ساعت در حال نزدیک شدن به 10 صبح است و من میدانم که این مقاله را تا زمان مقرر به پایان خواهم رساند. پس بهجای اینکه با عصبانیت و بیحوصلگی یکسری کلمات را تایپ کنم، پاهایم را دراز کردم. ازآنجاکه به ورزش فوتبال علاقه دارم، کمی به تیم فانتزی خودم فکر کردم. از پنجره اتاقم به فضای بیرون خیره شدم، یکی از ویدیوهای TED Talk را تماشا کردم، کمی پیادهروی کردم، سپس نگاهی به فهرست کارهایی انداختم که باید انجام میدادم. آیا کار مهم دیگری هم هست که باید انجامش دهم؟
آیا واقعا براساس تصورم آدم کارآمد و سازندهای نبودم؟ البته بعضی روزها حس تنبلی وجود دارد. در برخی مواقع، به زمانی برای استراحت کردن نیاز داریم تا دوباره شارژ شویم و تمرکزمان را بهدست آوریم. هیچکدام از این دو حالت بد نیستند، اما مطمئنا دوست ندارید در حلقه ترسآور تنبلی گرفتار شوید، زیرا در نهایت میتواند به عادت تبدیل شود.
تنبلی و افسردگی شغلی دو مفهوم نزدیک به هم هستند اما با تشابهات کمی
زمانیکه صحبت از افسردگی شغلی به میان میآید، منظور ما انجام کاری است که بارها و بارها در یک روز، یک هفته، یک ماه و یک سال بدون وقفه انجام میدهیم، بدون آنکه تنوعی در آن وجود داشته باشد. زمانیکه نخستین روز کاری خود را آغاز میکنید حسابی با نشاط هستید. کارها را سر وقت انجام داده، پیشنهادهایی ارائه کرده و در اغلب موارد کارها را سریعتر از زمان موعد به سرانجام میرسانید. اما بهمرور زمان که یک کار را بهطور مکرر انجام دهید و هیچگونه نشانهای از تشویق یا ترفیع موقعیت شغلی در آن وجود نداشته باشد، بهتدریج در حلقهای از تکرار گرفتار میشوید که یک کار را درست همانند یک ماشین و بدون ذرهای تفکر درباره آن انجام میدهید. نخستین نشانه افسردگی شغلی بیمیلی به انجام کارها است. در ابتدا انجام یک کار را از صبح به عصر موکول میکنید، در زمان عصر احساس میکنید حوصله انجام آنکار را ندارید و در نهایت تصمیم میگیرید کار خود را فردا به سرانجام برسانید. فردا که میرسد مشاهده میکنید، کار دیروز انجامنشده و کار امروز هم مانده است. بهتدریج نسبت به انجام کارها بیحوصله میشوید. کار بهجایی میرسد که در نهایت با توجه به اینکه برای امرار معاش به آن شغل نیاز دارید، تصمیم میگیرید برای مدتی کوتاه یا بلند از شغل خود خارج شوید. به این امید که شاید حالتان بهتر شود. پاراگرافی که خواندید نشانههایی از افسردگی شغلی است که چالز چاپلین سالها پیش بهخوبی آنرا به تصویر کشید. اما تنبلی موضوعی است که با افسردگی متفاوت بوده و بد نیست بدانید در برخی موارد بهتر است انجام برخی از کارها را به تعویق بیندازید. اما چرا؟
به تعویق انداختن کارها خیلی هم وحشتناک نیست
اول از همه باید بگویم به تعویق انداختن کارها همیشه هم چیز بدی نیست. در واقع، فوایدی هم دارد. شما زمان بیشتری پیدا میکنید تا شرایط موجود را ارزیابی کنید و در نهایت بهجای تصمیم گرفتن عجولانه وشتابزده با یک تصمیم منطقی اوضاع بهتری را به وجود میآورید. علاوه بر این، آرام کردن روند فعلی به شما این شانس را میدهد تا به صدای درونی خود گوش کنید.
در ادامه باید گفت که تعویق انداختن کار فشار کمتری بر شما وارد میکند و به مدیریت ضربالاجلهای بیهوده و بیهدف کمک میکند. وقتی کار خاصی انجام نمیدهید، به مغزتان زمان کافی میدهید تا ایدههای جدید و تازه را گسترش دهد و بالاتر از همه اینها، به شما کمک میکند تا بتوانید کارهایتان را اولویتبندی کنید. ممکن است وقتی کاری را به تعویق میاندازید متوجه شوید که اولویت زیادی ندارد و اصلا نباید در فهرست کارهایی که حتما باید انجام شود، قرار بگیرد.
البته این عبارتها به آن معنا نیست که جلوی تلویزیون روی مبل راحتی لم بدهید و مشغول تماشای برنامههای تلویزیونی شوید. وقتی احساس کردید که نمیخواهید «هیچ کاری» انجام دهید، سعی کنید کمی تفکر و تأمل کنید. از خانه بیرون بروید و قدم بزنید. مطلب بنویسید. مدیتیشن کنید. شما با این روشها میتوانید در زمان به تعویق انداختن کارها، مفیدتر و سازندهتر شوید.
آیا واقعا تنبل هستید؟
اگر بعد از زمان گذاشتن و فکر کردن به کارهای قبلیتان احساس کردید که هنوز هم آماده نیستید، آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ باید بفهمید چرا پاهایتان را دراز کردهاید.
«بهتعویق انداختن کارها هیچ ربطی به مدیریت زمان ندارد.» این جملهای است که «جوزف فِراری»، پروفسور دانشگاه DePaul به Psychological Science میگوید. وی اعتقاد دارد: وقتی به کسیکه بیش از اندازه کارها را به تعویق میاندازد بگویید «فقط انجام بده» مانند آن است که به شخصی که دچار افسردگی مزمن است بگویید: «شاد باش و شادی کن.»
جوزف فراری معتقد است حتی سازندهترین و کارآمدترین افراد هم به این دو دلیل کارها را به تعویق میاندازند: نخست آنکه ما عادت داریم کارها را به تعویق بیندازیم، چون در شرایط مساعدی به سر نمیبریم، یعنی حال و حوصله کار کردن را نداریم یا اینکه از لحاظ ذهنی آماده نیستیم تا بتوانیم تصمیمگیری کنیم و دوم آنکه فکر میکنیم که بعد حالمان بهتر میشود.
همین طرز تفکر باعث میشود به «حلقه شوم تعویق» گرفتار شویم. بهجای اینکه کار کنیم، ایمیلها را چک میکنیم، توییت میکنیم، ظرفها را میشوریم یا اینکه کمی چرت میزنیم، چون باور داریم که بعد از آن حوصله ما سر جایش برمیگردد و شرایط لازم را برای انجام کار بهدست میآوریم. خیلی از اوقات، اینها تنها عذر و بهانههایی هستند که باعث میشوند وقتمان را تلف کنیم. نتیجه آن چیست؟ احساس گناه میکنیم، عذاب وجدان میگیریم و حتی در نهایت تمایل کمتری برای انجام آن کار داریم.
دوباره سعی کنید، صبر کنید، باز هم تفکر کنید، شاید این به تعویق انداختن بتواند چیزی به شما بگوید. شاید مسئله خیلی سادهتر از آن باشد که فکر میکنید، مثل گرسنه بودن یا نیاز به زمانی برای تفریح و استراحت. اما ممکن است مسئله کمی پیچیدهتر باشد، اصلا از کاری که انجام میدهید احساس خوشحالی نمیکنید، شاید حجم کاری که انجام میدهید خیلی زیاد است یا فکر دیگری در سرتان دارید.
اگر کمی خوداندیشی داشته باشید میتوانید دلیل اصلی به تعویق انداختن کارها را پیدا کنید و اقدامات لازم را برای حل مشکل انجام دهید. اگر گرسنه هستید، غذا بخورید. اگر کاری که انجام میدهید مانند گذشته شما را راضی نمیکند، چون جذابیتی ندارد، سعی کنید بعضی از مسئولیتها را به همتیمیهای خود واگذار کنید تا زمان کافی برای انجام کارهای بزرگتر و رسیدن به اهداف مهمتر را داشته باشید. «لئون اف. سلتزر»، روانشناس مشهور در مقالهای که در Psychology Today به چاپ رسانده پیشنهاد میکند کلمه «تنبل» را از دایره لغاتمان حذف کنیم. وقتی انگیزه کافی یا انضباط شخصی نداریم اینکه خودمان را «تنبل» فرض کنیم هیچ مشکلی را حل نمیکند.
سلتزر مینویسد: نتیجه تجربه من، چه از نظر فردی و چه از نظر یک روانشناس، آن است که تنبلی بهعنوان تعریفی از رفتار فردی در عمل بیفایده و غیرمفید است: «بهنظر من اگر به کسی بگوییم تنبل است سادهترین راه را برای بیان بیعلاقگی یا سکون ظاهری آن شخص مشخص کردهایم و به نظر من استفاده از این کلمه برای آنکه فرد مورد نظر را در دسته انسانهای ساکن قرار دهیم، بیشتر یک نوع توصیف وضعیت کنونی است.»
شکستن چرخه تعویق و قانون دو دقیقه
حتی وقتیکه علت اصلی به تعویق انداختن کارها را پیدا کنید، باز هم ممکن است برای برگشت به حالت عادی مشکلاتی داشته باشید. اگر دچار چنین حالتی شدید با استفاده از روش زیر میتوانید حلقه شکل گرفته را بشکنید. «قانون دو دقیقه» را پیش بگیرید. این قانون شبیه استراتژی به کار گرفتهشده توسط «دیوید آلن»، نویسنده کتاب «Getting Things Done» است. اگر کاری هست که انجام آن کمتر از دو دقیقه طول میکشد، حتما انجامش دهید. حتی میتوانید برای خودتان بازههای زمانی مختلف تنظیم کنید: مثلا زنگ ساعتتان را روی 10 دقیقه بگذارید. «تیموثی آ. فیکل»، روانشناس و کارشناس در زمینه به تعویق انداختن کارها، پیشنهاد میکند که با خودتان قرار بگذارید هر کاری را فقط برای 10 دقیقه انجام دهید. وقتی کار را شروع میکنید، کنار گذاشتن آن خیلی دشوار میشود.
تا جاییکه میتوانید وظیفه یا مأموریتی که بر عهده شما گذاشتهشده، دلپذیر کنید. کارشناسانی مانند «فوسکیا سیرویس» از دانشگاه Bishop توصیه میکنند به دنبال چیزهایی باشید تا بتوانند کاری را که انجام میدهید، لذتبخشتر یا معنادارتر کنند. سعی کنید کاری را که انجام میدهید، بهعنوان بخشی از ارزشها یا اهداف درازمدت خود در نظر بگیرید.
«پیتر داکتِر»، کارگردان شرکت عظیم پیکسار که برنده جایزه اسکار شده معمولا فهرستی از مشکلاتی که با آنها برخورد میکند، درست میکند و سپس آنها را در دستههای کوچکتر تقسیمبندی میکند.
«معمولا بعد از اینکه فهرستم را تهیه میکنم خیلی سریع متوجه میشوم که میتوانم بیشتر این مشکلات را در نهایت در دو یا سه دسته بزرگتر قرار دهم. پس شرایط آنقدرها هم بد نیست. سروکار داشتن با یک فهرست محدودتر از مشکلات، خیلی بهتر از آن است که فکر کنید همه چیز اشتباه و غلط است.»
تغییر محیطی که در آن هستید هم میتواند تارهایی را که به دور خود تنیدهاید، پاره کند. از محل کارتان خارج شوید. جای دیگری را برای انجام کارهایتان پیدا کنید، این مکان میتواند یک فضای کاری با سایر همکاران یا حتی یک کافیشاپ باشد. تحقیقات نشان داده، وقتی در بین افراد سازنده و کارآمد قرار میگیریم، انگیزه ما هم بیشتر میشود. سعی کنید به باشگاه بروید، ورزش کنید تا بتوانید انگیزه بیشتری برای رسیدن به اهدافتان پیدا کنید.
زنجیر را پاره نکنید. این روش که توسط «جری ساینفلد» به شهرت رسید، میگوید هر وقت کاری انجام دادید یک «X» به تقویم دیواریتان اضافه کنید. این کار میتواند نوشتن یک مقاله در وبلاگ یا حتی صدور یک فاکتور باشد. در نهایت زنجیری تشکیل میشود که دوست ندارید آن را پاره کنید.
و در آخر، کارها را به دیگران محول کنید. اگر کاری هست که فکر میکنید بیشتر مناسب یکی دیگر از اعضای تیم است، مسئولیت آن را به وی بسپارید. «رنزو کاستارلا» مینویسد: «انجام دادن کاری که بیشتر مناسب همکار شماست، اصلا کارایی و بهرهوری ندارد.»
فهرستی که در بالا مطالعه کردید همه موارد را در برنمیگیرد، اما اگر عادت دارید کارها را به تعویق بیندازید برای شروع خوب است. با اینکه تنبلی آنچنان بد نیست و میتواند به مغز شما فرصت استراحت و تجدید قوا بدهد، اما اگر بهطور مداوم تکرار شود باعث میشود تا تمام تلاشها و برنامههای کارآفرینی شما از مسیر صحیح خارج شود. اگر بتوانید آنرا کنترل کنید هم در زندگی شخصی و هم کسبوکارتان موفقیت بیشتری را تجربه خواهید کرد.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟