در قسمت دوم بحث خلاقیت با عنوان «آیا خلاقیت آموختنی است؟» در شماره 224 مجله، به تحقیقات جورج لند اشاره کردم که بر اساس آن، انسان در کودکی خلاق است و به تدریج که بزرگ میشود از میزان خلاقیتش کاسته میشود. در قسمت سوم تحت عنوان «موانع خلاقیت»، در شماره 225 مجله، به نقش فرآیند اجتماعی شدن و اختلالاتی که مانع بروز خلاقیت ما میشوند اشاره داشتهام. در این مطلب تلاش میکنم به راههایی اشاره کنم که میتوانند ما را خلاقتر کنند.
مبحث خلاقیت را به ترتیب بخوانید:
- خلاقیت چیست و چرا مهم است؟
- آیا خلاقیت آموختنی است؟
- موانع خلاقیت کدامند؟
- چگونه خلاقتر شویم؟
چگونه خلاقتر شویم...
خلاقیت - قسمت چهارم
روشهای متعددی برای خلاقتر شدن وجود دارد. به عبارت بهتر میتوان گفت روشها و وضعیتها، تمرینها و ابزارهای متعددی برای برانگیختن خلاقیت بیشتر وجود دارد.
کار یا تفریح...
- آیا شما یک بازایاب صنعتی هستید اما دقیقهشماری میکنید که ساعات کار روزانه تمام شود و یا تعطیلات آخر هفته از راه برسد که شما به کار مورد علاقه خودتان یعنی طراحی دکوراسیون داخلی بپردازید؟ خبر بد دارم برای شما؛ نه در کار خود خیلی موفق میشوید و نه از زندگی خود لذت میبرید و احتمالا دچار انواع فرسودگیهای شغلی و ذهنی خواهید شد.
- تا حد امکان کار و تفریح ما باید یکی باشد. یعنی در همان حوزهای کار کنیم که به آن علاقمند هستیم. تنها در این صورت است هم خلاقیم، هم بازده ما بالاست و از زندگی رضایت کافی داریم.
ساعت طلایی کار...
- اغب انسان، ساعات خاصی برای کار پربازده دارند. به ویژه کارهایی که به توجه و تمرکز زیادی لازم دارند. برای برخی این زمان شبهاست و برای برخی صبحها.
- نتیجه کار در ساعات طلایی چندین برابر ساعات دیگر است. اگر میخواهید از خلاقیت بیشتری در کار خود بهره ببرید، زمان طلایی کار کردن خود را پیدا کنید و در آن زمانها بیشترین کارهای فکری و خلاقانه خود را انجام دهید.
خارج از زمان طلایی، خارج از محدوده امن...
- اکنون که زمان طلایی کارخود را پیدا کردهاید، گاه لازم است که از کار خارج شوید. منظور من این نیست که دیگر در زمان طلایی کار نکنید، بلکه گاه، لازم است که در زمان دیگری به یک مسئله فکر کنید. اگر در حال نوشتن یک مطلب یا طراحی یک استراتژی برای استارتاپتان هستید و حتی در زمان طلایی کارتان، ایدهای به ذهن تان نمیرسد، آن را رها کنید و در زمانی غیرمعمول به سرغ آن بروید. از یک سو ممکن است ناخودآگاه شما در زمانی که به پروژه فکر نمیکنید، روی آن کار کند.
- از سوی دیگر، پرداختن به یک مسئله در زمانهای متفاوت، بخشهای مختلف مغز شما را فعال میکند و افکار متفاوتی را در شما برمیانگیزد. در عین حال وقتی میخواهید تصمیم مهمی بگیرید –خلاقیت زیرمجموعه دانش تصمیمگیری است-، بهتر است آن را در زمانهای مختلف شبانهروز یا هفته ببینید. به عنوان مثال شما میخواهید شغلی مشخصی را انتخاب کنید. اگر در زمان کار عادی یا طلایی خود، مثلا ساعت ده صبح به این تصمیم رسیدهاید، در ساعت چهار بعد از ظهر و یک نیمهشب و شش صبح روز بعد هم ببینید که آیا بازهم میخواهید آن شغل را داشته باشید. آیا آخر هفتهها هم با این شغل راحت هستید ومیتوانید خلاقیت خود را داشته باشید. اگر دربعضی از این ساعت با آن شغل راحت نیستید، باید بیشتر در مورد عملی کردن تصمیمتان فکر کنید.
- این موضوع در مورد مکان هم صدق میکند. اگر پشت میز و یا کامپیوترتان نشستهاید و به راه حل مسئلهای فکر میکنید و چیزی به ذهن شما نمیآید، بروید به پارک یا جنگلی که اطرافتان هست و پیادهروی کنید. مطالعات دانشگاه استنفورد در سال 2014 نشان داد كه هنگام پیادهروی بیش از 81 درصد در مقایسه با زمان نشستن، خلاقتریم. بسیاری از بزرگان، از تولستوی گرفته تا استیو جابز عادت به پیادهرویهای نسبتا طولانی روزانه داشتهاند.
ساعت خلاقیت...
- اکنون که زمان طلایی کار کردن خود را یافتهاید، ساعت خلاقیت خود را تعیین کنید. به خودتان بگویید من باید 9 تا 10 صبح فردا خلاق باشم. این ممکن است با داستانهایی که ما از الهامهای خلاق شنیدهایم کمی متفاوت باشد، اما شوخی نمی کنم. با نظم و تکرار این ساعتها کمکم پیمیبرید که میتوانید خلاقیت را برنامهریزی کنید.
- لازم نیست که حتما در آن ساعت یک شاهکار خلق کنید. حتی یک اشتباه که در آینده بتواند شما را به خلاقیت رهنمون شود، بخشی از خلاقیت است؛ گفته ادیسون- که میگویند ده هزار راه اشتباه را برای استفاده از الکتریسیته آزموده بود- را به یاد داشته باشید: «من بیشتر از هر کسی که میشناسم اشتباه میکنم، اما دیر یا زود، اغلب آنها را به ثبت میرسانم!»
به استقبال خطر و زیان بروید...
- هر تصمیمی، در هر سطحی و در هر زمینهای، ما را از گزینههای دیگر محروم میکند. اگر تصمیم میگیریم جمعه به کوه برویم، نمیتوانیم همان روز در کارگاه بازاریابی خلاق شرکت کنیم. این اولین و یکی از مهمترین زیانهای تصمیم گیری است. اما گریزی از آن نیست. کسانی که میخواهند همه چیز را داشته باشند، در نهایت چیزی نخواهند داشت. منظور من در اینجا از خطر، همان ریسک است. یعنی جایی که هم ممکن است شکست وجود داشت باشد و هم فرصت. اگر از پیش بدانیم که کاری خطری در بر ندارد ما با تصمیم گیری مواجه نیستیم. تصمیمگیری انتخاب یک گزینه از میان چند گزینه است. گزینهای که لزوما سود تضمین شدهای برای ما ندارد.
- ریسک وضعیتی است که در آن احتمال کسب نتیجه معین در آینده از یک موضوع خاص وجود ندارد و این امکان وجود دارد که ما متحمل نوعی زیان و آسیب شویم. اما چرا باید به استقبال ریسک و زیان برویم. بدیهی است که منظورم این نیست که عامدانه شکست و یا آسیب را انتخاب کنیم. ماهیت تصمیمگیری بین یک یا چند گزینه ما را در برابر این خطر و آسیب قرار میدهد. شما میخواهید استارتاپی را در حوزه حمل و نقل شهری راهاندازی کنید. اما در این حوزه ریسک بالایی وجود دارد چرا که رقیبان سرسختی از پیش بخشهای مهمی از بازار را بین خود تقسیم کردهاند. آیا شما با انجام همان کارهایی که آنها انجام دادهاند موفق خواهید شد؟ براساس قواعد کسب و کار و به احتمال خیلی زیاد جواب منفی است. اینجاست که پای خلاقیت به میان می آید. اگر بتوانید سرویس باارزش و تازهای ارائه کنید و در عین حال قواعد کسبوکار و راه اندازی استارتاپ را رعایت کنید، حالا احتمال شکست را کم و احتمال موفقیت را بالا بردهاید. در واقع شما بدون خلاقیت نمیتوانید یک مسئله را با همان شیوهها و ابزارهای قدیمی حل کنید.
فاصله بگیرید...
میخواهید سایت جدید راهاندازی کنید و برپایه آن کسب و کاری را بنا کنید؟ چند وقت است به آن فکر میکنید؟ یک، سه یا شش ماه؟ همه خطرات را بررسی کردهاید و ایده تازهای هم دارید. جواب تمام منتقدان ایده خود را با استدلال میدهید و به این نتیجه رسیدهاید که ایده شما کار خواهد کرد. اما خطر بزرگی شما را تهدید میکند: این که فکر و ایده خود را با واقعیت یکی بگیرید. به دلیل این که ماهها و شاید هم سالها است که به این ایده فکر میکنید، مسیرهای خاصی در ذهن شما باز شده است که آن را تایید میکند. دیگر حاضر نیستید که به حرفهای منتقدان فکر کنید. این ایده برای شما باارزش و امیدآفرین است و به آن عادت کردهاید و هر مشکلی را در اجرای آن حلشدنی میبینید. درست در همین جاست که خطر در کمین نشسته است. فکر و ایده ما واقعیت نیست. باید بتوانیم از فکری که تمام ذهن ما را اشغال کرده است فاصله بگیریم. از بیرون و بهعنوان یک منتقد سختگیر به آن نگاه کنیم. کسانی را به کار بگیریم که به ایده ما حمله کنند. اجازه بدهیم که وقفههایی کوتاه یا بلند در تفکر ما نسبت به آن موضوع پدید بیاید تا بتوانیم با دیدی واقعگرایانه به آن موضوع نگاه کنیم.
تصویرسازی کنید...
تصویرسازی ذهنی یکی از ابزارهای مناسب برای تقویت خلاقیت و حتی موفقیت است. کمی در مورد روشهای آرامسازی ذهن اطلاعات کسب کنید و بعد از آرامسازی ذهن و بدن، آنچه را که میخواهید در ذهن خود به تصویر بکشید. منظورم این نیست که فرآیند خلاقیت و یا موفقیت را تصویرسازی کنید. مثلا بیایید نحوه شرکت در آزمون بسیارمهم و درسخواندنتان یا راه اندازی یک کسب وکار جدید را تصور کنید. باید نتیجه آنها را تصور کنید. بهعنوان مثال تصور کنید که در آن آزمون مهم قبول شدهاید و شما را برای گرفتن گواهینامه به روی صحنه فرا خواندهاند و شما در حال دریافت آن هستید. وقتی شما نتیجه را بارها و بارها در ذهن تصویرسازی میکنید، بخش ناخودآگاه ذهن شما، روشهای رسیدن به آن را جستجو میکند و از هر فرصتی برای رسیدن به آن وضعیت استفاده میکند.
اتصال برقرا کنید...
چرا 98 درصد کودکان و تنها دو درصد بزرگسالان خلاق هستند؟ کودک انسانی با دهها میلیارد سلول عصبی به دنیا میآید. هر سلول مغزی میتواند با پانزدههزار سلول دیگر ارتباط برقرار کند. شبکه عصبی ناشی از این اتصالات را تصور کنید! برای نوزاد انسانی همه چیز ناشناخته است و برای یادگیری امور و اشیا و وقایع این ارتباطات را برقرار میکند. اما به تدریج که بزرگ میشود بخشی از این ارتباطات به دلیل عدم استفاده و به دلیل موانعی که در مطلب شماره قبل گفتم، از دست میروند. به این ترتیب وقتی کودک به بزرگسالی میرسد از حجم اتصالات سلولهای عصبی با یکدیگر کاسته میشود. اما همیشه این امکان وجود دارد که اتصالات تازه در مغز برقرار کرد. هر چقدر که چیزهای ناشناخته را به ذهن بیاورید، مطالعات جدید انجام دهید، بین پدیدههای نامرتبط ارتباط برقرار کنید، اتصالات تازه ایجاد میشود. میتوانید با خود قرار بگذارید که هر روز با پرداختن به چیزهای نو، ناشناخته و انجام کارهایی که قبلا نمیکردید و یا مطالعه و پرسشگری، اتصالات بیشتری در ذهن خود برقرار کنید.
ماکرو بسازید...
کسانی که با فتوشاپ، ورد و سایر ابزارهای مجموعه آفیس کار کردهاند میدانند که ماکرو چیست. ماکرو ابزاری است که یک بار ساخته میشود و بارها استفاده میشود. در زندگی خود هم میتوانید ماکرو بسازید. کارهای تکراری و خستهکننده را به ماکروها بسپارید و وقت باارزش خود را به پرسشگری و ایجاد ارتباط اختصاص دهید. ضمن این که ساختن ماکرو خود میتواند یک عمل خلاقانه باشد.
سلسله مقالات مهارتهای مهم شناختی را از ابتدا بخوانید:
- آیا دنیای ۲۰۲۰ جایی برای شما ذخیره خواهد کرد؟
- تفکر انتقادی و کار ما
- تفکر انتقادی؛ مهارتی نرم که سخت بهدست میآید
- تفکر نسبتا انتقادی!
- مهارت حل مسئله: مسئلهای هست یا مسئلهای نیست؟
- مراحل حل مسئله
- حل مسائل پیچیده
- انعطافپذیری شناختی
- چگونه انعطافپذیری شناختی را افزایش دهیم؟
- خلاقیت چیست و چرا مهم است؟
- آیا خلاقیت آموختنی است؟
- موانع خلاقیت کدامند؟
- چگونه خلاقتر شویم؟
- مهارت مدیریت افراد
- هوش هیجانی چیست و چرا مهم است؟
- هوش هیجانی: پایان افسانه قلب یا مغز
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟