نگاهها به سمت منبع باز است
اگر به یاد داشته باشید، در پرونده ویژه «آینده برنامهنویسی» گفتیم که دنیای نرمافزار در حال بلیعدن جهان ماست و جالب آنکه منبع باز، دنیای نرمافزار را به کام خود فرو برده و خواهد برد. برای این موضوع میتوان دلایل متعددی ارائه کرد که در «ویژهنامه آینده برنامه نویسی» به تفصیل درباره آنها سخن گفتیم.
اینترنتی که امروزه از آن استفاده میکنیم، مدیون لینوکس دوستداشتنی است. امروزه بخش عمدهای از نرمافزارهای بزرگ به سمت و سوی منبع باز شدن، پیش میروند؛ اگر به درون دنیای امنیت و آنتیویروسها وارد شوید؛ با نامهایی همچون ClamAV روبرو خواهید شد. آنتیویروسهایی که در قالب منبع باز مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما منبع باز قصد ندارد خود را در یک فرآیند چرخشی، محصور کند. منبع باز، دوست دارد تا در همه زمینهها ورود پیدا کند. اکنون چشمان منبع باز روی اینترنت اشیا متمرکز است و بدون لحظهای پلک زدن، به دنبال تسخیر اینترنت اشیا است.
منبع باز و اینترنت اشیا، همجواری دلنشین
اگر کمی دقیق باشیم، میتوان اذعان داشت که امروزه منبع باز در سراسر زنجیره محصولات اینترنت اشیا، مورد استفاده قرار میگیرد. برنامههای کلاودی که وظیفه جمعآوری و تحلیل دادهها را بر عهده دارند، به شدت به نرمافزارها و استاندارهای منبع باز وابستهاند. بسیاری از دستگاههای اینترنت اشیا فردی و دروازهها، از نسخههای مختلف لینوکس استفاده میکنند. بیل وینبرگ، مدیر ارشد Black Duck Software در اینباره میگوید: «هر چند هنوز هم نرمافزارهای اختصاصی و نرمافزارهای جایگذاری شده به عنوان میراثی از گذشته، در دستگاهها قرار دارد و به حیات خود ادامه میدهند؛ اما نزدیک به 40 تا 50 درصد تولیدکنندگان دستگاهها در محصولات خود، از نرمافزارهای منبع باز، به ویژه سیستمعاملهای منبع باز استفاده میکنند؛ البته این احتمال وجود دارد که تولیدکنندگان همچون گذشته، ذهنیت طراحی نرمافزارهای اختصاصی را در سر داشته باشند؛ زیرا نرمافزارهای اختصاصی یک فرصت ایدهآل به شمار میروند.
این نرمافزارها برای ارائه یکسری قابلیتهای منحصر به فرد برای سازمانها یا مشتریان در نظر گرفته میشوند». اما این جمله به این معنا نیست که این فناوری کاملاً به درون دستگاههای IoT وارد شده است یا منبع باز، تفاوتهای محسوس و بزرگی را در اختیار کاربران نهایی برای کنترل برنامههای کاربردی، ارائه میکند. این مکانی است که یک میانافزار، حرف اول را میزند؛ میانافزاری که وظیفه مخابره استانداردها و مدیریت برنامهها در پشت صحنه را بر عهده داشته باشد (شکل ۱).
بدون وجود میانافزار، چیدمان قطعات سرمایهگذاریهای مشتریان و سازمانها در کنار یکدیگر، بسیار سخت خواهد بود؛ بهطوری که بسیاری از مشتریان ترجیح میدهند، به جای خرید محصولاتی که روی یک پلتفرم منتهی به فنا ساخته شده است، خرید محصول را به تعویق بیاندازند. ایان اسکیرت، معاون بخش بازاریابی شرکت Eclipse Foundation در اینباره میگوید: «بزرگترین و برجستهترین استانداردها، اختصاصی هستند و عمدتاً در خدمت صنعت عمودی (Industry Vertical) قرار دارند».
Eclipse Foundation از جمله گروههایی است که به دنبال ایجاد استانداردهای رایج منبع باز، برای دستگاههای IoT است. در سمت مشتری، استانداردهای اختصاصی خوب و قدرتمندی همچون پلتفرم Google’s Thread و HomeKit Apple’s قرار دارند؛ شاید ZigBee یکی از شناخته شدهترین استانداردها در زمینه اینترنت اشیا است. یک استاندارد قدیمی مخابراتی ویژه که پروفایلهای مختلفی را در خود جای داده است. چندگانه بودن پروفایلهای ZigBee باعث شده است تا دستگاههایی که از ZigBee استفاده میکنند، توانایی برقراری ارتباط با یکدیگر را نداشته باشند؛ اما هماهنگ کردن منبع باز با اکوسیستم اینترنت اشیا، نه تنها باعث رشد و طراحی ساده محصولاتی میشود که از سوی سازندگان مختلف طراحی شده است؛ بلکه این توانایی را در اختیار محصولات مختلف قرار میدهد تا با یکدیگر، به تعامل بپردازند.
این هماهنگی، پتانسیل کم کردن موانع پیش روی شرکتهای جدید را بههمراه دارد و از همه مهمتر، باعث کم شدن هزینهها نیز میشود؛ با این حال، به دلیل وجود چارچوبهای منبع باز رقابتی مختلف و همچنین پلتفرمهای اختصاصی که برای این منظور طراحی شدهاند، هنوز زود است که قضاوت کنیم چه کسی، برنده این میدان میشود. از هم گسیخته بودن، بزرگترین چالش پیش روست و این چالش، نه تنها برای خردهفروشان و مشتریان سازمانی، بلکه برای سازندگانی که به دنبال یک خریدار خاص IoT هستند، مشکلی جدی به شمار میرود. وینبرگ در اینباره میگوید: «در حال حاضر، گزینههای مختلفی مانند نحوه ساخت برنامهها و پروتکلهایی که برای ارتباطات استفاده میشوند، پیشروی تولیدکنندگان قرار دارند.
هنوز خیلی زود است تا قضاوت کنیم که در این حجم گسترده از استانداردهای موجود، کدامیک بر دیگری برتری خواهند داشت»؛ بهطور مثال، ممکن است شرکتی چراغها، سوییچها، دوربینهای ویدیویی و کنترلکنندههای درجه حرارتی که با یکدیگر به تعامل پرداختهاند و با کلاود در ارتباط هستند و از طریق یک برنامه کاربردی یا اسمارت فون، کنترل میشوند را تولید کند. در طرف مقابل، امکان دارد سازنده دیگری، همان وسایل را با تنظیمات دیگری تولید کند؛ اما با محصولات سازنده دیگر، کاملاً در تضاد باشد.
ممکن است چنین شرایطی برای هر تولیدکنندهای بهوجود آید؛، بهطوری که سعی میکند با تمام ظرفیت، مشتریان را به سمت خود جلب کند و بازیگر برتر میدان شود. کاملاً مشخص است این رخداد، یک پیامد منفی به همراه خواهد داشت؛ بهگونهای که نه تنها شانس رقابت را از بین میبرد؛ بلکه به مشتریان اجازه نمیدهد تا میان دستگاههای مختلفی که از تولیدکنندگان مختلف خریداری کردهاند، یک تعامل سازنده را بهوجود آورند؛ اما زمانیکه همه سازندگان از یک میانافزار استفاده کنند، شانس برقراری ارتباط بین دستگاههای مختلف را بهوجود میآورند. ونینبرگ در اینباره میگوید: «اگر در حال ساخت یک برنامه کاربردی هستید، شما باید یک هماهنگی میان طیف گستردهای از دستگاههای مختلف و پروتکلهای ناسازگار، به وجود آورید. همین موضوع، تصمیمگیری را دشوار میکند که برنامه کاربردی شما، اصلا قرار است با چه دستگاههایی سازگاری داشته باشد».
دو سازمان قدرتمند در رقابت با یکدیگر
اما گروه غیر انتفاعی Open Interconnect Consortium، برای این منظور، پروژهای به نام Iotivity را در دست کار دارد. این کنسیرسیوم امیدوار است تا پروژه خود را به صورت یک استاندارد جهانی معرفی کند (شکل ۲).
مارک شاپنس، مدیر یکی از مدیران بخش نرمافزار در مرکز فناوری منبع باز اینتل و رییس گروه راهبردی IoTivity در اینباره میگوید: «این پروژه به دستگاهها اجازه میدهد تا یکدیگر را شناسایی و قابلیتهای یکدیگر را درک کنند و قابلیتهای ویژه کنترل امنیت را داشته باشند؛ اگر این پروژه شانس تبدیل شدن به یک استاندارد جهانی را داشته باشد، در نتیجه از اتوماسیون صنعتی، مراقبتهای بهداشتی و ماشینهای خودران پشتیبانی خواهد کرد که در مجموع، طیف گستردهای از دستگاهها و حوزهها را شامل میشود». مارک شاپنس در ادامه صحبتهای خود اضافه میکند: «انتظار نمیرود همه شرکتها و افراد، به یکباره به این پروژه محلق شوند. مایکروسافت کارها را به سبک خود انجام میدهد و اپل نیز رویه مشابهی را در نظر گرفته است» (شکل ۳).
اما زمانیکه اینترنت اشیا را در مقیاس جهانی، محور صحبتهای خود قرار میدهیم، آنگاه پلتفرم منبع باز، لینوکس جایگذاری شده و IoTivity یک زوج قدرتمند و مناسب برای ساخت اینگونه محصولات خواهند بود. این کنسیرسیوم در جولای 2014 میلادی با ابتکار اینتل و سامسونگ پایهریزی شد. این گروه در حال حاضر، غیر انتفاعی و بیش از پنجاه عضو دارد که از آن جمله میتوان به ایسر، سیسکو، دل، GE، سامسونگ، اچ پی، هانیول، زیمنس، لنوو و مک آفی اشاره کرد. اولین بار پیشنمایشی از چارچوب IoTivity در ژانویه سال جاری میلادی منتشر شد.
AllSeen Alliance؛ رقیبی قدرتمند
اما در طرف مقابل، بنیاد غیرانتفاعی لینوکس کنسرسیوم متفاوتی به نام AllSeen Alliance را تأسیس کرد (شکل ۴). محصول تولید شده این کنسرسیوم، چارچوب AllJoyn است که بیش از 150 عضو دارد. از جمله اعضای این کنسرسیوم میتوان به مایکروسافت، کوالکام، هایر، پاناسونیک، شارپ، Tp-Link، سونی، ال جی، D-Link، هانیول، اچ تی سی، لنوو، سیمانتک، Netgear و Verisign اشاره کرد. فلیپ دزوتل، مدیر ارشد IoT در کنسرسیوم AllSeen Alliance در اینباره میگوید:«AllJoyn دروازهای است که دسترسی از راه دور را به دستگاهها و کنترلهای مدیریتی دقیق دستگاهها، امکانپذیر میکند.
این پروژه، نه تنها به دستگاهها اجازه گفتوگو با دروازه و ارتباط با کلاود را میدهد؛ بلکه دستگاهها و برنامههای کاربردی میتوانند بهطور مستقیم و بدون نیاز به هیچ دروازهای، با یکدیگر به گفتوگو بپردازند؛ در حال حاضر، بیش از 100 محصول سازگار با این پروژه در بازار وجود دارند. من تصور میکنم؛ ما به اشیایی نیاز داریم که بهطور خاص کار کنند. ما به فناوریها و اشیایی مانند تلویزیونها، استریوها و سیستمهای گرمایشی که امروزه در زندگی روزانه از آنها استفاده میکنیم، نیازی نداریم. ما اشیایی میخواهیم که ضمن کار کردن، توانایی کار گروهی با یکدیگر را نیز داشته باشند» (شکل ۵).
کدامیک پیروز میدان خواهند شد؟
آنگونه که ونینبرگ گفته است، پروژه AllJoyn ارائه شده از سوی سازمان AllSeen Alliance، بهترین و شناخته شدهترین چارچوب منبع باز اینترنت اشیا است؛ اما هنوز خیلی زود است که این پروژه را برنده میدان بدانیم؛ اما در طرف مقابل، سازمان OIC اعضای بزرگ و شناخته شدهای دارد؛ در حالی که هر دو سازمان اعضای مشترکی دارند؛ اما در پشت صحنه، یکسری سازمانها مشغول بهکار هستند؛ اما این احتمال وجود دارد کشورهایی مانند چین، بر مبنای تعریف و استانداردهای خاص خودشان، به این میدان وارد شوند. ایامدی شرکتی است که پردازندههای ویژه دستگاههای IoT را تولید میکند. این شرکت، نگاه دقیقی به پروژههای منبع باز IoT دارد و به نظر میرسد ایامدی، به سمت سازمان AllSeen Aliance متمایل باشد؛ هر چند هنوز هیچگونه همکاری بینآنها رخ نداده است؛ در نتیجه، در آینده نزدیک شاهد خبرهای بزرگی در زمینه اینترنت اشیا خواهیم بود.
================================
شاید به این مقالات هم علاقمند باشید:
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟