فراماشینی (Ex-Machina) | محصول انگلیس(2015) | درام، معمایی، علمیتخیلی |
IMDB: 7.7/10 | Metacritic: 78/100 | Rotten Tomatoes: 92/100 |
بودجه: 15 میلیون دلار | فروش داخلی: 25.4 میلیون دلار | فروش خارجی: 11.4 میلیون دلار |
فراماشینی یکی از فیلمهای تحسین شده این حوزه است که همانند فیلم her سر و صدای زیادی به پا کرد. داستان فیلم در مورد یک برنامهنویس جوان به نام «کِیلب» است که در یک مسابقه برنده میشود. جایزه او یک هفته اقامت در منزل شخصی مالک یک شرکت است. فیلم از دیدگاه کیلب پیش میرود و در ابتدای ورودش به خانه مورد نظر، همه چیز مرموز بنظر میرسد؛ موبایل در آن منطقه آنتن نمیدهد، اتاقها پنجره ندارند و مالک شرکت (به اسم ناتان) تعهدنامهای را پیشروی کیلب قرار میدهد تا مطمئن شود اطلاعاتش را افشاء نکند. با امضای این تعهدنامه فیلم وارد فاز جدیدی میشود.
ناتان روباتی به نام «اِیوا» را که خود ساخته است به کیلب معرفی میکند. کیلب قرار است در یک آزمون تورینگ شرکت کند. البته با این تفاوت که روبات و مصنوعی بودن هوش آن کاملا مشخص است و هدف تشخیص داشتن یا نداشتن ضمیر ناخودآگاه این روبات است. ایوا از ابتدای ساخته شدنش در اتاقی زندانی شده است و ملاقاتهای او با کیلب از پشت شیشه صورت میگیرد. گفتگوهای این دو به تدریج با احساسات همراه میشود و آبستن حوادث بعدی میشود.
دیالوگهای بین ایوا و کیلب نقطه قوت فیلم محسوب میشوند. زیرا کاملا حسابشده و منطبق بر علم روانشناسی است و آنقدر عمیق هستند که شاید با یک بار شنیدن درک نشوند. اگر چه بیشتر دقایق فیلم در محیط بسته دنبال میشود اما گهگاه نیز از لوکیشنهای طبیعی خارج از خانه استفاده شده است. در چنین مواقعی علاوه بر اینکه فیلم از یکنواختی خارج شده، فرصتی برای بیان دیالوگهای فلسفی و فکر کردن مخاطب به آنها، فراهم شده است.
کارگردان فیلم، الکس گارلند، با اینکه پیش از این تجربه کارگردانی نداشته اما نمره قبولی را کسب کرده است. رد پای کارگردانی سطح بالا را میتوان در دیدارهای اولیه کیلب و ایوا دید، جایی که مخاطب (از دیدگاه کیلب) نمیداند چه حسی به ایوا داشته باشد؛ جذابیت، فریبکاری، مهربانی، مظلومیت و ترسناک بودن را همزمان میتوان از چهره ایوا خواند. علیرغم ساده و سر راست بودن داستان، در هیچ قسمت از فیلم احساس خستگی نمیکنید و همچنان منتظر سکانس بعدی خواهید بود.
در زندگی کیلب دختری وجود ندارد. او به تدریج به ایوا علاقهمند میشود. چهرهاش را دوست دارد و به نجات زندگیش، اهمیت میدهد. ایوا نیز به عنوان دومین انسانی که تا به حال دیده است، مشتاق ملاقات با کیلب است؛ حتی لباس به تن میکند و خود را اینگونه به او نشان میدهد و انگار که این کار آرزوی صد سالهاش بوده است.
کیلب هم از طرف ایوا و هم از طرف ناتان تحت فشار است و مرتباً سوالپیچ میشود. وقتی تلویزیون را روشن میکند، به جای برنامههای عادی، تصویر ایوا را میبیند. او متوجه میشود که مسابقهای در کار نبوده و انتخابش بر اساس ویژگیهای اخلاقی و رفتاریاش بوده است. در ابتدای فیلم نیز، زمانی که جلوی کامپیوتر نشسته و پیام برنده شدنش را میبیند، دوربین چهره صورت او را در حال آنالیز کردن اجزای صورتش نشان میدهد. جوان سادهلوح علاوه بر اینکه قرار بوده است یک ربات را آزمایش کند، خودش هم آزمایش میشود. او حتی به خودش هم شک میکند که یک انسان است یا روبات!
فیلم تهمتهای بزرگی به اپراتورها و موتورهای جستجو میزند. ناتان، کیلب را تا آنجا میشناسد که حتی از ذائقههای او نیز مطلع است و همه اینها را با موتور جستجوی خودش(بلوبوک) بدست آورده است که به نوعی همانند گوگل فعلی، قدرتمند است. از طرف دیگر او برای ساخت ذهن و هوش ایوا تمام گوشیهای موبایل دنیا را هک کرده است و میگوید خود اپراتورها چنین کارهایی را انجام میدهند و اطلاعات کاربران را سرقت میکنند.
دامنال گِلیسون (در نقش کیلب) بعد از بازی در مجموعه فیلمهای هری پاتر به یک بازیگر کلاس جهانی تبدیل شد و انتظار میرفت که بتواند چنین نقشی را اجرا کند. آلیسیا ویکاندر(در نقش ایوا) نیز بازی تحسینبرانگیزی داشته است. او در ابتدا بیشتر شبیه به روبات بود تا انسان و در انتها بیشتر شبیه به انسان بود تا روبات؛ و این احتمالا همان چیزی است که کارگردان از او خواسته است. بازی اسکار ایساک (در نقش ناتان) نیز قابل قبول است. او به خوبی نقش یک انسان نفرتانگیز را بازی کرده است. با این حال شخصیتپردازی در این مورد میتوانست بهتر باشد.
بزرگترین اشکال فیلمنامه سهلانگاریهای کودکانه ناتان است. دسترسی به تمام بخشها و تمام کدهای امنیتی تنها با یک کارت صورت میگیرد و کیلب از سادهترین راه ممکن این کارت را بدست میآورد. اما پایان داستان غافلگیرکننده است و جای خوب و بد عوض میشود. در واقع فیلم قصد معرفی قهرمان و ضد قهرمان نداشت و همواره شک و تردید در مورد شخصیتها احساس میشد.
فراماشینی قرار نبود همانند فیلمهای کریستوفر نولان بعد علمی پررنگی داشته باشد. بودجه عظیمی هم نداشت، اما به خوبی مدیریت شده بود. بار روانی فیلم بیشتر بر روی دیالوگها قرار گرفته است. در فضاهای بسته به لطف نورپردازی خوب، میزانسن ساده و قابل قبول، استفاده از جلوههای ویژه عالی و قرار دادن موسیقی متن در لحظات نه چندان کلیدی، فیلمی نسبتاً هیجانی ساخته شد. البته کوتاه کردن زمان فیلم هم تصمیم درست کارگردان بوده است که کیفیت را فدای کمیت نکرده است.
فیلم انگلیسی Ex Machina نامزد و برنده جوایز زیادی در جشنوارههای مختلف شد که در ادامه مهمترین آنها را ذکر کردهایم. همچنین بازیگران فیلم معرفی شده و یکی از موسیقیهای متن آن قرار داده شده است.
Oscar Isaac
|
Domhnall Gleeson
|
Alicia Vikander
|
موسیقی متن فیلم Ex machina با نام Out - اثر Ben Salisbury & Geoff Barrow
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟