خیلیها بر این باور بودند که گری بزودی مسیر رشد و شکوفایی را طی خواهد کرد، اما به ناگهان همه چیز تغییر کرد و متوقف شد. یک توقف دلخراش. این اتفاق را میتوان به نوعی چرخش سرنوشتساز وقایع توصیف کرد. اگر میپرسید که گری کیلدال کیست، باید بگوییم که او کسی است که اگر در زمان و مکان مناسبی قرار میگرفت، میتوانست به اندازه بیل گیتس مشهور و ثروتمند باشد. او یک رویاپرداز فناوری بود، یک مهره اصلی در توسعه محاسبات شخصی در دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی.
گری کار خود را به عنوان استاد ریاضیات در مدرسه عالی نیروی دریایی در مونتری کالیفرنیا آغاز کرد. با وجود پیشینهای که در ریاضیات داشت، به سمت برنامهنویسی گرایش پیدا کرد. در سال 1972، دکترای خود را در رشته علوم کامپیوتر دریافت کرد و مشاور شرکت اینتل شد. تقریباً در همین زمان بود که گری نرمافزار سیستمی را برای ریزپردازنده اینتل 4004 توسعه داد. گری آن را PL/M ( زبان برنامهنویسی برای میکروکامپیوترها) نامید. مدتی بعد، او CP/M (برنامهنویسی کنترلی برای ریزکامپیوترها) را ارائه کرد که میتوانست به ریزپردازنده در کنترل یک درایو فلاپی کمک کند. ظاهراً، CP/M نتوانست نظر مدیران ارشد اینتل را جلب کند و بنابراین آنها تصمیمی برای استفاده از آن نداشتند. گری که با پاسخ سردی از سوی مدیران اینتل مواجه شده بود، به همراه همسرش دوروتی تصمیم گرفتند تا تمام توانشان را به کار بگیرند و CP/M را کامل کنند. این زوج، شرکتی به نام Intergalactic Digital Research در کالیفرنیا، راهاندازی کردند. بعدها در سال 1977، آنها این شرکت را تحت عنوان Digital Research Inc. (DRI) ثبت کردند. قبل از به وجود آمدن CP/M، هر کامپیوتری باید یک نرمافزار اختصاصی داشت. گری این وضعیت را تغییر داد. تا سال 1979، CP/M محبوبترین سیستمعامل 8 بیتی در جهان بود. شرکتهای ریزپردازنده همچون IMSAI 8080، North Star و Osborne همگی با CP/M کار میکردند.
در همان زمان، یک شرکت نه چندان شناخته شده به نام Traf-O-Data که توسط بیل گیتس و پل آلن اداره میشد نیز از CP/M برای جمعآوری دادهها از سرعت سنج جادهها استفاده میکرد. در اواخر دهه 70، امواج تغییر، میکروکامپیوترها را هم دربر گرفت و آنها را حذف کرد. گری قصد داشت این تغییر را از سوی میکروکامپیوترها به سمت کامپیوترهای شخصی ببرد. کاری که هرگز موفق به انجام آن نشد.
استیو وزنیاک با اولین کامپیوتر شخصی اپل در سال 1976 وارد بازار شد و خیلی زود دیگران نیز به دنبال آن روانه این عرصه شدند. بازار کامپیوتر شخصی در عرض سه سال به یک میلیارد دلار رسید. طولی نکشید که شرکت آیبیام غول فناوری آن زمان متوجه این موضوع شد و تصمیم گرفت که وارد این معرکه شود. شرکت آیبیام میدانست که برای ورود به بازار کامپیوتر شخصی دیر شده است و باید با تمام نیرو و قوای خود وارد عرصه شود. در سال 1981، تیم توسعهدهندگان آیبیام که وظیفه ساخت اولین کامپیوتر شخصی این شرکت را بر عهده داشت، تصمیم گرفتند به منظور تسریع ورود خود به بازار کامپیوترهای شخصی، قطعات آماده مصرف را به همراه نرمافزار خریداری کند. بیل گیتس و مایکروسافت در اوایل دهه 80 در حال پیشرفت بودند. آیبیام به سراغ گیتس رفت و او به شرکت DRI اشاره کرد و گفت که مایکروسافت هنوز سیستمعاملی برای خودش نساخته است. با این حال، تیم حقوقی آیبیام قبل از ترک آنجا، از بیل گیتس خواستند تا قرارداد عدم افشای اطلاعات را امضا کند.
اشتباه کار کجا بود؟
داستان از این قرار است که بیل گیتس با گری کیلدال تماس میگیرد تا او را از ورود گروه مهمی از افراد آگاه کند. با این حال، قرارداد عدم افشای اطلاعات او با شرکت آیبیام مانع از آن میشد تا گیتس بتواند نامی از آن شرکت و ملاقاتشان ببرد. متاسفانه، گری نتوانست از حرفهای گیتس سردربیاورد و پیام رمزآلود او را رمزگشایی کند و با هواپیمای شخصی خود عازم سفر شد.
وقتی آیبیام به سراغ گری رفت، او در خانه نبود. همسرش دوروتی و تیمی از وکلای شرکت DRI با تیم آیبیام ملاقات کردند و ظاهراً نتوانستند اعتماد آنها را جلب کنند. آیبیام به دنبال یک مجوز دائمی برای CP/M بود که دوروتی از انجام آن امتناع کرد. بهعلاوه، آیبیام از دورتی میخواست یک قرارداد عدم افشای اطلاعات یک طرفه امضا کند که او و تیمش راضی به انجام آن نشدند. از زمانی که گری با تیم آیبیام ملاقات کرد زیانهای زیادی به او وارد شد. گری میخواست حق امتیاز پایه CP/M را بفروشد، اما نام آنرا حفظ کند. آیبیام میخواست به یکباره هزینه آنرا پرداخت کند و همه چیز را در اختیار داشته باشد. در نتیجه، تیم آیبیام با عصبانیت آنها را ترک کردند و به سراغ بیل گیتس رفتند، کسی که وجود یک فرصت طلایی را احساس میکرد. تنها مشکل این بود که مایکروسافت هنوز سیستمعاملی نداشت. برای حل این مشکل، بیل گیتس به سرعت به سیاتل کامپیوترز (Seattle Computers) که یک تولیدکننده تجهیزات CP/M بود رفت و پیشنهاد ساخت سیستمعاملی بهنام Q-DOS را داد. Q-DOS مخفف سیستمعامل Quick and Dirty Operating System بود. مایکروسافت نام Q-DOS را به MS-DOS تغییر داد و آنرا به آیبیام عرضه کرد. این موضوع باعث ناراحتی گری شد. آیبیام که متوجه این تخلف قانونی شده بود، با راهحلی به گری نزدیک شد که هم به MS-DOS مایکروسافت و هم به CP/M شرکت DRI دسترسی داشته باشد و این امکان را برای مشتریان فراهم کند تا انتخابی متناسب با نیاز کاری خود اتخاذ کنند.
سردرگمی حاکم
زمانی که تبلیغات هر دو محصول از سوی آیبیام انجام گرفت، DRI با شوک ناخوشایندی مواجه شد. بیل گیتس قیمت 40 دلار را برای MS-DOS تعیین کرده بود در حالی که CP/M-86 گری به قیمت 240 دلار فروخته میشد. یک شکاف قیمتی بزرگ 1 به 6. برخی از کارمندان این شرکت بعدها عنوان کردند که آیبیام آگاهانه قیمت CP/M را شش برابر بیشتر از MS-DOS تعیین کرده بود. این شرکت هرگز قصد نداشت به توافق با DRI احترام بگذارد و به دلیل وجود برخی لابیگریها و نفوذها و نقش مادر بیلگیتس در متقاعد کردن هیئت مدیره آیبیام در بستن قرارداد با پسرش به سیستمعامل مایکروسافت تمایل داشت. مایکروسافت بازی را به نفع خود تغییر داد و جهان را تسخیر کرد. شرکت DRI و گری کیلدال که ضربه بزرگی را متحمل شده بودند و متوجه شده بودند که چگونه آیبیام آنها را دور زده است، این صنعت را به دست فراموشی سپردند.
پایان راه
زندگی گری همانند زندگی آیبیام پس از بستن قرارد نبود. در سال 1991، او DRI را به عنوان آخرین تلاشش برای مبارزه با مایکروسافت به Novell فروخت. اما، در این کار هم شکست خورد. این ناکامیها ضربه سنگینی به وی وارد کرد. هر کجا میرفت صحبت از آیبیام، مایکروسافت و سفر هوایی آنروزش به میان میآمد. نتیجه این شد که او به الکل روی آورد و ارتباطات حرفهای خود را قطع کرد. در سال 1991، او در یک برنامه فناوری معروف، به نام تاریخ کامپیوتر (The Computer Chronicles) که از سال 1985 در تلویزیون مجری آن بود، حضور نیافت و بعد بدترین حادثه برای او اتفاق افتاد. در سال 1994، او در کافه دوچرخهسواران وارد نزاع شد و به دلیل جراحات وارده به سرش درگذشت و این بود پایان غمانگیز یک زندگی که پر از شور و انگیزه بود.
ناپدید شدن در پاورقی تاریخ
این یک واقعیت پذیرفته شده است که تاریخ همیشه برندگان را به خاطر میآورد. بازندگان اغلب در حد پارقیهای گذشته تنزل مییابند و گاهی هم به کلی ناپدید میشوند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان قدیمی دنیای فناوری، این سیستمعامل گری کیلدال بود که امپراتوری بیلگیتس را پایهریزی کرد، اما اینکه آیا گیتس حق داشت فرصتی که برای بار دوم به سراغش رفته بود را با آغوش باز بپذیرد یا رد کند جای بحث زیادی دارد. گری کیلدال در مصاحبهای که با روزنامه سیاتل پست اینتلیجنسر در 8 مه 1991 تحت عنوان «بیلگتیس: ذهن و پول»، پس از این اتفاقات انجام داد، گفت: «از بیل گیتس بپرسید که چرا رشته در تابع 9 سیستم عامل MS-DOS با علامت دلار پایان میپذیرد، او هیچگاه به شما پاسخ نخواهد داد، زیرا تنها من دلیل این موضوع را میدانم.» در سال 1995، یک مستند تلوزیونی برای ادای احترام به زندگی گری که در 11 ژوئیه 1994 درگذشته بود، منتشر شد. در این مستند، گزارشهای مستقیمی از افرادی وجود دارد که شخصاً گری را میشناختند و برداشت خود را از رویدادهای آن زمان داشتند. دو مورد از این نقطه نظرات جالب است:
- گری در واقع، با یکی از هواپیماهای شخصی خود پرواز کرد، اما نه به این دلیل که از اهمیت آن ملاقات مهم غافل بود. او میخواست به همراه یکی از کارمندانش، تام رولاندر، در جلسه مهم دیگری شرکت کند. هنگامیکه تیم آیبیام در محل کار وی با وکلا و همسر او درباره این قرارداد صحبت میکردند، شرایط عدم افشای اطلاعاتی که ارایه کردند به اندازهای غیرقابل قبول بود که از امضای آن خودداری کردند.
- دوستان گری و همکاران گری میگویند که او فردی با ذهن کاری باز و فوقالعاده بود. او در این زمینه بسیار جلوتر از زمان خود بود و اخلاق او بیشتر به اخلاقیات جامعه منبع باز امروزی شباهت داشت تا یک تاجر رقابتی.
چه درسی میتوان از داستان باورنکردنی و غمانگیز گری کیلدال گرفت؟
احتمالاً بسیاری از ما از عمق وجودمان میترسیم و فکر میکنیم که ممکن است اشتباه مشابهی را از روی تنبلی یا سهلانگاری انجام دهیم. اما شنیدن صحبت همکاران گری میتواند دیدگاه کاملاً متفاوتی به ما بدهد. در زمان وقوع این اتفاقات، مایکروسافت تنها یک شرکت نوپای کوچک بود. پس منطقی است که فکر کنیم کسی در اوایل کار خود معامله با آیبیام را یک فرصت بزرگ ببیند، بخصوص کسانی که بیشتر نگران موفقیت مالی شرکت هستند تا تمایل به نوآوری.
از سوی دیگر، گری به دلیل مشارکتهای متعددی که داشت بسیار مورد احترام بود. علاوه بر CPM، او همچنین مسئول توسعه سیستم بایوس و فناوری CD-ROM شامل اولین دایرهالمعارف دیجیتالی آن زمان بود. شاید اشتیاق گری برای بهاشتراکگذاری آشکار دانش و هیجان خودش در مورد اختراعاتش عامل سقوط او شد یا شاید اشتباه او در بهاشتراکگذاری کارهایش با آدمهای اشتباه دلیل سقوط وی بود. گری در سن 52 سالگی درگذشت، قضاوتهای بیوقفه او در مورد معاملهاش با آیبیام، عاقبت او را افسرده و به سمت اعتیاد به الکل کشاند. یک سال قبل از مرگش، او کتابی به نام اتصالهای کامپیوتر نوشت که در آن به ظاهر داستان خود را افشا میکند. متاسفانه، گری قبل از چاپ این کتاب از دنیا رفت. نسخه خطی این کتاب هم اکنون در اختیار فرزندان او قرار دارد و آنها تصمیم گرفتند به غیر از چند فصل اول، کتاب را منتشر نکنند.
گری کیلدال در آخرین جملهای که در ارتباط با فناوری اطلاعات به زبان آورد اینگونه گفت: «من از مدیران ارشد سازمانها و مسئولات مراکز آموزشی انتظار زیادی داشتم. من از آنها انتظار داشتم تا اندازهای مفاهیم جذاب زبان برنامهنویسی لیسپ (LISP) که در هوش مصنوعی استفاده شده و در زبان لوگو تجسم یافته بود را درک کنند و همگان را با توانایی این زبان برنامهنویسی قدرتمند آشنا کنند. آن موقع بود که فهمیدم کامپیوترها برای پول درآوردن ساخته شدهاند نه برای ذهن.»
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟