرر مرتبط را نشان می‌دهد. روش‌های مختلفی برای مدیریت سرمایه در معاملات رمزارزها وجود دارد که در این بخش به سه مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم. 

تعیین میزان خطر‌پذیری

مخاطره‌پذیری به میزان سرمایه‌ای اشاره دارد که آمادگی دارید آن‌را خرج کنید، اما تاثیری روی معاملات آینده یا شرایط اقتصادی‌تان نخواهد داشت. تقریبا تمامی کارشناسان توصیه می‌کنند تنها آن بخش از پول خود را سرمایه‌گذاری کنید که آمادگی از دست دادن آن‌را دارید. اگر پول زیادی را سرمایه‌گذاری کنید، یک معامله اشتباه می‌تواند ضرر هنگفت و شاید جبران‌ناپذیری به شما وارد کند. اقتصاددانان مخاطره‌پذیری را میزان تغییرپذیری در بازده یک سرمایه‌گذاری که سرمایه‌گذار، آمادگی تحمل آن‌را دارد تعریف می‌کنند. ریسک‌پذیری تحت تاثیر معیارهای مختلفی قرار دارد که افق زمانی، ظرفیت درآمدهای آتی و حضور سایر دارایی‌های حمایتی (حقوق بازنشستگی، تأمین اجتماعی و نمونه‌های مشابه) اهمیت بیشتری دارند. به‌طور کلی مخاطره‌پذیری به سه سطح مخاطره‌پذیری تهاجمی (مبتنی بر منابع و دانش کافی برای تحلیل عمیق بازار و سرمایه‌گذاری هنگفت)، ریسک‌پذیری متوسط (مبتنی بر مخاطره‌پذیری متعادل در برابر پاداش) و ریسک‌پذیری محافظه‌کارانه (سرمایه‌گذاری روی دارایی‌های تثبیت شده و ایده‌آل برای افرادی که تازه قصد ورود به بازار رمزارزها را دارند) تقسیم می‌شود.

 به برنامه معاملاتی خود مقید باشید

رعایت این نکته اهمیت خاصی دارد. افرادی که تازه به دنیای رمزارزها وارد می‌شوند هنگامی که شرایط را بغرنج دیده یا سرمایه خود را در خطر می‌بینند به سرعت از برنامه اصلی دور شده و معامله‌های مختلفی انجام می‌دهند که همگی با ضرر روبرو می‌شوند. به‌طور معمول، هنگامی که معامله اشتباهی انجام می‌دهند، سعی می‌کنند با یک حرکت ضربتی دارایی‌های از دست رفته را بازپس گیرند که تقریبا در 90 درصد موارد عکس این قضیه اتفاق می‌افتد. به جای‌ این‌کار، بهتر است به برنامه خود مقید باشید، آن‌را روی کاغذ بنویسید و بر مبنای آن گام بردارید. برنامه‌ای که نوشته‌اید نباید تغییر کنند و باید دقیقا مطابق با آن گام بردارید. یک برنامه خوب به این صورت آماده می‌شود که باید نقاط خروج را مشخص کند. در این زمینه نکته مهمی وجود دارد که نباید از آن غافل شوید. در مواردی که معاملات با ضرر همراه است، نقطه توقف ضرر خود را برای بازپس‌گیری زیان متحمل شده، تغییر ندهید، مگر آن‌که در برنامه راهبردی این موضوع را بررسی کرده باشید. به علاوه، باید تمام سطوحی که می‌خواهید در آن‌ها وارد معامله شوید را همراه با حجم معامله مشخص کنید.

 تحمل ضرر و شکست را داشته باشید

پس از آن‌که سطوح ریسک را مشخص کردید و برای هر یک از معاملات، طرح مناسب آماده کردید، در انتها باید آستانه تحملی برای خود مشخص کنید. در یک روز بد، ممکن است ضرر زیادی را متحمل شوید و این درست همان نقطه‌ای است که باید آستانه تحمل خود را مشخص کنید. آستانه تحمل، همان نقطه‌ای است که بعد از تحمل ضررهای مستمر معامله کردن را متوقف می‌کنید. در چنین شرایطی، جنگیدن با بازار، کار عاقلانه‌ای نیست و تنها ضررهای بیشتر را به همراه دارد. ضرر چگونه اتفاق می‌افتد؟ فرض کنید، روز اول شروع معامله با سرمایه 20 هزار دلاری وارد شده‌اید. آستانه تحمل درد خود را به عنوان درصدی از حساب مشخص کرده و فرض می‌کنید اگر در پایان روز، آن‌را از دست بدهید، تحمل آن‌را دارید. به‌طور مثال، فرض کنید این مقدار، 10 درصد کل حساب‌تان است. در چنین شرایطی بعد از مجموعه‌ای از معاملات بد، ده درصد از حساب خود (2000 دلار) را از دست می‌دهید. در این حالت باید کامپیوتر را خاموش کنید و تا روز کاری بعد به سراغ کارهای دیگری بروید. البته می‌توانید یک هفته استراحت کنید، استراتژی خود را بازبینی کنید و بر مبنای یک برنامه کارآمدتر گام بردارید. هرچه مخاطره‌پذیری‌تان کمتر باشد، احتمال رسیدن به آستانه تحمل درد نیز کمتر است. نکته مهم این است که مطابق با برنامه گام بردارید و بدانید چه زمانی وقت استراحت است.