نقد و نقدی بر نقد
پیسی ورلد در مقالهای به قلم کرک مکالهرن مینویسد: «هر دستگاهی که اين مقاله را روی آن مطالعه میکنيد، در يک کارخانه چهبسا در چين ساخته شده است. همه سازندگان بزرگ کامپيوتر محصولات خود را در اين کشور میسازند و سر هم میکنند. کشوری که از حيث رعايت حقوق کارگرانش شهرت مطلوبی ندارد. اپل نيز يکی از همان شرکتها است.» اپل از سال 2007 تاکنون درباره روند پيشرفت مسئوليت کارخانههای تأمينکننده محصولات خود گزارشهای منظمی را در وبسايتش منتشر کرده است (Supplier Responsibility Progress Reports) م2. موضوع اين گزارشها تلاشهای اپل برای بهبود اوضاع کارکنان خود است (گزارش سال 2014 را میتوانيد در این نشانی مطالعه کنيد.)
آيا اين کار تفاوتی هم در اوضاع ايجاد کرده است؟ اين موضوعی است که ريچارد بيلتون خبرنگار بیبیسی در پی پاسخ به آن بود. بیبیسی چندی پيش در برنامه روتين خود موسوم به پانوراما فيلم مستندی پخش کرد که میخواست دريابد پس از سلسله خودکشیهای شماری از کارکنان کارخانه فاکسکان (Foxconn) در سال 2010 که موج خبری و انتقادی بزرگی را پديد آورد و اعلام متعهد شدن اپل برای بهبود اوضاع در کارخانههاي عضو زنجيره تأمين محصولات اين شرکت، آيا تغییری در اوضاع پديد آمده است يا نه.
شکل 1: بهگفته گزارشگران پانوراما، بسياری از کارگران از شدت خستگی در ساعتهای کاری نيز بهخواب میروند.
فيلم با تيتر «واقعيت درباره اپل و آیفون شما» آغاز میشود و نخستين نماهای آن هواداران پروپاقرص اپل را در روز عرضه آیفون 6 نشان میدهد (برای رعايت انصاف بايد گفت که خود اين خبرنگار نيز در آغاز مستند اظهار میدارد که از کاربران محصولات اپل است و از يک آیفون و مکبوک استفاده میکند). سپس، مستند پانوراما به بررسی اين موضوع میپردازد که چرا اپل بيشتر سختافزارهای مورد نياز خود را در چين توليد میکند و پاسخ میدهد که هماکنون يک ميليون نفر به کار توليد محصولات اپل اشتغال دارند و جز چين هيچ کشور ديگری نمیتواند اين نيروی کار پرشمار را با هزينهای چنين اندک گرد هم آورد.
در ادامه، خبرنگار بیبیسی به پگاترون میرود. پگاترون کارخانهای است در منطقهای کوچک و بیروح در شانگهای و در حوالی آن اقامتگاههایی وجود دارند که بيشتر شبيه زندان هستند و هشتاد هزار کارگر اين کارخانه را در اتاقهای کوچک و پرجمعيت خود جای دادهاند. پس از خودکشی کارگران فاکسکان در سال 2010، اپل همکاری خود را با آن کارخانه متوقف و اين بار با پگاترون قرارداد همکاری امضا کرد. بهنظر میرسد در پگاترون نيز اوضاع بهتر از جاهای ديگر نيست. سه خبرنگار چينی بیبیسی برای اينکه بتوانند از وضعیت جاری پگاترون مستند تهيه کنند، بهعنوان کارگر برای کار در اين کارخانه ثبتنام کردند و سپس با دوربينهای مخفی خود فرآيند توليد، از استخدام کارگران گرفته تا آموزش آنها و همچنين روزهای کاری واقعی را بهتصوير کشيدند. فيلمهای ثبت شده با دوربينهای مخفی اين خبرنگاران، يادآور آگهی تبليغاتی معروف اپل در سال 1984 است که برای حمله به رقيبش (آیبیام) ساخته شده بود. با اين تفاوت که اين بار آن فضای شرارتبار کارخانهای است که محصولات اپل را توليد میکند. واقعيت موجود در پگاترون با آن آگهی قديمی که در آن محصولات اپل بهدقت و توسط روباتها ساخته میشدند، تفاوت فراوانی دارد. از همان لحظه ورود به کارخانه با کارگران بدرفتاری میشود. سر آنها داد میزنند، وادارشان میکنند تا پشت سر هم حرکت کنند و کارتهای شناسایی آنها را میگيرند تا هيچکدام محل کار خود را ترک نکنند (در حالی که در چين همه مردم بايد هميشه کارت شناسایی خود را همراه داشته باشند). ساعتهای کاری آنها بسيار طولانی است. آنها بايد در هر شيفت دوازده ساعت کار کنند و اغلب اضافهکاری اجباری دارند. بسياری از کارگران در وقتهای استراحت و حتی موقع آمادهسازی ماشينها خوابشان میبرد. وقتی پس از اين روزهای کاری طولانی به اقامتگاهها خود برمیگردند، آنقدر خستهاند که توان اندیشیدن به اسارت در اين خوابگاههای زندانگونه را ندارند.
آيا زنجيره توليد و تأمين محصولات اپل آنقدر بزرگ شده است که اين شرکت نتواند بر آن نظارت کند؟ آيا شرکتهایی مانند فاکسکان و پگاترون تنها بخشی از خواستههای اپل را آن هم با بیميلی برآورده میکنند؟
لی کوانگ از فعالان چينی نهاد China Labor Watch میگويد: «من فقط میخواهم مشتريان بدانند کارخانههایی که اپل آنها را اداره میکند، دل ندارند.» آيا زنجيره توليد و تأمين محصولات اپل آنقدر بزرگ شده است که اين شرکت نتواند بر آن نظارت کند؟ آيا شرکتهایی مانند فاکسکان و پگاترون تنها بخشی از خواستههای اپل را آن هم با بیميلی برآورده میکنند؟ اپل تا چه اندازه اطلاع دارد که واقعاً اوضاع از چه قرار است؟ بعيد است بازرسان خود اپل مواردی مانند آنچه در مستند پانوراما مشاهده میشود را به چشم خود ديده باشند. مکالهرن در ادامه مقاله خود مینويسد: «آيا منصفانه است که اپل بهخاطر همه اين مشکلات سرزنش شود؟» بهنظر او کارگرانی که محصولات سامسونگ، اچتیسی، سونی و... را در کارخانهها توليد میکنند نيز اوضاع يکسانی دارند. اپل هدف آسانی است؛ زيرا بزرگترين شرکت جهان کامپيوتر قلمداد میشود، اما شرکتهای ديگر چطور؟ هرچند بیبیسی به اين موضوع اشاره میکند که بسياری از شرکتهای ديگر نيز اين شيوه کارخانهداری را پی میگيرند، اما مثل خيلی وقتهای ديگر فقط اپل ديده میشود؛ زيرا بزرگترين هدف است. بهگفته مکالهرن، موضوعی که واقعاً بايد به آن پرداخت نيز همين است. اپل مالک اين کارخانهها نيست و تنها با آنها قرارداد همکاری دارد. اينها کارخانههای اپل نيستند که با کارکنان خود چنين رفتاری دارند. بهطور کلی، مشکل اصلی چين است که اوضاع نابسامانی را برای کارگران خود پديد آورده است. مکالهرن در ادامه مینويسد: «مايل است کارخانههای اين کشور را ببیند که برای شرکتهای ديگر تلفن میسازند. همچنين، کارخانههایی که اسباببازیهای ارزانقيمت سر هم میکنند و آنهایی که ابزار و کالاهای ديگری میسازند و ما آن کالاها را از آن کشور وارد میکنيم.» شايد شمار کارگرانی که محصولات اپل را سر هم میکنند يک ميليون نفر باشد، اما اين کمتر از يک درصد کل نيروی کار در کارخانههای چين است. در کارخانههای اسباببازی هم اوضاع بهتر از اين نيست و میتواند بسيار بدتر باشد.
مقاله بیبیسی درباره مستند «تعهدات نقض شده اپل»: بدرفتاری با کارگران در کارخانههای چينی توليد محصولات اپل
تصویربرداری از يکی از خطوط توليد آیفون 6 نشان داد که تعهدات اپل مبنی بر محافظت از کارگران معمولاً نقض میشوند. اين مستند دريافت که استانداردها درباره ساعتهای کار کارگران، کارتهای شناسایی، اقامتگاهها، ديدارهای کاری و کودکان کار در کارخانههای پگاترون ناديده گرفته میشود. اپل میگويد: «با نتيجهگيریهای اين برنامه بهشدت مخالف است. اين فيلم کارگران خستهای را نشان میدهد که در شيفتهای دوازده ساعته در کارخانههای پگاترون در بيرون شهر شانگهای بهخواب رفتهاند.» يکی از خبرنگاران ناشناس که بهعنوان کارگر در کارخانهای کار میکرد که قطعههای کامپيوترهای اپل را میساخت، با اينکه بارها يک روز مرخصی درخواست کرده بود، بايد هجده روز پيوسته (بدون تعطيلی) کار میکرد. خبرنگار ديگری که درازمدتترين شيفت کاریاش شانزده ساعت بود میگويد: «هر وقت به اقامتگاه برمیگشتم، نمیخواستم حرکت کنم... حتی اگر گرسنه بودم نمیخواستم از جايام بلند شوم و غذا بخورم. فقط میخواستم استراحت کنم. شب نيز بهخاطر استرس خوابم نمیبرد.»
بهبود پيوسته
اپل درخواست مصاحبه در اين برنامه را رد کرد، اما اظهار داشت: «هيچ شرکت ديگری را نمیشناسيم که بهاندازه اپل اوضاع منصفانه و امن کاری را تضمين کرده باشد... ما با تأمينکنندگان خود همکاری میکنيم تا کوتاهیهای صورت گرفته را شناسایی کنيم و شاهد بهبودی پيوسته و مؤثر هستيم، اما میدانيم کارمان بههیچوجه پايان نپذيرفته است.» اپل گفت: «چرت زدن در وقتهای استراحت يکی از رفتارهای عادی کارگران است، اما اين شرکت هر گونه شواهدی مبنیبر
اينکه کارگران در زمان کار نيز خوابيده بودهاند، بررسی خواهد کرد.» همچنين، اين شرکت به ساعتهای کار بيش از يک ميليون کارگر اشاره کرد و اينکه کارکنان پگاترون بهطور متوسط 55 ساعت در هفته کار میکنند.
وضعیت بد کاری در کارخانههای چين در سال 2010 نيز مورد توجه قرار گرفت؛ همان زمان که چهارده کارگر در شرکت فاکسکان، بزرگترين تأمينکننده قطعههای مورد نياز محصولات اپل، خودکشی کردند. اپل پس از آن خودکشیها مجموعه استانداردهایی را منتشر کرد که مشخص میکرد رفتار با کارگران کارخانه چگونه بايد باشد. اين شرکت برخی سازوکارهای توليدی خود را به کارخانههای پگاترون در بيرون از شهر شانگهای منتقل کرد.خبرنگاران مخفی بیبیسی که خود را بهجای کارگران پگاترون جا زده بودند، دريافتند اين استانداردها بهطور معمول در اين کارخانه ناديده گرفته میشوند. اضافهکاری بايد اختياری باشد، اما هيچيک از خبرنگاران گزينهای پيشرو نداشتند. علاوه بر ساعتهای کار بسيار، يکی از خبرنگاران بايد پيش و پس از کار اصلی خود ديدارهای کاری را نيز صورت میداد که بابت آنها پولی پرداخت نمیشد. يکی ديگر از خبرنگاران در اقامتگاهی ساکن بود که در آن دوازده کارگر در اتاقی کوچک جای داده شده بودند.
اپل میگويد: «مشکل اقامتگاههای پر شده بيش از ظرفيتشان اينک حل شده و اين شرکت تأمينکنندگان خود را ملزم کرده که اگر بابت ديدارهای کاری کارگران پولی پرداخت نشده است، اين پولها به آنها پرداخت شود.» پگاترون میگويد: «ادعاهای پانوراما را بهدقت بررسی کرده است و اگر در مجموعههای تحت رهبریاش تخلفی صورت گرفته باشد، اقدامات لازم را صورت خواهد داد.» اين کارخانه در اظهاراتی گفت: «ايمنی و سلامت کارگران اولويتهای ما هستند. ما استانداردهای بسيار بالایی را وضع میکنيم، برای مديران و کارگران آموزشهای دقيقی برگزار میکنيم و حسابرسانی مستقل از شرکت داريم که مرتباً از تأسيسات ما بازديد میکنند تا جاهایی را پيدا کنند که بايد بهبود يابند.»اوضاع خطرناک
پانوراما به زنجيره تأمين قطعات اپل در جزيره بانگای اندونزی سفر کرد. اپل میگويد: «اين کارخانه مختص تأمين مواد معدنی است، اما اين برنامه شواهدی يافت که نشان میداد قلع حاصل از معادن غيرمجاز نيز میتوانست وارد زنجيره تأمين محصولات اپل شود.» همچنین، آنها دريافتند کودکان در وضعیتی بسيار خطرناک با دست خالی سنگهای معدنی را برای استخراج قلع کندوکاو میکنند و ممکن است در صورت ريزش ديوارهای شنی يا گلی، معدنچيان زنده در آوار دفن شوند. ريانتو دوازده ساله يکی از اين کودکانی بود که با پدر خود در عمق 70 فوتی صخرهای شنی کار میکرد. او میگويد: «من نگران رانش زمين هستم. (اينکه) زمين از آن بالا به اين زير سر بخورد. ممکن است اين اتفاق بيفتد.»
پانوراما رد متخلفی را گرفت که از ناحيهای که ريناتو کار میکرد، قلع گردآوری میکرد. يکی از آنها گفت: «آنها قلع را به يکی از گدازگران در فهرست تأمينکنندگان اپل فروختند.»
جوهان موراد که يکی از کارخانههای گداخت فلز در فهرست اپل را اداره میکند، گفت: «70 درصد قلع صادر شده از معدنهای کوچک استخراج میشود.» او میگويد: «در کارخانه گداخت فلز هر چيزی از معدنهای بزرگ و کوچک وجود دارد. همه آنها قاطی هستند. شيوهای وجود ندارد که بتوان دريافت چه چيز غيرقانونی و چه چيز قانونی است.» اپل میگويد: «وضعيت پانگا با وجود دهها هزار معدنچی که قلع را به واسطههای پرشماری میفروشند، پيچيده است.» وی میافزايد: «سادهترين کار برای اپل اين خواهد بود که هر گونه قلعی که از معدنهای اندونزی میآيد، بهصورت يکسويه رد کند. اين امر برای ما آسان خواهد بود و بديهی است ما را از انتقاد مصون خواهد داشت. اما برای اپل شيوه منفعلانه و بزدلانهای است؛ زيرا در بهبود اوضاع کاری تأثيری نخواهد داشت. انتخاب ما اين بوده است که درگير کار بمانيم و تلاش کنيم تغييرهایی اساسی پديد آوريم.»منبع: بیبیسی، نوشته ريچارد بيلتون4
فراتر از چين
گزارشگران بیبیسی فقط به کارخانههای چين نمیپردازند، بلکه به اندونزی نيز سفر کردهاند تا ببينند کارگران چگونه برای استخراج قلع که يکی از مواد مهم در فرآيند توليد کامپيوترها و دستگاههای موبايل است، شنهای موجود در درياهای کمعمق را برای يافتن سنگ معدن میکاوند و به صخرههای مرجانی نيز آسيب میزنند. معدنچیان غيرمجاز در خشکی جنگلها را آتش میزنند، زمين را خشک میکنند و حتی با بهکار گرفتن کودکان به دنبال سنگ معدن میگردند. يکی از گدازگران بزرگ قلع در اين ناحيه میگويد: «بخشی از قلع را از کودکان میخرد که آنها نيز قلع را از معدنچيان کوچکتر خريداری میکنند. از اينرو، بهنظر میرسد برخی از اين سنگ معدن غيرقانونی استخراج میشود و سرانجام، بخشی از اين قلع غيرمجاز برای لحیمکاری محصولات اپل بهکار میرود.» از ديد مکالهرن کمی شگفتآور است که توليد محصولات اپل در اين کارخانهها تا اين اندازه متکی به نيروی انسانی است؛ زيرا او انتظار داشت در آن کارخانهها روباتهای بيشتری مشغول بهکار باشند. در اين فيلمها مشخص نيست چه کارهایی را انسانها انجام میدهند و اين کارها در کل زنجيره توليد محصولات اپل چه جايگاهی دارند (بهنظر میرسد کارگرانی که در اين فيلم نشان داده شدهاند، مشغول آزمایش دستگاهها هستند). آيا ديگر مراحل توليد آیفونهای اپل نيز چنين اوضاعی دارند؟
مکالهرن با طرح اين پرسش که «آيا اپل واقعاً مقصر است؟» به نهاد China Labor Watch اشاره میکند که در گزارشهای خود درباره چگونگی استفاده از کودکان در يکی از کارخانههای سامسونگ و نيز بهرهکشی از کارگران در کارخانههای اسباببازی سخن گفته است. همچنين، وبسايت اين نهاد حاوی گزارشی از سال 2013 است که به تعهدات عملنشده اپل پرداخته و بهنظر میرسد بیبیسی نيز در مستند خود از اين گزارش بهعنوان منبع استفاده کرده است. در هيچ بخشی از شناسنامه فيلم به اين موضوع اشاره نشده و گفته نشده است که آيا ضبط فيلم توسط دوربين مخفی نتيجه بررسی هجده ماهه خبرنگاران در پگاترون است يا نه.
«عميقاً آزرده»
جف ويليامز نایب ریيس عملیات اپل در واکنش به مستند بیبیسی با ارسال ايميلی3 به همه کارکنان شرکت در بريتانيا نوشت: «او و تیم کوک از اظهارات مستند فوق مبنی بر اينکه اپل در زنجيره تأمين محصولات خود تعهداتش را درباره کارگران ناديده میگيرد يا مشتريان را به هر روی گمراه میکند، عميقاً آزرده شدهاند.» بهگفته ويليامز: «اپل پيشتر اطلاعاتی را با بیبیسی بهاشتراک گذاشته بود که در نسخه نهایی فيلم به اين اطلاعات هيچ اشارهای نشده است.» از ديد مکالهرن، بديهی است کارگران شاغل در کارخانههای کشورهای در حال توسعه، چه کارخانههای توليد لباس که اوضاع سختی بر آنها حکمفرما است و چه کارخانههایی که ابزارهای فناورانه در آنها ساخته میشود، با وضعیت کاری نامطلوبی روبهرو هستند. ضروری است که به آنها توجه و برای بهبود وضعيتشان تلاش شود. اما منحصر شدن انتقادها به اپل، به اين علت که اين شرکت هدف آسانی است، کار روزنامهنگاری پيشپاافتادهای است. بايد بررسی شود که آيا اپل برای تغيير نحوه رفتار کشورها با کارگرانشان بهاندازه کافی میکوشد يا نه. آيا اپل میتواند بهتنهایی اين اوضاع را تغيير دهد؟ برای برچيدن اين وضعيت اسفبار نه تنها اپل، بلکه همه شرکتهایی که توليد کالاهایشان را به کارخانههای چينی میسپارند، بايد مورد توجه و بررسی قرار بگيرند. همچنين، نبايد اجازه داد تا ديگران نيز چنين رويهای را پی بگيرند.
برگزيدهای از نامه اپل به کارکنان خود در بريتانيا
همانگونه که میدانيد، اپل خود را برای پيشرفت حقوق بشر و برابری در سراسر جهان وقف کرده است. ما درباره چالشهایی که با آنها روبهرو هستيم صادقيم و بهسختی میکوشيم تا تضمين کنيم با مردمی که محصولات ما را میسازند با احترام و نيکی برخورد میشود که سزاوار آن هستند. شب گذشته، برنامه پانورامای بیبیسی آن ارزشها را زير سؤال برد. من و تیم (کوک) همچون بسياری از شما از اين اظهارات مبنی بر اينکه اپل تعهدهای خود در برابر کارگران زنجيره تأمين (محصولاتش) را نقض میکند يا اينکه ما مشتريانمان را به هر روی گمراه میکنيم، عميقاً آزرده شديم. مايل هستم واقعيتها و ديدگاهی را فراروی شما قرار دهم که همه آنها را پيشتر با بیبیسی بهاشتراک گذاشته بوديم، اما آشکارا در برنامه آنها ناديده گرفته شد. پانوراما درباره (فرآيند) استخراج قلع در اندونزی اوضاع تکاندهندهای را بهنمايش گذاشت. اپل بهصورت عمومی اعلام کرده است قلعی که از اندونزی میآيد، سر از محصولات ما درمیآورد و بهنظر میرسد بخشی از آن قلع از معدنهای غيرمجاز میآيد. واقعيتها به شرح زير هستند.
دهها هزار نفر از کارگران معدنچی، قلع را بهوسيله تعداد زيادی واسطه به گدازگرانی میفروشند که قلع مورد نياز تأمينکنندگان (محصولات) را فراهم میآورند. آنها نيز آن (قلع)ها را به (بازارهای گوناگون) جهان میفروشند. دولت به اين موضوع توجه نمیکند و در زنجيره تأمين کشورهای در حال توسعه تباهی گستردهای وجود دارد. گروه ما به همان بخشهایی از اندونزی که بیبیسی از آنها ديدار کرده بود سر زد و البته ما از آنچه در آنجا میگذرد متأثر هستيم. اپل دو گزينه دارد. میتوانيم تضمين دهيم که همه تأمينکنندگان ما قلع را از گدازگران خارج از اندونزی خريداری کنند که شايد برای ما سادهترین کار باشد و بديهی است ما را از انتقادها مصون خواهد داشت. اما اين شيوهای منفعلانه و بزدلانه خواهد بود؛ زيرا برای بهبود وضعيت کارگران اندونزيایی يا محيط زيست کاری انجام نمیدهد. اپل بخش اندکی از قلع استخراج شده از آنجا را بهکار میبرد. ما شيوه دوم را برگزيديم که درگير ماندن در کار و تلاش برای پيشبرد راهکاری مشارکتی است.برای ايجاد کارگروه قلع اندونزی
(Indonesian Tin Working Group) با ديگر شرکتهای فناوری پيشگام شديم. اپل مصمم است سيستمی را بيابد و اجرا کند که گدازگران را در مقام پاسخگویی قرار میدهد و در نتيجه ما بتوانيم بر معدنکاوی کارگری در اندونزی تأثيرگذار باشيم که میتواند رويکردی مانند ساماندهی مواد معدنی قانونی باشد که در گذر زمان در جمهوری دموکراتيک کنگو به موفقيت رسيد. ما در پی آن هستيم نتايج مشابهی را در اندونزی بهبار آوريم که کار درست همين است.
پانوراما درباره اقدام ما برای اوضاع کار در کارخانههایمان ادعاهایی را مطرح میکند. ما هيچ شرکت ديگری را نمیشناسيم که بهاندازه اپل وضعیت منصفانه و ايمن کار را تضمين، مشکلات را شناسایی و بررسی، موقع سر بر آوردن مشکلات آنها را رفع و پيگيری کند و سازوکارهای تأمينکنندگان آن شفاف باشد.
میخواهم بدانيد که بيش از 1400 نفر از همکاران اپلی شما در چين مستقر شدهاند تا سازوکارهای توليدی ما را مديريت کنند. آنها پيوسته در اين کارخانهها هستند. مهندسان و مديران مستعدی که همزمان انسانهای مشفقی نيز هستند. آموزش ديدهاند تا وقتی متوجه خطرهای ايمنی يا بدرفتاری شدند، آن را آشکارا اعلام کنند. همچنین، گروهی متخصص داريم که منحصراً بر اجرای دستورالعمل تأمينکنندگان محصولات (Supplier Code of Conduct) در زنجيره بزرگ تأمينکنندگان ما نظارت دارند.
فقط در سال 2014 گروه مسئوليتپذيری تأمينکنندگان (Supplier Responsibility) در عمق زنجيره تأمينکنندگان ما 630 بررسی دقيق فراگير و شخصی صورت داد. اين بررسیهای دقيق شامل گفتوگوهای رو در رو با کارگران، بدون حضور مديران و به زبان مادری آنها است. گاهی منتقدان بهگونهای به شناسایی مشکلات اشاره میکنند که گویی شاهدی است بر اينکه آن فرآيند پاسخگو نيست. واقعيت اين است که ما در هر بررسی دقيق مواردی از نقض مقررات را پيدا کردهايم و مهم نيست شرکتی که بررسی کردهايم تا چه اندازه بزرگ بوده است. ما مشکلاتی را میيابيم، بهبودهایی را صورت میدهيم و سپس سطح (استانداردها) را ارتقا میبخشیم.
گزارش پانوراما ادعا میکند که اپل اوضاع کار را بهبود نمیدهد. اجازه دهيد به شما بگويم، هيچ چيز نمیتواند فراتر از حقيقت باشد. در زير تنها چند نمونه مطرح میشود. چند سال پيش، بخش عمده کارگران در زنجيره تأمين ما نهايتاً شصت ساعت در هفته کار میکردند و بيش از هفتاد ساعت در هر هفته امری معمول بود. پس از سالها پيشرفت کند و محدوديتهای صنعتی، اپل تصميم گرفت تا با ردگيری ساعتهای هفتگی بيش از يک ميليون کارگر به اين مشکل يورش ببرد و بهسازیهای مورد نياز تأمينکنندگان ما را صورت دهد و نتايج را ماه به ماه در وبسايت ما نمايش دهد، چيزی که هيچ شرکت ديگری هرگز انجام نداده بود... امسال، تأمينکنندگان ما بهطور متوسط در برقراری قانون محدوده شصت ساعت کار در هفته به موفقيت 93 درصدی دست يافتند. ما میتوانيم بهتر از اين هم باشيم و خواهيم بود.
حسابرسان ما نخستين کسانی بودند که مجموعهای از دلالان بیوجدان نيروی انسانی را که گذرنامههای کارگران را ضبط میکردند و آنها را وامیداشتند تا دستمزدهای گزافی را بپردازند شناسایی و نابود کردند. تا به اين تاريخ، ما به کارگران کمک کرديم بیست ميليون دلار از حقوق خود در (نتيجه) چنين پرداختهای گزافی را پس بگيرند. ما میدانيم که مشکلات زيادی آن بيرون وجود دارد و کار ما هرگز پايان نپذيرفته است. تا زمانی که با هر شخصی در زنجيره تأمين ما با احترام و نيکی رفتار نشود که سزاوار آن است، از پای نخواهيم نشست. اگر مايل هستید درباره برنامه مسئوليتپذيری تأمينکنندگان ما بيشتر بدانيد، شما و مشتريان خود را دعوت میکنم تا از وبسايت ما در نشانی apple.com/supplierresponsibility بازديد کنيد.
از وقت و پشتيبانی شما متشکرم - جفمنبع: تلگراف، نوشته جف ويليامز نایب ریيس سازوکارهای اپل
وريته موافق است، اما نه با اپل
جانی ايوانز از کامپيوتر ورلد از ديگر خبرنگارانی است که در مقالهای کوتاه، به طرح ادعای پانوراما مبنی بر نقض تعهدهای اپل درباره بهبود وضعيت کارگران و رد شديد ادعای فوق از سوی اين شرکت پرداخته است. در بخشی از نوشته او میخوانيم: «دن ويدرمن از سازمان وريته (Verité) که برای بهبود اوضاع کار و پيشگيری از نقض حقوق بشر میکوشد، با ناديده گرفته شدن حقوق کارگران از سوی کارخانههای تحت پوشش اپل موافق است، اما با رويکرد بیبیسی نسبت به اين موضوع نه.» از ديد ويدرمن: «اپل اگر نگوييم بيشتر، اما بهاندازه هر شرکت بزرگ ديگری در حيطه الکترونيک چنين عملکردی دارد.
پس از پخش مستند بیبیسی اپل اظهار داشت که همه اداعاهای مطرح شده در اين فيلم را بررسی خواهد کرد.» جف ويليامز گفت: «همه اتهامها را با جديت پيگيری خواهيم کرد و هر ادعایی را بررسی میکنيم. ما میدانيم (در آنجاها) مشکلات زيادی وجود دارد و کار ما هرگز پايان نپذيرفته است. تا زمانی که با همه اشخاص (شاغل) در زنجيره تأمين (محصولات) ما با احترام و نيکی که سزاوارشان است رفتار نشود، از پای نخواهيم نشست.» يکی از مواردی که ويليامز و به گفته خود او تیم کوک را عميقاً آزرده کرد، اين بود که اپل پيش از اين، واقعيتها و ديدگاههای کميتههای حقوق بشر درباره عملکرد اين شرکت را با دستاندرکاران برنامه پانوراما بهاشتراک گذاشته بود، اما در نسخه نهایی مستند بیبیسی به هيچيک از آنها اشارهای نشده است. البته اپل میپذيرد که بايد تلاشهاي خود را برای تأمين حقوق کارگران افزايش دهد. ويليامز در بخشی از ايميل خود خطاب به کارکنان اپل در بريتانيا نوشته بود: «واقعيت اين است که ما در هر بررسی دقيق مواردی از نقض مقررات را پيدا کردهايم و مهم نيست شرکتی که بررسی کردهايم تا چه اندازه بزرگ بوده است. ما مشکلاتی را میيابيم، بهبودهایی را صورت میدهيم و سپس سطح (استانداردها) را ارتقا میبخشيم.»
نهاد China Labor Watch نيز در سال 2014 دو مورد از نقض حقوق کارگران را در دو شرکت Catcher و Jabil Circuit شناسایی کرده بود که شايد در گزارش آتی FLA Apple و گزارش سالانه پيشرفت مسئوليت تأمينکننده اطلاعات بيشتری درباره آنها منتشر شود.
شکل 2: اپل در تازهترين گزارش Supplier Responsibility Progress گفته است که در سال 2013 ميلادی 31 بازرسی از پيش اعلام نشده صورت داده است.
همچنين، پانوراما اپل را به استفاده از قلعهایی متهم کرده بود که کودکان اندونزيایی استخراج میکنند و البته اين موضوع را ثابت نکرده بود (شايد به علت اینکه واسطههای زيادی در اين کار دست دارند و ردگيری قلع از زمان استخراج تا وقتی به کارخانههای توليد محصولات اپل میرسند کار سخت و پيچيدهای است). اما بهنظر میرسد در اين گونه موارد طرح اتهام ثابت نشده کار نادرستی باشد. البته اين اتهامزنی برای پانوراما پيامدهایی هم داشته است. يک بار پس از آنکه اين برنامه شرکت پريمارک را متهم کرد که برای توليد پوشاکهای خود کودکان را بهکار وا میدارد، ناچار شد عذرخواهی کند. اپل در پاسخ به ادعای پانوراما گفته است که به ايجاد اکوسيستمی امن و قانونی برای استخراج قلع در اندونزی کمک میکند و از اين رو، به عضويت کارگروه قلع اندونزی درآمده است. کارگروه قلع اندونزی نهادی متشکل از شرکتهایی است که ادعا میکنند میکوشند نقض حقوق بشر در زنجيره تأمين محصولات گوناگون را متوقف کنند.
جانی ايوانز در پايان مقاله خود مینويسد، بهنظر او اگر پانوراما به سه پرسش زیر پاسخ میداد، موقعيت نیرومندتری میداشت:
1. چرا در فيلم از بيان واقعيتها و ديدگاههای کميتههای حقوق بشر درباره اپل سر باز زد؟
2. وقتی پانوراما گزارشگران خود را به پگاترون فرستاد، با چه شرکتهای ديگر توليدکننده دستگاههای الکترونيک کاربردی (در صورت وجود) همکاری کرد؟
3. آيا پانوراما اوضاع ديگر شرکتهایی را نيز که عضوی از زنجيره تأمين محصولات الکترونيک کاربردی هستند بررسی میکند؟ اگر نه، چرا؟
وی میافزايد: «طبق اظهارات اپل، پرسشهای نخست از اين رو اهميت ويژهای دارند که آنچه پانوراما از اوضاع کار در پگاترون نشان داده است، اينک رفع شدهاند. اگر خود اپل در گزارشهای خود به چنين مشکلی اشاره کرده و گروه پانوراما اين موقعيت را يافته بود تا آن را بررسی کند (يا برعکس)، پس چرا از آن سخنی نگفته است؟»
پینوشت:
1. فيلم مستند بیبیسی درباره پگاترون و استخراج قلع در اندونزی. بهنوشته سايت بیبیسی مشاهده آن تنها برای کاربرانی ممکن است که بهوسيله آیاسپیهای بريتانيا از سايت بازديد میکنند
2. گزارشهای Responsibility Progress Supplier
3. متن کامل ايميل جف ويليامز
4. مقاله ريچارد بيلتون از سايت بیبیسی درباره مستند پانوراما با موضوع تعهدات نقض شده اپل
منابع:
- پیسی ورلد
- کامپيوتر ورلد
- بیبیسی
- تلگراف
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟