چگونه از میان فرصتهای شغلی یکی را انتخاب کنیم؟
معمولا کارجویان تازهکار یا ناشی الگوریتم سادهای برای پیدا کردن کار استفاده میکنند. آنان تمام فرصتهای شغلی مرتبط باعلاقهشان را که از طریق مختلف – آنلاین و سنتی – پیداکردهاند، لیست میکنند. سپس با تمام این شرکتها تماس میگیرند و برای همه آنها رزومه میفرستند و بعد میمانند تا بلکه یکی از این تلاشها جواب دهد. این روش گاهی هم تصادفا جواب میدهد ولی معمولا بهجایی نمیرسد و جز مایوس کردن کارجو حاصل دیگری ندارد. البته گاهی کارجو چنان محتاج یافتن یک شغل است که ترجیح میدهد در اولین شغلی که نیازهای مالی او را جواب دهد مشغول به کار شود، حتی اگر آن کار باب میل او نباشد. این روش البته بهعنوان راهحل موقت برای خروج از بحران راه بدی نیست، اما در درازمدت کارجو بینیاز از یافتن یک شغل دیگر نخواهد بود. بعضی کارجویان که چند سال سابقه کار دارند، همچنان از همین روش ابتدایی برای یافتن شغلهای بعدی استفاده میکنند. اما بعضی دیگر که باهوشترند با تکیه بر تجربیات قبلی خود یا دیگران، الگوریتمهای بهتری بهکار میگیرند. آنان هنگام بررسی هر فرصت شغلی ابتدا مطمئن میشوند که شرح دقیقی از شغل موردنظر (بهصورت کتبی یا آنلاین) به دست بیاورند و روی سایر فرصتها را که از این نظر مبهم هستند، خط میکشند. سپس از میان موقعیتهای باقیمانده در فهرستشان، یکبهیک شرح هر فرصت شغلی را مطالعه میکنند تا ببینند کارفرما انتظار دیدن چه مهارتها و تجربیاتی را در کارجو دارد. آنان کافی است که از مهارتهای خودآگاهی دقیق داشته باشند و آنها را با مهارتهای مورد درخواست کارفرما تطبیق دهند. اگر این دو به میزان بالایی همپوشانی داشته باشند، یعنی فرصت موردنظر باید در فهرست پیگیریهای بعدی کارجو قرار گیرد. بهعبارتدیگر، همانطور که کارفرما فهرستی از کاندیداهای مطلوب تهیه میکند، کارجو نیز باید فهرستی از فرصتهای مناسب تهیه کند. اینها فرصتهایی هستند که کارجو خود را «واجد شرایط» موردنظر کارفرما احساس میکند و درعینحال نوع و جنس کار مطلوب اوست. فلوچارت زیر نموداری از این فرآیند را نشان میدهد.
پیچیدگی «واجد شرایط بودن» در صنعت آی تی
در بازار کار بسیاری از صنایع تکلیف «واجد شرایط» بودن مشخص است، زیرا فهرست مهارتها و دانشی که کارجویان باید داشته باشند چه از نظر تنوع و چه از نظر تعداد، تغییرات شدید در طول زمان ندارد و احتمالا هر پنج سال نیازمند بازنگری است. اما وضعیت در صنعت آیتی بسیار ناپایدار است و خصوصیات و مهارتهایی که امروز یک نفر را واجد شرایط میکند ممکن است شش ماه یا یک سال بعد بهکلی تغییر کرده باشد. به زبان ساده، وقتی «شرایط» بهسرعت تغییر میکنند، معنای «واجد شرایط» بودن نیز به همان سرعت در حال تغییر است.
مثلا فرض کنید یک کارشناس کامپیوتر دنبال شغلی بهعنوان «طراح وب» باشد و در یک مقطع زمانی دانستن CSS و جاوا اسکریپت پیشنیاز اصلی تلقی شود. اما او ممکن است تصادفا زمانی جستجو را برای شغل جدید آغاز کرده باشد که تب یک فریم ورک3 جدید برای CSS مانند CSS Foundation یا Gumby در اینترنت بالاگرفته باشد. طراحی که به هیچیک از فریم ورکهای محبوب برای CSS اشراف ندارد ممکن است طی چند ماه محبوبیتش را از دست بدهد، زیرا مهارتهای او در این زمینه دیگر از نظر کارفرماها کافی نیست. این تحول برای یک کارشناس با چند سال سابقه کار ممکن است دردناک باشد، اما برای کارجویانی که هیچ تجربه قبلی ندارند، بهکلی گیجکننده و گاه غیرقابل درک است.
بهاینترتیب، هر بار که وارد بازار میشویم و دنبال کار جدیدی میگردیم، تکیه کردن روی دانش و مهارتهای فعلی کافی نیست، زیرا در همین مدتی که مشغول کار قبلی بودیم، فهرست مهارتهای مورد درخواست کارفرمایان تغییرات زیادی به خود دیده و لازم است قبل از شروع جستجو، از عرف حاکم بر بازار کار در چند ماه اخیر اطلاع حاصل کنیم. در بدترین حالت، اگر نتوانیم طی شش ماه کار جدیدی پیدا کنیم، احتمالا لازم است از ماه هفتم دوباره این فرآیند را از نو آغاز کنیم، زیرا در همین مدت که دنبال کار میگشتیم، توقعات کارفرمایان مقداری تغییر کرده و شاید مقدار از حالت «واجد شرایط» دور شده باشیم. این وضعیت اضطرابآور در صنعت تولید نرمافزارهای موبایل شناختهشده است.
چالش «فرا- واجد شرایط» بودن
ممکن است بعضی تصور کنند مهمترین چالش پیش روی یک کارجو «واجد شرایط» بودن است. اما حالتی در بازار کار وجود دارد که اصطلاحا «فرا-واجد شرایط» نامیده میشود و بسامد وقوع آن کم نیست؛ وضعیتی بغرنج که هم تلخ و هم شیرین است. در این حالت، کارفرما مایل به استخدام کارجو نیست چون تواناییها و تجربه او خیلی بیشتر از آن چیزی است که کارفرما نیاز دارد و به همین دلیل داوطلب را در فهرست کاندیداهای احراز آن شغل قرار نمیدهد.
منطق ایجاب میکند که وقتی توان و مهارتهای ما بیشتر از نیاز کارفرما است، او از یافتن کارجویی مثل ما خوشحال باشد، اما اغلب اوقات چنین نیست. کارفرمایان، بهویژه در بخش خصوصی، کارجویانی که فراتر از «واجد شرایط» باشند را دوست ندارد زیرا تصور میکنند توقعات کارجو - از قبیل دستمزد مورد انتظار، سطح و پیچیدگی کار، قابلیت تطابق با سایر همکاران و میزان «حرفشنوی از کارفرما» – با توان و امکانات کارفرما هماهنگ نیست و مایه دردسر خواهد شد. در مواقعی که این حالت – مثلا هنگام مصاحبه شغلی – پیش میآید، بعضی کارجویان تصور میکنند که با پایین آوردن سطح توقع خود مثلا در زمینه حقوق و دستمزد میتوانند کارفرما را مجاب کنند که استخدامشان کار صحیحی است؛ اما در اغلب اوقات مسائل غیرمالی بیشتر از حقوق و دستمزد مایه نگرانی کارفرماست. به همین دلیل بعضی کارشناسان بازار کار به کارجویانی که با معضل «فرا-واجد شرایط» بودن دست به گریبانند توصیه میکنند یک نسخه اصلاحشده از رزومه خود برای کارفرما بفرستند که فقط موارد مورد انتظار کارفرما – و نه بیشتر – در آن منعکسشده باشد.
وضعیت پارادوکسیکال
طی چند سال اخیر، چالش «فرا- واجد شرایط» بودن در صنعت آی تی یک بعد ناگوار جدید هم پیداکرده است. این حالت برای کارشناسان با سابقه کار بالای ده سال یا بیشتر رخ میدهد. در این وضعیت، کارجو ممکن است از نظر میزان دانش علمی، تجربه و مهارتهای اجتماعی «فرا- واجد شرایط» باشد اما به فناوریها و ابزارهایی که همین یکی دو سال اخیر در بازار رواج یافتهاند مسلط نباشد. به زبان سادهتر، «تاریخ انقضای» مهارتهایی که کارجو بر آنها مسلط است فرارسیده باشد. در این حالت کارجو در آن واحد هم واجد شرایط نیست و هم فرا- واجد شرایط است. اصولا در صنعت آی تی، کارفرمایان با کارجویان بیتجربهای که هم پیشینه فنی «منقضی شده» ندارند و هم به دستمزد و حقوق پایینتر راضیاند، بیشتر تمایل دارند تا کارجویان باسابقهای که باید مهارتهای «منقضی شده» شان را کنار بگذارند و سابقه کارشان را هم نادیده بگیرند تا بتوانند هم رده تازهکاران قرار بگیرند. این وضعیت در سراسر دنیا به یک اپیدمی جدی است که از آن بهعنوان «تبعیض سنی در صنعت آی تی» یاد میشود.
معضل «فرا-واجدشرایط» ها در ایران
در ایران، چالش «فرا-واجد شرایط بودن» از این هم پیچیدهتر است. نهتنها چالش جهانی مورداشاره وجود دارد، بلکه کارجویان جوان و تازه فارغالتحصیل نیز با نوع دیگر از این پارادوکس روبرو هستند. در رشته کامپیوتر این چالش کاملا محسوس است. به این صورت که کارجو از نظر «علمی» فرا-واجد شرایط است اما از نظر «مهارت فنی» حتی واجد شرایط هم نیست. علت این پدیده آن است که میان سطح علمی دانشجو و سطح فنی و مهارتی او شکاف بزرگی وجود دارد که دانشگاه نتوانسته پر کند. سطح علمی بالای این فارغالتحصیلان تنها میتوانست در یک اقتصاد صنعتی تولید-محور و پویا مورداستفاده قرار بگیرد درحالیکه نیاز بازار فعلی عمدتا متکی بر مهارتهای فنی در استفاده از فناوریها و محصولات وارداتی است؛ چیزی که فارغالتحصیلان فاقد آن هستند. بهاینترتیب، گاهی بین توقعات تازه فارغالتحصیلان و واقعیتهای بازار کار تفاوت ماهوی وجود دارد. بعضی از دانشجویان که در دانشگاه نمرات ممتاز میگرفتند و محبوب بودند در بازار کار سرخورده میشوند و احساس میکنند بازار کار منزلت علمی آنان را قدر نمیگذارد. نه فقط فارغالتحصیلان فوقلیسانس و دکترا، بلکه فارغالتحصیلان ممتاز مقطع کارشناسی نیز با این معضل دست به گریبانند. بسیاری از ایشان به دلیل این تناقض رهسپار کشورهای خارجی میشوند تا بتوانند دانش علمی بالای خود را در بازارهای کار همتراز خود به خدمت بگیرند.
روی نمودار «واجد شرایط بودن» شما کجا قرار میگیرد؟ آیا مهارتهای فنی لازم را برای احراز شغل دلخواهتان دارید؟ آیا تصور میکنید نمراتتان در دروس علمی دانشگاه شما را خود به خود به یک کاندیدای واجد شرایط تبدیل میکند؟ آیا از بهروز بودن مهارتهایتان با توجه به آخرین تحولات صنعت آی تی خبر دارید؟ آیا از فرا-واجد شرایط «نبودن» خودتان برای فرصتهای شغلی موردنظرتان مطمئن هستید؟ دوباره بیندیشید
پینوشت:
1) Qualified
2) Over-qualified
3) Framework یا «چارچوب» مجموعهای از راهکارها، توصیهها و قواعد برنامهنویسی در یک حوزه خاص است که هدف مشخصی را دنبال میکند. مثلا jQuery یک چارچوب به زبان جاوا اسکریپت است که نزد طراحان وب خیلی محبوب است.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟